English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
gunner بازیگری که کمترپاس میدهد
gunners بازیگری که کمترپاس میدهد
Other Matches
acting بازیگری جدیت
to walk the boards بازیگری کردن
stage-struck شیفتهی بازیگری
novice بازیگری که هنوزبرنده نشده
novices بازیگری که هنوزبرنده نشده
ball carrier بازیگری که با توپ میدود
stage fever کرم بازیگری یا اکتری
distortionist بازیگری که اندامهای خودرامیتواند کج کند
hookers بازیگری که عادت به سدکردن با چوب دارد
hooker بازیگری که عادت به سدکردن با چوب دارد
quarterback بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
quarterbacks بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
basket hanger بازیگری که برای گلهای مفت در زمین حریف میماند
pin bowler بازیگری که مرتبا به میله بولینگ هدف گیری میکند
quick change بازیگری که زودبه زودهیئت خودرابرای بازی دیگرعوض کند
triple threat بازیگری که مهارت در دویدن و پاس دادن و ضربه پا دارد
assisting بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assists بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assisted بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assist بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
logical حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
spot bowler بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
dma UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
eight ball billiard تقسیمی از1 تا 7 برای یک نفر و از 9 تا51 برای نفردیگر و شماره 8برای بازیگری که شمارههای خود را بکیسه انداخته
support CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
graphics پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
ToolTips برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
supervisory 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
HTML مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
the garden provides food میدهد
worlds میدهد
world میدهد
fibre over Etherenet میدهد
readout را میدهد
periodic که مرتب رخ میدهد
the ship leaks کشتی اب تو میدهد
creditor's bill به ورثه میدهد
point نشان میدهد
belly dancer زنیکهرقصشکمانجام میدهد
periodical که مرتب رخ میدهد
fastest کیلو baud میدهد
fast کیلو baud میدهد
switch ثیر قرار میدهد
fasts کیلو baud میدهد
you are advised that به شما اگاهی میدهد
switched ثیر قرار میدهد
it smells sour بوی ترشیده میدهد
it gives off a bad odour بوی بدی میدهد
sea mark خطی که حدجزرومدرانشان میدهد
What does this mean? این چه معنی میدهد؟
factor ثیر قرار میدهد
fasted کیلو baud میدهد
switches ثیر قرار میدهد
voters کسی که رای میدهد
voter کسی که رای میدهد
time ثیر قرار میدهد
we are informed by him that محترما` اگاهی میدهد که
timed ثیر قرار میدهد
times ثیر قرار میدهد
he pays his own money پولش را خودش میدهد
previous آنچه زودتر رخ میدهد
transaction ثیر قرار میدهد.
what is the thir everning امشب چه نشان میدهد
factors ثیر قرار میدهد
i am tortured with headache سر درد مرا ازار میدهد
circuit یچ کردن عملیات انجام میدهد
logic seeking دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد
continual آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
gossiper کسیکه شایعات بی اساس میدهد
gold import point طلای خالص به فروشنده میدهد
cock a doodle doo نامی که بچه بخروس میدهد
adapter اجازه نصب در سوکت میدهد
output امکان نمایش اطلاعات میدهد
circuits یچ کردن عملیات انجام میدهد
compact روی دیسک فشرده را میدهد
compacted روی دیسک فشرده را میدهد
compacting روی دیسک فشرده را میدهد
outputs امکان نمایش اطلاعات میدهد
compacts روی دیسک فشرده را میدهد
flow diagram ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
flowchart ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
goal predicates blackness زغال از سیاهی خبر میدهد
circulating library کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
bureaus ادارهای که اطلاعات در اختیار میدهد
bureau ادارهای که اطلاعات در اختیار میدهد
robust که کار را پس از خطا ادامه میدهد
lending libraries کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
mill دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
businesses نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
clock ماشینی که زمان را نشان میدهد
mills دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
business نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
robustly که کار را پس از خطا ادامه میدهد
QuickTime گرافیکی امکان نمایش میدهد.
differentials آنچه اختلاف را نشان میدهد
consulting شخصی که نصیحات تخصصی میدهد
differential آنچه اختلاف را نشان میدهد
clocks ماشینی که زمان را نشان میدهد
tufter کسی که شکار را رم میدهد شکارچی
upsilon است وصدای u را در فرانسه میدهد
lending library کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
null حرفی که معنای هیچ چیز میدهد.
fastest که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
plugging امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
combo box ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
multimedia پردازش تصویر رو نمایش متن میدهد
state وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
fasts که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
discrete که در واحدهای جداگانه کوچک روی میدهد
state- وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
chandler فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
rate تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
supinator ماهیچهای ک کف دست رارو به بالاقرار میدهد
plug امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
fast که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
gates دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
gates مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gates مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
gate مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gate مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
light نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
textualist کسی که زیاد به نص یا لفظ اهمیت میدهد
numeral حرف یا نشانه که یک عدد را نشان میدهد
draught line خطی که اب نشین کشتی رانشان میدهد
whyŠthere is the answer شرط در امده تقریبا معنی میدهد
plugs امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
gate دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
to be long in coming خیلی طولش میدهد تا بیاید [برسد]
fasted که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
displays وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
locomotor ataxy بی نظمی در حرکت دست و پا که از سفلیس رخ میدهد
rate gyro ژایرویی که میزان تغییروضعیت را نشان میدهد
transients خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
lighted نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
transient خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
microsoft ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد
stated وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
numerals حرف یا نشانه که یک عدد را نشان میدهد
frequent آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
omr وسیلهای که علامتها و خط وط خاص را تشخیص میدهد
frequented آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
frequenting آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
plain flap فلپی که لایه فراربال را تشکیل میدهد
frequents آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
queen's bounty دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
simultaneous آنچه همزمان با چیز دیگری رخ میدهد
lock spit شیاری که مسیر راه را نشان میدهد
optical فرآیندی که اجازه میدهد علامتها یا خط وط خاص
to be a long time in the coming خیلی طولش میدهد تا بیاید [برسد]
displaying وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
displayed وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
equivalence دروازهای که تابع معادل انجام میدهد
wet behind the ears <idiom> نابالغ ،دهانش بوی شیر میدهد
rates تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
chickens come home to roost <idiom> زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد
states وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
waterline خط روی بدنه قایق که حد اب را نشان میدهد
lightest نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
display وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
A dictionary tell you what words mean . فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
systems analysis شخصی که بررسیهای سیستم را انجام میدهد
leg spin چرخش توپ که تغییر مسیربطرف پا میدهد
know allmen by these presents بموجب این سندعموم را اگاهی میدهد
bifurcation gate دریچهای که با دو مجراجریان را از خود عبور میدهد
stating وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
parallels که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallelling که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
radioactivity خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
transparencies مقداری از یک تصویر دیگر در زیر آن نشان میدهد
transparency مقداری از یک تصویر دیگر در زیر آن نشان میدهد
script که به کاربر امکان انجام خودکار برنامه میدهد
paralleled که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallel که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
amplifiers مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
amplifier مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
transients بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
force کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
transient بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
margins فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
margin فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
self- سیستمی که خود را با کارهای مختلف تط بیق میدهد
paralleling که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
port یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر
setter سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
parallelled که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
transition نقط های در برنامه یا سیستم که تغییری رخ میدهد
transitions نقط های در برنامه یا سیستم که تغییری رخ میدهد
witness stand محلی که شاهد درانجا ایستاده و شهادت میدهد
electronic موضوعی که عنوان چند رسانهای را شرح میدهد
freighters فرد یا شرکتی که حمل کالا راانجام میدهد
forces کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
freighter فرد یا شرکتی که حمل کالا راانجام میدهد
setters سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
registry پایگاه داده که پایه ویندوزرا تشکیل میدهد
registries پایگاه داده که پایه ویندوزرا تشکیل میدهد
forcing کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
expansion interface تخته مدار که به یک فردامکان میدهد تا گردانندههای دیسک
neper واحدی که نسبت اسکالر دوجریان را نشان میدهد
applications کاری که یک کامپیوتر انجام میدهد یا مشکلی که حل میکند
application کاری که یک کامپیوتر انجام میدهد یا مشکلی که حل میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com