Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
third home
بازیگر مهاجم
Search result with all words
inner
دو بازیگر مهاجم بین وسط وگوشها
flanker
بازیگر مهاجم در جناح
Other Matches
linemate
مهاجم هم ردیف در خط مهاجم دیگر
send in
وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
stacks
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
double footed
بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
buckets
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
offensives
مهاجم
raider
مهاجم
aggressor
مهاجم
infestant
مهاجم
attacking
[style of play, player]
<adj.>
مهاجم
frontcourt man
مهاجم
close attack
سه مهاجم
offensive
<adj.>
مهاجم
postmen
مهاجم
aggressors
مهاجم
forwarded
مهاجم
striker
مهاجم
strikers
مهاجم
attacker
مهاجم
attackers
مهاجم
invader
مهاجم
invaders
مهاجم
raiders
مهاجم
forward
مهاجم
postman
مهاجم
aggressive
حمله ور مهاجم
flanker
مهاجم جناح
dodgers
مهاجم گریزنده
dodger
مهاجم گریزنده
aggressive
مهاجم پرپشتکار
dedger
مهاجم گریزنده
breaking pass
پاس به مهاجم
trailers
پشتیبان مهاجم
trailer
پشتیبان مهاجم
unmarked
مهاجم مهارنشده
invaders
مهاجم حمله کننده
loose forward
مهاجم تک رو پشت خط تجمع
illegal procedure
خطای تیم مهاجم
invader
مهاجم حمله کننده
double up
مراقبت از مهاجم با دو مدافع
cough up
لو رفتن توپ مهاجم
horses
بازیگران قوی تیم مهاجم
sacking
حمله به مهاجم پشت خط تجمع
cross buck
حمله دو مهاجم بصورت متقاطع
weak safety
جلوگیری درزمین مهاجم درجبهه او
prop forward
هرکدام ازدو مهاجم خط جلودرتجمع
direct free kick
مکث مهاجم برای فریفتن حریف
have an angle
بریدن مسیر مهاجم بصورت اریب
cutoff block
سد کردن راه مدافع به وسیله مهاجم
stop hit
ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
pass cut
روش گریختن مهاجم بی گوی از چند مدافع
tight end
مهاجم گوش مامور سد کردن و دریافت توپ
submarines
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
submarine
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
false start
حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
false starts
حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
beat up
شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
beat-up
شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
foot sweep
پرتاب مهاجم از طرف مدافع با گرفتن یقه و استفاده از پا
submarine
خزیدن یاشیرجه رفتن از زیر دست حریف مهاجم
submarines
خزیدن یاشیرجه رفتن از زیر دست حریف مهاجم
assaulted
در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
stunts
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
assault
در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
stunt
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunting
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
power block
سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
loose
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
looser
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
loosest
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
assaults
در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
necessary line
خط یاری که تیم مهاجم بایدبه فاصله چهار تماس به ان برسد
weave
حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
The striker's injury puts a question mark over his being fit in time for the tournament.
آسیب مهاجم آمادگی سر موقع او
[مرد]
را برای مسابقات نامشخص می کند.
weaves
حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
sack
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sacked
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sacks
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
quick opener
بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
scrambling
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambles
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambled
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scramble
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
quarterback draw
نوعی حمله که مهاجم پشت خط مرکزی با تظاهر به پاس عقب می رود و بعد خودبجلو میشتابد
player
بازیگر
fielder
بازیگر
actor
بازیگر
stager
بازیگر
performing
بازیگر
actors
بازیگر
mummer
بازیگر
puppeteers
بازیگر
puppeteer
بازیگر
booter
بازیگر
extra cover
بازیگر بل گیر
veteran
بازیگر با تجربه
veterans
بازیگر با تجربه
walk-on
بازیگر فرعی
sand bagger
بازیگر گول زن
freeing
بازیگر ازاد
headhunter
بازیگر خشن
second string
بازیگر ذخیره
ride the bench
بازیگر ذخیره
hattrick
بازیگر سه گله
dub
بازیگر ضعیف
frees
بازیگر ازاد
halfback
بازیگر میانی
hatchetman
بازیگر خشن
wingman
بازیگر گوش
tragedienne
بازیگر تراژدی
tennist
بازیگر تنیس
man
بازیگر تیم
dubbed
بازیگر ضعیف
dubs
بازیگر ضعیف
homebrew
بازیگر محلی
come back
بازگشت بازیگر
free
بازیگر ازاد
numbers
شماره بازیگر
ball player
بازیگر با توپ
backup
جانشین بازیگر
backman
بازیگر مدافع
oddsmaker
بازیگر شاخص
number
شماره بازیگر
protagonist
بازیگر عمده
player's number
شماره بازیگر
poloist
بازیگر واترپولو
mans
بازیگر تیم
club player
بازیگر باشگاهی
homeling
بازیگر خودی
freed
بازیگر ازاد
cricketers
بازیگر کریکت
laxman
بازیگر لاکراس
leading lady or man
بازیگر عمده
homebred
بازیگر محلی
body checker
بازیگر تنه زن
protagonists
بازیگر عمده
duffer
بازیگر متوسط
outside forward
بازیگر گوش
winger
بازیگر گوش
wingers
بازیگر گوش
cricketer
بازیگر کریکت
skull
ضربه به سر بازیگر
sub
بازیگر ذخیره
send-offs
اخراج بازیگر
send-off
اخراج بازیگر
send off
اخراج بازیگر
substituting
تعویض بازیگر
out
اخراج بازیگر
substituting
بازیگر ذخیره
out-
اخراج بازیگر
outed
اخراج بازیگر
skulls
ضربه به سر بازیگر
substituted
بازیگر ذخیره
subs
بازیگر ذخیره
substitute
بازیگر ذخیره
subs
تعویض بازیگر
substituted
تعویض بازیگر
uncovered
بازیگر مهانشده
duffers
بازیگر متوسط
sub
تعویض بازیگر
substitute
تعویض بازیگر
caddie
حامل وسایل بازیگر
pantomimist
بازیگر نمایش صامت
caddied
حامل وسایل بازیگر
off wing
محل بازیگر گوش
back line player
بازیگر خط عقب والیبال
blacker
بازیگر دوم شطرنج
breakaway
حمله یک یا چند بازیگر
pulls
بیرون کشیدن بازیگر
baseballer
بازیگر بیس بال
baseliner
بازیگر انتهای زمین
free agent
بازیگر بدون قرارداد
activated
بازگشت بازیگر به زمین
activate
بازگشت بازیگر به زمین
flankerback
بازیگر میانی جناح
cut
حذف بازیگر پس ازازمایش
favorite
بازیگر یا تیم محبوب
double foul
خطای هم زمان دو بازیگر
cuts
حذف بازیگر پس ازازمایش
free agents
بازیگر بدون قرارداد
activates
بازگشت بازیگر به زمین
body check
سد کردن بازیگر توپدار
bowling bag
ساک بازیگر بولینگ
pull
بیرون کشیدن بازیگر
caddy
حامل وسایل بازیگر
enforcer
بازیگر انتقامجوی خشن
center back
بازیگر میانی خط عقب
hurler
بازیگر هاکی ایرلندی
center forward
بازیگر نوک حمله
dutchman
بازیگر بولینگ هلندی
caddies
حامل وسایل بازیگر
import
بازیگر خارجی تیم
internationals
بازیگر بین المللی
international
بازیگر بین المللی
white
بازیگر نخست شطرنج
shamateurism
استفاده از بازیگر اماتورقلابی
shorthanded
ادامه با بازیگر کمتر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com