English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
hare and hounds بازی ای که دوتن بنام خرگوش ازپیش دویده خردههای کاغذبرزمین م
Other Matches
hare خرگوش صحرایی گوشت خرگوش
hares خرگوش صحرایی گوشت خرگوش
aggregate particles خردههای انبوهیده
aggregate particles خردههای انبوه شده
tallyho فریاد شکارچی هنگام دیدن روباه که از پناهگاه بیرون دویده
rabbitry محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
preferment ازپیش
to give the guy to گریختن ازپیش
foretelling ازپیش اگاهی دادن
advancing ازپیش فرستاده شده
bespeak ازپیش سفارش دادن
foretells ازپیش اگاهی دادن
foretell ازپیش اگاهی دادن
advances : ازپیش فرستاده شده
advance ازپیش فرستاده شده
it was p of evil بدی را ازپیش خبرمیداد
forewarns ازپیش اخطار کردن
forewarned ازپیش اخطار کردن
forewarn ازپیش اخطار کردن
forefeel ازپیش احساس کردن
foredoom ازپیش مقدر یا محکوم کردن
for the love of بنام ,
namely بنام
in f.of بنام
the bird is p of that event مرغ وقوع ان رویدادرا ازپیش احساس میکند
to knock a person's head off به اسانی ازپیش کسی افتادن یاکسیراشکست دادن
make something out <idiom> ازپیش بردن برای دیدن یا خواندن چیزی
name بنام صداکردن
preconize بنام فراخواندن
names بنام صداکردن
in the name of justice بنام عدالت
rabbits خرگوش
hares خرگوش
hare خرگوش
bun دم خرگوش
buns دم خرگوش
rabbit خرگوش
lapin خرگوش
leporis خرگوش
pika خرگوش بی دم
lepus خرگوش
jutte نوعی سلاح بنام ده دست
the lot fell upon me قرعه بنام من اصابت کرد
ghostwrite بنام شخص دیگری نوشتن
rabbity خرگوش دار
rabbiter شکارچی خرگوش
doe خرگوش ماده
acouchy خرگوش هندی
coney خرگوش کوچک
floppy ear خرگوش [به شوخی]
cony خرگوش کوچک
cotton tail خرگوش امریکایی
lop ear خرگوش [به شوخی]
aaron's beard گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
angora موی خرگوش یا مرغوز
angoras موی خرگوش یا مرغوز
rabbit شکار خرگوش کردن
rabbits شکار خرگوش کردن
dower لانه خرگوش وغیره
hyrax نوعی خرگوش کوهی
forme لانه یا جای خرگوش
lima bean نوعی لوبیا بنام لاتین limensis Phaseolus
misname بنام اشتباهی صدا کردن دشنام دادن
namesakes کسی که بنام دیگری نام گذاری شود
emmer نوعی گندم سرخ بنام شعیر ابلیس
namesake کسی که بنام دیگری نام گذاری شود
yaws بیماری مسری و عفونی حاصله در اثراسپیروکتی بنام
asp نوعی مار بنام لاتین haje Naja
shinny بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
break cover خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
agouti یکجورخرگوش امریکایی خرگوش هندی
leveret بچهء خرگوش یکساله معشوقه
parian وابسته به جزیرهای دردریای اژه که مرمری ان بنام است
p code روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
warrens جای نگاهداری خرگوش وجانوران دیگر
warren جای نگاهداری خرگوش وجانوران دیگر
purse net دام کیسهای برای خرگوش گیری
The conjurer made the rabbit disappear . شعبده باز خرگوش را غیب کرد
parbasis سرودی که دسته تهلیل خوانان بنام سازنده ان وبعنوان تماشاکنندگان میخواند
Jesuits عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
morse alphabet or code الفبای خط و نقطه که شخصی بنام morse برای تلگراف اختراع کرد
Jesuit عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
islets of langerhans دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
holing نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holes نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
hole نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holed نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
theory of epigensis فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
pre engage ازپیش برای خود تهیه کردن تعهد قبلی کردن
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
limitation of actions در CLقوانین مربوط به مرور زمان در مجموعهای بنام limitation of Statues جمع اوری شده است
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
dib ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
shinney بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
harlepuinade نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
garter عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garters عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
escolar نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
Bureaucracy . Red tape . کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
pearl مروارید [طرح این سنگ قیمتی در فرش های چینی بکار رفته و یک نوع آن بنام مروارید شعله ور معروف می باشد.]
aluminum فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
aluminium فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
Pashtan قبایل پشتو [که در افغانستان و پاکستان زندگی می کنند و فرش های آن بنام های درانی، گلیزائی، هفت بالا و شیرخانی در بازار معروف می باشند.]
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
log wood درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
round robin (tournament or contest) <idiom> بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
Call a spade a spade. <proverb> بیل را بیل بنام.
billiard point در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
set the game افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the score افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
openness بازی
watermanship اب بازی
hopscotch بازی لی لی
partie بازی
sportiveŠetc بازی کن
plain dealing بازی
patulousness بازی
actions بازی
homes بازی
plays بازی
game بازی
gaming بازی
play بازی
dibasic دو بازی
clearance بازی
played بازی
falconine بازی
playing بازی
grey hound سگ بازی
fun بازی
action بازی
slackness بازی
solitaires تک بازی
basic بازی
home بازی
solitaire تک بازی
basics بازی
plaything اسباب بازی
lusory بازی کن خنده کن
paraphrasing بازی با الفاظ
malversation دغل بازی
paraphrases بازی با الفاظ
mountebankery زبان بازی
rink میدان یخ بازی
misplay بازی اشتباه
firework آتش بازی
fireworks اتش بازی
paperwork کاغذ بازی
rinks میدان یخ بازی
bonfire اتش بازی
middle game وسط بازی
bonfires اتش بازی
skating اسکیت بازی
rink یخ بازی کردن
gaming قمار بازی
paraphrased بازی با الفاظ
radial play بازی شعاعی
pugilism بوکس بازی
twiddles بازی کردن
twiddling بازی کردن
priestcraft کشیش بازی
popery پاپ بازی
playing time مدت بازی
playing the man بازی روانی
rope dancing ریسمان بازی
ropery طناب بازی
playing the man بازی با حریف
playing the board بازی فی نفسه
twiddled بازی کردن
twiddle بازی کردن
red tapery قرطاس بازی
quiot لیس بازی
quackery حقه بازی
pyrotechny فن اتش بازی
pyrotechnic display اتش بازی
radial play بازی عرضی
rooker یکجورکفش یخ بازی
puppetry عروسک بازی
puppetry خیمه شب بازی
puppet show خیمه شب بازی
rope dancing بند بازی
footballer فوتبال بازی کن
footballers فوتبال بازی کن
shell game گردو بازی
football بازی فوتبال
rinks یخ بازی کردن
fence شمشیر بازی
papistry پاپ بازی
fences شمشیر بازی
open heartedness راست بازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com