English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
lawn bowling بازی بین 2 نفر یاتیمهای 2 تا 4 نفره بصورت غلطاندن گویها بسمت جک
Other Matches
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
safety بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
guard چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guards چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guarding چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
solitaires بازی یک نفره
solitaire بازی یک نفره
two person game بازی دو نفره در تئوری بازیها
two person zero sum game بازی دو نفره با مجموع صفر
tetherball نوعی بازی دو نفره با راکت وتوپ
mixed foursome بازی گلف دو تیم دو نفره زن و مرد
baseball بازی بین دو تیم 9 نفره با چوب و توپ
curling بازی روی زمین یخ بین دوتیم 4 نفره
handball بازی بین دو تیم هفت نفره با شش بازیگر ویک دروازه بان
skittles بازی شبیه به بولینگ درانگلستان بین 2 نفر یا 2تیم تا 5 نفره با پرتاب گوی یا دیسک به 9 میله
scull قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculled قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculls قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
golf بازی بصورت انفرادی یا دونفره یا چهارنفره
lacrosse بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی
sculling مسابقه قایقرانی یک نفره 2نفره یا 4 نفره
darts پیکان اندازی 2 نفره یا 4 نفره با 3 پیکان در هربار برای هر نفر از مسافت 8 یا 9 متر
pushaway غلطاندن گوی بولینگ از جلوبدن حرکت پارو با دورشدن تیغه از قایق
ends انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
end انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
one and nine balls billiard بیلیارد کیسهای بین 4 بازیگرکه گویها به نوبت زده می شوند
ended انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
in the quality of بسمت
croquet بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
upwind بسمت باد
downwind بسمت باد
reentrant متوجه بسمت داخل
on drive ضربه بسمت توپزن
leeward بسمت مخالف باد
he was ordained priest اورا بسمت کشیش گماشتند
leg hit ضربه بسمت محدوده توپزن
beats حرکت قایق بسمت باد
bear up برگشتن قایق بسمت باد
cross court بسمت مخالف زمین در قطر
beat حرکت قایق بسمت باد
bear off برگشتن قایق بسمت مخالف باد
crossfire پرتاب توپ که با زاویه بسمت پایگاه می اید
thinnest بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
crossings پرتاب توپ که با زاویه بسمت پایگاه می اید
headstay سیمی که دکل را بسمت جلوقایق نگاه میدارد
thin بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
thins بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
backswing تاب اولیه راکت تنیس بسمت عقب
head up بردن قسمت جلوی قایق بسمت باد
thinned بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
thinners بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
hard starboard ناو رابا چرخش سریع بسمت پاشنه بگردانید
shinny بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
picker دلال و واسطه فرش [بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
hard starboard سمت ناو را بسمت مغناطیسی اعلام شده تغییر دهید
fore فریاد هشدار به نفر جلو زمین در مورد گوی که بسمت اومیرود
terrtorialize محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
double دو نفره
one man یک نفره
one handed یک نفره
single یک نفره
one-man یک نفره
three handed سه نفره
two some دو نفره
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
sagging تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
touring car اتومبیل 4 یا 5 یا 6 نفره
odd front خط دفاعی 4 نفره
a double room یک اتاق دو نفره
three man block دفاع سه نفره
tandem مسابقه دو نفره
a double bed یک تخت دو نفره
a sinlge room یک اتاق یک نفره
a single room یک اتاق یک نفره
tandems مسابقه دو نفره
bobs لوژ 2 یا 4 نفره
fours قایقرانی 4 نفره
double tent چادر دو نفره
four قایق 4 نفره
bobsleds لوژ 2 یا 4 نفره
bob لوژ 2 یا 4 نفره
five man line خط دفاعی 5 نفره
bobbing لوژ 2 یا 4 نفره
luge لوژ یک نفره
boblet لوژ 2 نفره
bobsled لوژ 2 یا 4 نفره
single قایق یک نفره
shinney بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
dib ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
saddle bag خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
four man team تیم چهار نفره
two seater اتوموبیل یا هواپیمای دو نفره
wherry قایق باریک یک نفره
eights مسابقه پاروزنی 8 نفره
I'd like a sinlge room. من یک اتاق یک نفره میخواهم.
I'd like a double room من یک اتاق دو نفره میخواهم.
dragons قایق مسابقهای 3 نفره
dragon قایق مسابقهای 3 نفره
tempests نوعی قایق 2 نفره
six man football فوتبال دو تیم 6 نفره
tempest نوعی قایق 2 نفره
quadruple scylls مسابقه قایقهای 4 نفره
jitterbug نوعی رقص دو نفره
variable stroke پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
left slide حرکت موج سوار روی موج بسمت چپ روبرو ساحل
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
harlepuinade نمایش لال بازی ودلقک بازی
I'd like a double bed room. من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
A pot of tea for 4, please. لطفا یک قوری چایی 4 نفره.
flying dutchman قایق بادبان دار 3 نفره
helicopter double rescue harness کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
to go away in a foursome چهار نفره سفر کردن
peach design نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
eleven تیم 11 نفره هاکی روی چمن
elevens تیم 11 نفره هاکی روی چمن
buddy system شناگران بخاطر ایمنی دو نفره کردن
mixed doubles پینگ پنگ یاتنیس 2 نفره مختلط
foursome مسابقه بین دو تیم دو نفره گلف
double up در اطاق یاتختخواب یک نفره شریک شدن
sprint relay مسابقه امدادی 4 نفره درمسافتهای مختلف
foursomes مسابقه بین دو تیم دو نفره گلف
australian pursuit مسابقه تعقیبی 8 نفره دوچرخه سواری
vitrify بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
hurling نوعی هاکی یا لاکراس بین دوتیم 51 نفره
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
insides ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
inside ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
speedway مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
spinner play حمله یک نفره با دریافت توپ و چرخیدن یک دایره کامل
malthusian law of population نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
star design طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
Bureaucracy . Red tape . کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
team roping مسابقه تیم 2 نفره گاوبازی جهت کمنداندازی و بستن گاودر حداقل وقت
pomegrenate design طرح گل اناری [این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
peacock طرح طاووس [این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
double مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled up مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
round robin (tournament or contest) <idiom> بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
as <conj.> <prep.> بصورت
in human shape بصورت یا
simoltaneously بصورت همزبان
in a topic form بصورت عنوان
in outward show بصورت فاهر
on consignment بصورت امانی
integrally بصورت عددصحیح
twist تاب نخ [بصورت اس یا زد]
in his own similitude بصورت خودش
corporately بصورت شرکت
in black and white <idiom> بصورت نوشتار
Outwardly . on the face of it. بصورت ظاهر
manually بصورت دستی
nominally بصورت فاهر
particulate بصورت ذره
toothily بصورت مضرس
autonomously بصورت خودگردان
bulk بصورت عمده
in the f. بصورت جسمانی
carbonation بصورت کربنات
faultily <adv.> بصورت اشتباه
orderly <adv.> بصورت منظم
falsely <adv.> بصورت اشتباه
justly <adv.> بصورت صحیح
tidily <adv.> بصورت منظم
curtly <adv.> بصورت خلاصه
curtly <adv.> بصورت اجمالی
properly <adv.> بصورت صحیح
briefly <adv.> بصورت کوتاه
as a result of a mistake <adv.> بصورت غلط
periodically بصورت دورهای
phonily <adv.> بصورت غلط
by a mistake <adv.> بصورت غلط
duly <adv.> بصورت صحیح
curtly <adv.> بصورت کوتاه
compendiously <adv.> بصورت کوتاه
by mistake <adv.> بصورت غلط
compendiously <adv.> بصورت خلاصه
neatly <adv.> بصورت منظم
orderly <adv.> بصورت صحیح
orderly <adv.> بصورت مرتب
incorrectly <adv.> بصورت اشتباه
tidily <adv.> بصورت مرتب
neatly <adv.> بصورت مرتب
duly <adv.> بصورت مرتب
phonily <adv.> بصورت اشتباه
tidily <adv.> بصورت صحیح
duly <adv.> بصورت منظم
rightfully <adv.> بصورت صحیح
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com