English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
playing the man بازی روانی
Other Matches
shinny بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
dib ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
shinney بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
crampet game بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
harlepuinade نمایش لال بازی ودلقک بازی
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
Bureaucracy . Red tape . کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
flows روانی
flowed روانی
liquid limit حد روانی
psychic روانی
psychical روانی
mellifluence روانی
fluency روانی
flow روانی
freedoms روانی
freedom روانی
subversives روانی
facility روانی
psychological روانی
fluidity روانی
mental روانی
volubility روانی
yield point حد روانی
subversive روانی
analeptic نیروبخش روانی
psychic apparatus دستگاه روانی
psychic blindness نابینایی روانی
psychic deafness ناشنوایی روانی
psychopath بیمار روانی
physical psychological جسمی- روانی
psychiatric social work مددکاری روانی
physical psychological تنی- روانی
psychogenesis پدیدایی روانی
psychasthenia ضعف روانی
psychoanalysis تحلیل روانی
psychiatric hospital بیمارستان روانی
psychiatric nurse پرستار روانی
psychotic بیمار روانی
psychiatry پزشکی روانی
fluidity روانی بیان
psychopaths بیمار روانی
neuroses اختلال روانی
neurosis اختلال روانی
psychological space فضای روانی
psychomotor روانی- حرکتی
psychopathy معالجه روانی
psychopathy اختلالات روانی
psychopaysical روانی- فیزیکی
psychopharmacology داروشناسی روانی
psychosexual روانی- جنسی
psychosocial روانی- اجتماعی
psychosis بیماری روانی
psychosurgery جراحی روانی
psyho بیمار روانی
sociopsychological اجتماعی- روانی
stream of consciousness تسلسل روانی
supersensible روحی روانی
complexes عقده روانی
complex عقده روانی
psychological scale مقیاس روانی
psychological operations عملیات روانی
psychic energy نیروی روانی
psychic secretion تراوش روانی
psychic trauma اسیب روانی
psychodiagnosis تشخیص روانی
stress فشار روانی
stresses فشار روانی
stressing فشار روانی
psychognosis شناخت روانی
psychograph نمودار روانی
psycholepsis افت روانی
psycholepsy افت روانی
psychological environment محیط روانی
psychological factors عوامل روانی
psychological field میدان روانی
versatility روانی مهارت
liquid limit test ازمون حد روانی
mental examination معاینه روانی
mental health سلامت روانی
mental hygiene بهداشت روانی
mental status وضع روانی
mental test ازمون روانی
psychological test ازمون روانی
nervous breakdowns بحران روانی
nervous breakdowns فروباشی روانی
gift of the gab روانی زبان
mental economy اقتصاد روانی
psychiatric disorder اختلال روانی
mental disturbance اختلال روانی
mental derangement اشفتگی روانی
mental disease بیماری روانی
liquid limit مرز روانی
mental disorder اختلال روانی
intrapsychic درون روانی
mental disorder بیماری روانی
flow روانی سلاست
mental conflict تعارض روانی
flowed روانی سلاست
flows روانی سلاست
nervous breakdown بحران روانی
moods وضع روانی
sanity سلامت روانی
psychotherapy درمان روانی
psychological warfare جنگ روانی
ease of style روانی انشا
mentally از نظر روانی
neurasthenia خسته روانی
cathexis نیروگذاری روانی
cathexis تمرکز روانی
mental illness بیماری روانی
nervous breakdown فروباشی روانی
mental health بهداشت روانی
exopsychic برون روانی
cathexis انرژی روانی
mood وضع روانی
endopsychic درون روانی
to speak with f. به روانی سخن گفتن
depth psychology تجزیه و تحلیل روانی
psychomotor agitation بیقراری روانی- حرکتی
psychologism پیروی از اصول روانی
viscosity ناروانی کند روانی
psychomotor tests ازمونهای روانی- حرکتی
intrapsychic conflict تعارض درون روانی
stressable <adj.> فشار روانی پذیر
psychomotor retardation کندی روانی- حرکتی
psychonomics محیط شناسی روانی
reflux condenser چگالنده باز روانی
california psychological inventory پرسشنامه روانی کالیفرنیا
reflux column ستون باز روانی
psychosomatic disease بیماری روانی- تنی
stress tolerance تحمل فشار روانی
nervous breakdown درماندگی روانی [پزشکی]
psychotherapeutic وابسته بدرمان روانی
nervous breakdown ناتوانی روانی [پزشکی]
psychopathology اسیب شناسی روانی
facility وسیله تسهیل روانی
nervous breakdown واماندگی روانی [پزشکی]
psychopathologist اسیب شناس روانی
reagent موضوع ازمایش روانی
psychogalvanic response پاسخ گالوانیکی- روانی
psychopath مبتلا بامراض روانی
mental element of crime عنصر روانی جرم
psychognosis مطالعه عمیق روانی
organic mental disorder اختلال روانی عضوی
psychopaths مبتلا بامراض روانی
psychodynamics پویش شناسی روانی
phrenology جمجمه شناسی روانی
psychic determinism علیت گرایی روانی
pgr بازتاب گالوانیکی- روانی
psychodiagnostics ابزارهای تشخیص روانی
neuropsychiatric درمان روانی عصبی
psychogalvanic reflex بازتاب گالوانیکی- روانی
stress تنش جسمانی- روانی
psychognosy مطالعه عمیق روانی
psi ability توانایی فرا روانی
neuropsychiatric مرض روانی و عصبی
psychasthenia خستگی روانی بی تصیمی
stressing تنش جسمانی- روانی
mental measurement اندازه گیری روانی
stresses تنش جسمانی- روانی
psychological warfare عملیات جنگ روانی
psychodrama نقش گزاری روانی
post traumatic stress disorder اختلال فشار روانی پس اسیبی
psychopathology علم اسیب شناسی روانی
acute stress reaction واکنش حاد فشار روانی
psychognosis تحقیقات روانی روان پژوهش
psychognosy تحقیقات روانی روان پژوهش
psychomotor stimulant داروی محرک روانی- حرکتی
mental deficiency عقب ماندگی روانی وفکری
psychoneural parallelism توازی نگری روانی- عصبی
psychergograph دستگاه اندازه گیری کار روانی
psychoneurosis ناراحتی روانی در اثر حالت عصبی
dsm راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
illinois test of psycholinguistic ازمون تواناییهای زبانی- روانی ایلینوی
cathectic وابسته به تمرکز روانی شهوانی شده
depression کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
consolidation psychological operation عملیات روانی برای جلب همکاری مردم
schizoid مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
depressions کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
psychosurgery جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
psychanalyze بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
How does he [she] tick? او [مرد ] [زن] چطور [از نظر روانی] عمل میکند؟
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
strategic استراتژیکی مربوط به خط مشیهای سیاسی واقتصادی و نظامی و روانی وجغرافیایی یا ملی کشور
subversion نابود کردن قدرت یک حکومت ازنظرنظامی اقتصادی روانی فرهنگی سیاسی و اجتماعی
round robin (tournament or contest) <idiom> بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
Hard architecture [ساختمان محکم، غیر شخصی و بدون پنجره که معمولا زندان ها و بیمارستان های روانی به این سبک ساخته می شده است.]
psychbiology علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com