Dictiornary-Farsi | بازی فی نفسه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
playing the board	بازی فی نفسه


Other Matches

per se	فی نفسه
intrinsically	فی نفسه
in itself	فی نفسه
self execuiting	عامل فی نفسه
self action	عمل فی نفسه
self evidence	وضوح فی نفسه
self rewarding	دارای اجرفی نفسه
self explanatory	بدیهی واضح فی نفسه
self-explanatory	بدیهی واضح فی نفسه
self explaining	بدیهی واضح فی نفسه
shinny	بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
harlequinade	بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame	مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
cutthroat	بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
gamesmanship	مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
misplay	بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
game	وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
dib	ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
kiss in the ring	بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
to make a trick	با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
fire fight	ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
shinney	بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
inning	گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
harlepuinade	نمایش لال بازی ودلقک بازی
charlatanic	امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game	بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
Bureaucracy . Red tape .	کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order	ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest) <idiom>	بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point	در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
set the game	افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the score	افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
solitaires	تک بازی
played	بازی
actions	بازی
action	بازی
hopscotch	بازی لی لی
openness	بازی
falconine	بازی
partie	بازی
watermanship	اب بازی
playing	بازی
plays	بازی
solitaire	تک بازی
dibasic	دو بازی
slackness	بازی
play	بازی
fun	بازی
basic	بازی
plain dealing	بازی
clearance	بازی
sportiveŠetc	بازی کن
homes	بازی
gaming	بازی
grey hound	سگ بازی
home	بازی
game	بازی
patulousness	بازی
basics	بازی
pederosis	بچه بازی
pederasty or pae	بچه بازی
pederasty	بچه بازی
passive play	بازی غیرفعال
plaything	اسباب بازی
papistry	پاپ بازی
hustles	بازی هشیارانه
footballers	فوتبال بازی کن
let us play	بازی کنیم
legerdemain	حقه بازی
jugglery	شعبده بازی
job stick	دسته بازی
inning	یک دوره بازی
footballer	فوتبال بازی کن
ingenuousness	راست بازی
playthings	اسباب بازی
indirection	دغل بازی
hopscotch	بازی اکرودوکر
hocus pocus	ورودحقه بازی
fences	شمشیر بازی
knuckle bone	قاب بازی
open heartedness	راست بازی
on side	پایان بازی
off hand game	بازی جنبی
off hand game	بازی غیررسمی
mountebankery	چاچول بازی
mountebankery	زبان بازی
misplay	بازی اشتباه
middle game	وسط بازی
malversation	دغل بازی
lusory	بازی کن خنده کن
fence	شمشیر بازی
hocus pocus	حقه بازی
the game is up	بازی تمام شد
shell game	گردو بازی
sheep's eyes	نظر بازی
paraphrase	بازی با الفاظ
paraphrased	بازی با الفاظ
paraphrases	بازی با الفاظ
paraphrasing	بازی با الفاظ
ropery	طناب بازی
rope dancing	ریسمان بازی
rope dancing	بند بازی
rooker	یکجورکفش یخ بازی
red tapery	قرطاس بازی
radial play	بازی شعاعی
miscast	بد بازی کردن
doll play	عروسک بازی
the fancy	مشت بازی
badminton	بازی بدمینتون
team game	بازی گروهی
taw	مهره بازی
swordsmanship	شمشیر بازی
surf riding	موج بازی
stoppage of the game	توقف بازی
stock jobbing	سفته بازی
toy	اسباب بازی
toy	بازی کردن
toys	اسباب بازی
toys	بازی کردن
rink	میدان یخ بازی
radial play	بازی عرضی
rinks	میدان یخ بازی
playing time	مدت بازی
playing the man	بازی روانی
playing the man	بازی با حریف
playing the board	بازی بر صفحه
playing court	زمین بازی
playact	رل بازی کردن
play therapy	بازی درمانی
twiddle	بازی کردن
twiddled	بازی کردن
play away	به بازی گذراندن
twiddles	بازی کردن
twiddling	بازی کردن
popery	پاپ بازی
priestcraft	کشیش بازی
rinks	یخ بازی کردن
quiot	لیس بازی
quackery	حقه بازی
football	بازی فوتبال
pyrotechny	فن اتش بازی
footballs	بازی فوتبال
pyrotechnic display	اتش بازی
puppetry	عروسک بازی
puppetry	خیمه شب بازی
puppet show	خیمه شب بازی
pugilism	بوکس بازی
sodomyh	بچه بازی
pedophilia	بچه بازی
cogs	حقه بازی
dangerous play	بازی خطرناک
cunningly	به حیله بازی
skate	بازی تهاجمی
skated	بازی تهاجمی
crampet game	بازی شطرنج
skates	بازی تهاجمی
video game	بازی دیدنی
video games	بازی دیدنی
sharp practice	حقه بازی
conjury	شعبده بازی
computer game	بازی کامپیوتری
cock fighting	خروس بازی
closed game	بازی بسته
dib	قاپ بازی
skiing	اسکی بازی
hustle	بازی هشیارانه
hustled	بازی هشیارانه
hustling	بازی هشیارانه
cage	بازی بسکتبال
cages	بازی بسکتبال
rugby	بازی رگبی
factionalism	فرقه بازی
dibs	بازی نرد
dib	تیله بازی
power game	بازی قدرتی
power games	بازی قدرتی
stanza	بخشی از بازی
stanzas	بخشی از بازی
chuck farthing	بازی شیریاخط
hawking	قوش بازی
sand lot	بازی غیررسمی
bonefire	اتش بازی
billiard	بازی بیلیارد
basket ball	یکجورتوپ بازی
basification	بازی شدن
basicity	قدرت بازی
basic salt	نمک بازی
basic dye	رنگینه بازی
basketball	بازی بسکتبال
achate	مهرهء بازی
agiotage	سفته بازی
actuble	بازی کردن
active sodomy	بچه بازی
acrobatism	ریسمان بازی
bosh	حقه بازی
box score	حساب بازی
choose up game	بازی غیررسمی
swordplay	فن شمشیر بازی
charlatanry	زبان بازی
charlatanism	زبان بازی