Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
English
Persian
quoits
بازی پرتاب حلقه
hoopla
بازی پرتاب حلقه
hoop-la
بازی پرتاب حلقه
hoop-las
بازی پرتاب حلقه
Other Matches
quoit
حلقه پرتاب حلقه
horseshoe pitching
بازی پرتاب نعل
horseshoes
بازی پرتاب نعل
quoit
بازی میخ و حلقه افکندن
quoit
نعل یا حلقه اهنی که در بازی پرت مینمایندتاروی میخی بیفتد
skittles
بازی شبیه به بولینگ درانگلستان بین 2 نفر یا 2تیم تا 5 نفره با پرتاب گوی یا دیسک به 9 میله
base ring
حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
looped
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
provisional frame
ان بخش از بازی بولینگ که گوی موقعی پرتاب شده که بخش قبلی مورد اعتراض است
lacrosse
بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی
triple option
بازی تهاجمی با3 اختیار دادن توپ به مدافع پرتاب بازیگرمیانی حفظ توپ و دویدن باان یا پاس دادن
one plus one
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
delivery groups
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
free drop
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
one and one
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
pentathlon
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
ballistics
مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
throwing
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throw
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
write enable ring
حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band
حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
ferrule
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrules
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nest
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nests
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
crispest
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisper
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisps
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops
حلقه درون حلقه دیگر
crisp
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
looped
حلقه درون حلقه دیگر
loop
حلقه درون حلقه دیگر
shinny
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
command ejection
پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
provisional ball
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
refire time
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
bight
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
harlequinade
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
cutthroat
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
game
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
dib
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
fire fight
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
kiss in the ring
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
shinney
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
purling
حلقه حلقه شدن
purled
حلقه حلقه شدن
eye bolt
حلقه حلقه اتصال
purl
حلقه حلقه شدن
purls
حلقه حلقه شدن
wreathy
حلقه حلقه شده
convolute
حلقه حلقه کردن
inning
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
crampet game
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
charlatanic
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
harlepuinade
نمایش لال بازی ودلقک بازی
adjusting ring
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
deathlon
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
Bureaucracy . Red tape .
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
delivery error
اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
automatic toss
روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
weapon delivery
پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
batting order
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest)
<idiom>
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
launched
پرتاب
launch
پرتاب
launches
پرتاب
launching
پرتاب
pitches
پرتاب
pitch
پرتاب
jaculation
پرتاب
detrusion
پرتاب
shove
پرتاب
hurled
پرتاب
hurls
پرتاب
throw
پرتاب
putting
پرتاب
shies
پرتاب
puts
پرتاب
jet
پرتاب
put
پرتاب
tossing
پرتاب
shoving
پرتاب
jetting
پرتاب
jetted
پرتاب
toss
پرتاب
jets
پرتاب
shied
پرتاب
hurl
پرتاب
tosses
پرتاب
shyest
پرتاب
shying
پرتاب
throwing
پرتاب
shyer
پرتاب
shoved
پرتاب
throws
پرتاب
shoves
پرتاب
shy
پرتاب
tossed
پرتاب
foul line
خط پرتاب ازاد
fire
پرتاب راکت
projections
پرتاب طرح
hot hand
پرتاب موفق
free throw
پرتاب ازاد
throwing the hammer
پرتاب چکش
fired
پرتاب راکت
throwing apparatus
لوازم پرتاب
fires
پرتاب راکت
hammer throw
پرتاب چکش
forward cast
پرتاب نخ ماهیگیری
shoving
پرتاب شدن
launching angle
زاویه پرتاب
conversions
پرتاب ازاد
conversion
پرتاب ازاد
let fly
پرتاب کردن
lunger
پرتاب کننده
throw-ins
پرتاب اوت
throw-in
پرتاب اوت
shoved
پرتاب شدن
shove
پرتاب شدن
launcher
سکوی پرتاب
launcher
پرتاب کننده
projection
پرتاب طرح
launching site
محل پرتاب
delivery
پرتاب توپ
jaculate
پرتاب کردن
delivery
پرتاب گلوله
deliveries
پرتاب توپ
shoves
پرتاب شدن
deliveries
پرتاب گلوله
javelin throw
پرتاب نیزه
throwing the javelin
پرتاب نیزه
threw
پرتاب کرد
jettisoning
پرتاب کردن
jettison
پرتاب کردن
tilts
شتاب پرتاب
tilted
شتاب پرتاب
fling
افکندن پرتاب
flinging
افکندن پرتاب
chuck
پرتاب توپ
tilt
شتاب پرتاب
pelt
پرتاب کردن
chuck
پرتاب نادرست
chucked
پرتاب توپ
chucked
پرتاب نادرست
jettisons
پرتاب کردن
pouncing
پرتاب استامپ
pounces
پرتاب استامپ
pounced
پرتاب استامپ
pounce
پرتاب استامپ
chucks
پرتاب نادرست
chucks
پرتاب توپ
jettisoned
پرتاب کردن
aerial delivery
پرتاب هوایی
pelted
پرتاب کردن
propellant
خرج پرتاب
thrusts
پرتاب کردن
thrusting
پرتاب کردن
thrust
پرتاب کردن
caster
پرتاب کننده
discus throw
پرتاب دیسک
discus throwing
پرتاب دیسک
shot put
پرتاب وزنه
slung
پرتاب شده
propellants
خرج پرتاب
charity shot
پرتاب ازاد
air extraction
پرتاب بار
pelts
پرتاب کردن
airball
پرتاب خطا
arm thrust
پرتاب دست
base ejection
پرتاب شونده از ته
bowshot
تیر پرتاب
charity line
خط پرتاب ازاد
sharity stripe
خط پرتاب ازاد
foin
پرتاب کردن
putting
پرتاب وزنه
torpedo launch
پرتاب اژدر
flings
افکندن پرتاب
unsling
پرتاب کردن
pitches
پرتاب کردن
referee throw
پرتاب داور
rocketry
فن پرتاب موشک
shoots
پرتاب کردن
upthrow
پرتاب ببالا
paradrop
پرتاب با چتر
propellant charge
خرج پرتاب
put
پرتاب وزنه
skeet
پرتاب کردن
over
6 یا 8 پرتاب توپ
projected
پرتاب کردن
project
پرتاب کردن
projects
پرتاب کردن
over-
6 یا 8 پرتاب توپ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com