Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
queen's pawn game
بازی پیاده وزیر شطرنج
Other Matches
queen's pawn opening
گشایش پیاده وزیر شطرنج
nimzo indian defence
دفاع نمیزو هندی در پیاده وزیر شطرنج
franco baenoni defence
دفاع بنونی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
franco indian defence
دفاع هندی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
lucena position
پوزیسیون لوسنا در اخر بازی رخ و پیاده شطرنج
queens
وزیر شطرنج
queen
وزیر شطرنج
queen side
جناح وزیر شطرنج
queen's wing
جناح وزیر شطرنج
queen's gambit
گامبی وزیر شطرنج
eight queens problem
مسئله هشت وزیر شطرنج
queen's indian defence
دفاع هندی وزیر شطرنج
ragozin system
سیستم راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
gambit of aleppo
نام قدیم گامبی وزیر شطرنج
manhattan variation
واریاسیون مانهاتان درگامبی وزیر شطرنج
prague variation
واریاسیون پراگ در گامبی وزیر شطرنج
cambridge springs defence
دفاع کیمبریج اسپرینگزدرگامبی وزیر شطرنج
canal's variation
واریاسیون کانال در گامبی وزیر شطرنج
ragozin variation
واریاسیون راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
colle system
سیستم کوله در پیاده وزیر
underpromote
ترفیع پیاده به غیر وزیر
monticelli trap
دام مونتیچلی در دفاع هندی وزیر شطرنج
bogoliubov indian defence
دفاع بوگولیوبوف- هندی درپیاده وزیر شطرنج
blackmar diemer gambit
گامبی بلکمر- دیمر در پیاه وزیر شطرنج
alekhine's variation
واریاسیون الخین در گامبی وزیر پذیرفته نشده شطرنج
crampet game
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
pawn
پیاده شطرنج
pawning
پیاده شطرنج
pignorate
پیاده شطرنج
impledge
پیاده شطرنج
pawned
پیاده شطرنج
pawns
پیاده شطرنج
isolani
پیاده ایزوله شطرنج
pawn roller
پیاده رانی شطرنج
pawn push
پیاده رانی شطرنج
pawn promotion
ترفیع پیاده شطرنج
fee pawn
پیاده ازاد شطرنج
passed pawn
پیاده رونده یا پاسه شطرنج
gambits
قربانی پیاده شطرنج در گشایش
gambit
قربانی پیاده شطرنج در گشایش
isolated pawn
پیاده ایزوله یا منفرد شطرنج
en passant
گرفتن پیاده شطرنج در حین عبور
break
ایجاد فضای تنفس با حرکتهای پیاده شطرنج
decoyed
پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
breaks
ایجاد فضای تنفس با حرکتهای پیاده شطرنج
decoying
پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
decoys
پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
decoy
پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
capped pawn
پیاده مات کننده از پیش اعلام شده شطرنج
counter thrust variation
واریاسیون پیاده رانده متقابل در دفاع هندی شاه شطرنج
crampet game
بازی شطرنج
albin counter gambit
گامبی متقابل البین در گامبی وزیر شطرنج
ending
اخر بازی شطرنج
endings
اخر بازی شطرنج
over the board
بازی شطرنج حضوری
to play at chess
شطرنج بازی کردن
vienna game
بازی وینی شطرنج
correspondence chess
بازی شطرنج مکاتبهای
consultation chess
بازی شطرنج مشورتی
brilliancy
بازی درخشان شطرنج
counterplay
بازی شطرنج متقابل
open game
بازی باز شطرنج
endgame
اخر بازی شطرنج
gambit
شروع بازی شطرنج
gambits
شروع بازی شطرنج
five minute chess
بازی شطرنج 5 دقیقهای
blitzes
بازی شطرنج برق اسا
scotch four knights' game
بازی چهاراسب اسکاتلندی شطرنج
blitzed
بازی شطرنج برق اسا
semi open game
بازی شطرنج نیمه باز
blitz
بازی شطرنج برق اسا
annotated
شرح و تفسیر بازی شطرنج
blitzing
بازی شطرنج برق اسا
annotating
شرح و تفسیر بازی شطرنج
annotate
شرح و تفسیر بازی شطرنج
annotates
شرح و تفسیر بازی شطرنج
half giuoco game
بازی نیمه جوئوکو شطرنج
italian game
بازی شطرنج ایتالیایی جوئوکو پیانو
goring gambit
گامبی گورینگ در بازی شطرنج اسکاتلندی
gothic defence
دفاع گوتیک در بازی سه اسب شطرنج
giuoco piano
جوئوکو پیانو در بازی شطرنج ایتالیایی
steinitz gambit
گامبی اشتاینیتس در بازی شطرنج وینی
danish gambit
گامبی دانمارکی در بازی مرکزی شطرنج
spanish game
بازی شطرنج اسپانیایی روی لوپس
sealed move
حرکت ثبتی در بازی شطرنج ناتمام
maroczy system
سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
pillsbury variation
واریاسیون پیلزبری در بازی چهار اسب شطرنج
frankenstein dracula variation
واریاسیون فرانکشتاین-دراکولا در بازی شطرنج وینی
two pawns game
بازی دو پیاده در سیستم روسی در دفاع گرونفلد
sicilian attack
حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
disembarkation
به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
grenadier
سرباز هنگ پیاده پیاده نظام
detrain
از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
secondary landing
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
shinny
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
landing group
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
harlequinade
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
overhauls
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauled
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhaul
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauling
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
frame
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
misplay
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
cutthroat
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
game
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
dib
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
fire fight
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
shinney
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
kiss in the ring
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
inning
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
charlatanic
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
harlepuinade
نمایش لال بازی ودلقک بازی
Secretaries of State
وزیر
the then minister
وزیر
ministers
:وزیر
Secretary of State
وزیر
queens
وزیر
minister
وزیر
ministers
وزیر
queen
وزیر
minister
:وزیر
secretary
وزیر
secretaries
وزیر
vizier
وزیر
vizi
وزیر
min
وزیر
wizier
وزیر
minister of finance
وزیر اقتصاد
primeminister
نخست وزیر
secretary of defense
وزیر دفاع
secretary of state for home affairs
وزیر امورداخله
grand vizier
نخست وزیر
minister plenipotentiary
وزیر مختار
Prime Ministers
نخست وزیر
Prime Minister
نخست وزیر
Chancellors of the Exchequer
وزیر دارایی
secretary of defence
وزیر دفاع
secretary of state for defence
وزیر دفاع
secretary of state for home affairs
وزیر کشور
queening
وزیر کردن
cham cell or of the e.
وزیر دارایی
premiers
نخست وزیر
premier
نخست وزیر
the finance minister is up
وزیر مالیه
councillor at ministry
وزیر مشاور
mintster of public works
وزیر فوائدعامه
Chancellor of the Exchequer
وزیر دارایی
Secretaries of State
وزیر خارجه
Secretary of State
وزیر خارجه
minister resident
وزیر مقیم
Attorneys General
وزیر دادگستری
Attorney General
وزیر دادگستری
minister without portfolio
وزیر مشاور
Downing Street
نخست وزیر
head of the state
نخست وزیر
queen's fianchetto defence
دفاع فیانکتوی وزیر
Federal Prosecutor General
وزیر دادگستری فدرال
foreign minister
وزیر امور خارجه
minister for foreign affairs
وزیر امور خارجه
minister of foreign affairs
وزیر امور خارجه
Federal Attorney General
وزیر دادگستری فدرال
deputy minister
قائم مقام وزیر
secretary of state for foreign affairs
وزیر امور خارجه
acting minister of war
کفیل وزیر جنگ
to recive the portfolio of war
وزیر جنگ شدن
secretary of the army
وزیر نیروی زمینی
charge d'affaires
نایب وزیر مختار
Chancellors of the Exchequer
وزیر خزانه داری
minister
وزیر مختار کشیش .
Chancellor of the Exchequer
وزیر خزانه داری
ministers
وزیر مختار کشیش .
interim overhaul
پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
Bureaucracy . Red tape .
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
assistant secretary of the army
معاون وزیر نیروی زمینی
ministerial
وابسته به وزیر یا کشیش اداری
deputy primeminister
قائم مقام نخست وزیر
queen's gambit declined
گامبی وزیر پذیرفته نشده
queen's gambit accepted
گامبی وزیر پذیرفته شده
skivvy
زیر پیراهن وزیر شلواری کوتاه
premieres
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
tamper
مذاکرات پنهانی وزیر جلی داشتن
premiers
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiered
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiere
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiering
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
capablanca's freeing manoeuvre
مانوررهایی بخش کاپابلانکادر گامبی وزیر
under secretary
زیر نظارت دبیر کل معاون وزیر
premier
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
The minisiter cant cope with it.
از دست وزیر اینکار بر نمی آید
It must be put up to the prime minister .
باید بعرض نخست وزیر برسد
Chancellor
صدر اعظم نخست وزیر رئیس اداره
Chancellors
صدر اعظم نخست وزیر رئیس اداره
I acted as interpreter for the Prime Minister at yesterday's meeting.
من در جلسه دیروز مترجم نخست وزیر بودم.
problem child
فیل جناح وزیر درصورتی که راه گسترش ان مسدود باشد
The minister cut the tape to open a new motory( highway , freeway ) .
وزیر با قطع نوار سه رنگ بزرگراه جدید را افتتاح کرد
batting order
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
chess
شطرنج
rook
رخ شطرنج
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com