Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 136 (8 milliseconds)
English
Persian
to not be
[any]
the wiser
<idiom>
باز هم متوجه نشدن
Other Matches
to show f.
تسلیم نشدن رام نشدن
disallowed
قائل نشدن
disallowing
قائل نشدن
disallow
قائل نشدن
excluding
شامل نشدن
to fall through
موفق نشدن
to go wrong
موفق نشدن
disallows
قائل نشدن
hold the line
<idiom>
تسلیم نشدن
unsay
گفته نشدن
resist temptation
وسوسه نشدن
to put by
تسلیم نشدن
to miss plant
سبز نشدن
to miss fire
کامیاب نشدن
to keep up one's spirits
دلسرد نشدن
to get out of the way
مانه نشدن
fall short (of one's expectations)
<idiom>
موفق نشدن
exclude
شامل نشدن یا جداشدن
to keep ones hair on
دست پاچه نشدن
to keep one's hair on
دست پاچه نشدن
underdraw
کشیده نشدن زه تا اخر
to keep ones he
دست پاچه نشدن
excludes
شامل نشدن یا جداشدن
to keep cold
دست پاچه نشدن
take off (time)
<idiom>
سرکار حاضر نشدن
keep one's hair on
دست پاچه نشدن
keep cold
دست پاچه نشدن
exclusion
عمل شامل نشدن
keep one's head
دست پاچه نشدن
expostfacto
عطف به ماسبق نشدن قانون
blackouts
پخش نشدن مسابقه ازتلویزیون
to meet with a repulse
پذیرفته نشدن پاسخ رد شنیدن
To stick to the main topic ( issue ).
از موضوع اصلی خارج نشدن
blackout
پخش نشدن مسابقه ازتلویزیون
to f. in the pan
باوجودجوشش وکوشش موفق نشدن
to collapse
موفق نشدن
[مذاکره یا فرضیه]
to not be
[any]
the wiser
<idiom>
ملتفت نشدن
[با وجود نشانه ها و توضیحات]
throw up one's hands
<idiom>
توقف تلاش ،پذیرش موفق نشدن
impenitence
سر سختی زیاد در گناهکاری پشیمان نشدن از گناه
leakages
مقدارمالیاتی که به علت خرج نشدن درامد در کشور
leakage
مقدارمالیاتی که به علت خرج نشدن درامد در کشور
To keep one s distmce from some one .
از کسی فاصله گرفتن ( زیاد صمیمی نشدن )
on ones guard
متوجه
tenty
متوجه
heedful
متوجه
regardful
متوجه
advertent
متوجه
attentive
متوجه
overhanging
متوجه
heliotropic
متوجه پرتوافتاب
direct
متوجه ساختن
theocentric
متوجه بخدا
Be carful .
متوجه باش
directed
متوجه ساختن
directs
متوجه ساختن
presentient
قبلا متوجه
particular redemption
متوجه فقره
see-through
متوجه شدن
to waken
متوجه کردن
point
متوجه ساختن
tendentious
متمایل متوجه
lends
متوجه کردن
see through
متوجه شدن
finical
متوجه جزئیات
wistful
متوجه ارزومند
lend
متوجه کردن
lend
متوجه شدن
lends
متوجه شدن
fails
عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
failed
عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
fail
عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
Now I understand!
حالا متوجه شدم!
point
به سمت متوجه کردن
He is attentive to his work .
متوجه کارش است
It has come to my notice that…
اخیرا"متوجه شده ام که ...
I see now . I got it now . I understand now.
حالافهمیدم ( متوجه شدم )
see the light
<idiom>
متوجه اشتباه شدن
I am sorry, I don't understand.
متاسفم، من متوجه نمیشوم.
I am beginning to realize ( understand ) .
کم کم دارم متوجه می شوم
otherworldly
متوجه دنیای دیگر
earthbound
متوجه بسوی زمین
acroscopic
متوجه به بالا صعودی
he aimed it at me
سخنش متوجه من بود
self centered
متوجه نفس خود
It dawned on me.
بعدش من متوجه شدم.
reentrant
متوجه بسمت داخل
Oh, I see!
آه، الان متوجه شدم!
to point to something
به چیزی متوجه کردن
ratchet effect
اثر چرخش دهنده مصرف بالا و استانداردبالای زندگی باسانی عوض نشدن
I am concentrating on my studies .
افکارم متوجه مطالعاتم است
To bring something to someones notice . Make someone sit up and take notice .
کسی را متوجه چیزی کردن
diverted
متوجه کردن معطوف داشتن
great dangers impend over us
خطرهای بزرگی متوجه ما هستند
great dangers overhang us
خطرهای بزرگی متوجه ما است
She is not mindful of her social position ( status ) .
متوجه موقعیت اجتماعی اش نیست
falloff
متوجه بودن منحرف شدن
diverts
متوجه کردن معطوف داشتن
Be carful of your health .
متوجه ( مواظب ) سلامتت باش
divert
متوجه کردن معطوف داشتن
animadvert
اعتراض کردن متوجه شدن
At last the penny dropped!
<idiom>
آخرش متوجه شد که موضوع چه است!
[اصطلاح]
It was only when she rang up
[called]
that I realized it.
تازه وقتی که او
[زن]
زنگ زد من متوجه شدم.
to pull any one by the sleeve
کسیرا متوجه سخن خود کردن
to pull any one's sleeve
کسیرا متوجه سخن خود کردن
to set one's affection
فکر یا میل خود را متوجه ساختن
to strike at any one
ضربت خود را متوجه کسی ساختن
It finally sunk in !
<idiom>
آخرش متوجه شد که موضوع چه است!
[اصطلاح]
Upon reflection , I realized that …
دوباره که فکر کردم متوجه شدم که ...
intensive bombardment
بمبارانی که بیک نقطه متمرکزیل متوجه باشد
hansardize
متوجه مذاکرات جلسه پیش خودش کردن
boomerangs
عملی که عکس العمل ان بخودفاعل متوجه باش د
boomeranging
عملی که عکس العمل ان بخودفاعل متوجه باش د
boomeranged
عملی که عکس العمل ان بخودفاعل متوجه باش د
boomerang
عملی که عکس العمل ان بخودفاعل متوجه باش د
asleep at the switch
<idiom>
متوجه فرصت نبودن ،روی بخت خوابیدن
introvert
شخصی که متوجه بباطن خود است خویشتن گرای
introverts
شخصی که متوجه بباطن خود است خویشتن گرای
extroverts
شخصی که تمام عقایدو افکارش متوجه بیرون ازخودش است
blind side
سمتی که بازیگر متوجه ان نیست سمت خط تجمع نزدیک به خط مماس
How do I notice when the meat is off?
چگونه می توانم متوجه شوم که گوشت فاسد شده است؟
extrovert
شخصی که تمام عقایدو افکارش متوجه بیرون ازخودش است
feel out
<idiom>
صحبت یا انجام باشخص به صورتیکه متوجه بشوی که چه فکری میکند
microwave hop
یک کانال رادیویی ریزموج میان انتن بشقابی که متوجه یکدیگر هستند
to p off an awkward situation
حواس خود را از کیفیت بدی منحرف و به چیز دیگری متوجه کردن
missed
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sailings
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sail
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sailed
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
lanolin
لانولین
[ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
common nuisance
منظور عملی است که باعث اضرار جامعه به طور کلی شود و تاثیر ان متوجه فرد خاص نباشد
onshore
روی ساحل متوجه بطرف ساحل
point
اشاره کردن دلالت کردن متوجه کردن نکته
The football players are warming up before the game ( match) .
هنوز درگرما گرم موضوع است ( کاملا" متوجه نیست ؟ هنوز گرم است )
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com