Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
primery battery
باطری اولیه
Other Matches
Ideal City
[شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication
گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
basic data
دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration
احیا و مرمت فرش
[برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
basic issue list
اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism
مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
battery
باطری
bettery
باطری
exchange battery
باطری
batteries
باطری
cells
باطری
cell
باطری
capacitor
باطری
battery acid
اسید باطری
cell tester
ازمایشگر باطری
battery backup
باطری پشتیبان
c battery
باطری شبکه
ampere hour capacity
فرفیت باطری
battery box
جعبه باطری
accumulator battery
اکومولاتور باطری
biasing battery
باطری بایاس
battery terminal
ترمینال باطری
battery switch
کلید باطری
battery clamp
ترمینالهای باطری
pole
قطب باطری
microbattery
باطری کوچک
microphone battery
باطری میکروفن
poles
قطب باطری
ideal galvanic cell
باطری ایده ال
solar battery
باطری افتابی
mercury battery
باطری جیوهای
heating battery
باطری فیلامان
low voltage battery
باطری فیلامان
torch battery
باطری قلمی
main battery
باطری اصلی
lighting battery
باطری نور
oven battery
باطری کوره
battery charger
شارژر باطری
thermal battery
باطری حرارتی
dry pile
باطری قلمی
dry cell battery
باطری خشک
cotainer
جعبه باطری
dry cell
باطری خشک
point
قطبهای باطری یاپلاتین
cells
پیل خانه باطری
anode
قطب مثبت باطری
traction battery
باطری وسیله نقلیه
batteries
باطری برجک توپ
anodes
قطب مثبت باطری
clips
ترمینال باطری بست
clippings
ترمینال باطری بست
clip
ترمینال باطری بست
battery
باطری برجک توپ
cells
جزء اصلی باطری
clipped
ترمینال باطری بست
internal battery
مقاومت داخلی باطری
high tension battery
باطری فشار قوی
grid bias battery
باطری بایاس شبکه
grid battery
باطری بایاس شبکه
flashlight battery
باطری چراغ قوه
high voltage battery
باطری فشار قوی
coke oven battery
باطری کوره ذغالی
battery output
توان برونداد باطری
battery box leg
پایه نگهدارنده باطری
cell
جزء اصلی باطری
battery backup system
سیستم پشتیبان باطری
cell
پیل خانه باطری
Please check the battery.
لطفا باطری را کنترل کنید.
nickel cadmium battery
باطری الکتریکی نیکل کادمیوم
hydrometer
وسیله ازمایش اسید باطری
ignition battery
باطری سیستم جرقه زنی
dynamo battery ignition unit
سیستم جرقه زنی دینام -باطری
chargers
دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر
charger
دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر
grids
مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
grid
مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
cordless drill driver
دریل برقی
[دریلی که با باطری کار می کند]
[ابزار]
golf car
وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف
unbalanced cell
سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
boost charge
ولتاژ ثابت و اولیهای که به باطری داده میشود تا انرابرای استارت موتور اماده نگه دارد
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
positive
قطب مثبت باطری الکتریسیته مثبت اری یا تصدیق می کنم
cordless screwdriver
پیچگوشتی برقی
[پیچگوشتی که با باطری کار می کند]
[ابزار]
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
bituminous paint
رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
initials
اولیه
initialling
اولیه
initialled
اولیه
earliest
اولیه
early
اولیه
primeval
اولیه
first generation
اولیه
fundamental
اولیه
preliminaries
اولیه
preliminary
اولیه
primitive
اولیه
rudimentary
اولیه
elementary
اولیه
primal
اولیه
primary
اولیه
initialing
اولیه
initial
اولیه
dispersion
اولیه
basic
اولیه
raw
اولیه
basics
اولیه
initialed
اولیه
pre assembly
نصب اولیه
feed stock
مواد اولیه
pre load
بار اولیه
layouts
طرح اولیه
elementary cell
پیل اولیه
pre loading
بارگیری اولیه
first aids
کمکهای اولیه
first cost
هزینه اولیه
original
نسخه اولیه
originals
نسخه اولیه
prime
نخستین اولیه
primed
نخستین اولیه
primes
نخستین اولیه
layout
طرح اولیه
input unit
واحد اولیه
first notions
تصورات اولیه
integral
تابع اولیه
outline agreement
توافق اولیه
primary emission
صدور اولیه
primary industries
صنایع اولیه
breaking down train
راه اولیه
primary inputs
دادههای اولیه
primary inputs
نهادههای اولیه
primary storage
حافظه اولیه
skeleton agreement
توافق اولیه
master agreement
توافق اولیه
frame agreement
توافق اولیه
prototype
نمونه اولیه
primary electron
الکترون اولیه
input capacitor
خازن اولیه
velocities
سرعت اولیه
velocity
سرعت اولیه
parent
یکان اولیه
preliminiary work
کار اولیه
drawing key
طرح اولیه
prereduction
کاهش اولیه
primary body
جسم اولیه
cogging train
مسیر اولیه
primary center
مرکز اولیه
primary cognizance
شناختهای اولیه
input translator
مترجم اولیه
input frequency
فرکانس اولیه
input electrode
الکترود اولیه
input drift
رانش اولیه
input diode
دیود اولیه
input data
دادههای اولیه
input current
جریان اولیه
input coupling
تزویج اولیه
input coordinate
مختصات اولیه
input voltage
ولتاژ اولیه
input circuit
مدار اولیه
input function
تابع اولیه
input gap
فاصله اولیه
input transformer
ترانسفورماتور اولیه
input time
زمان اولیه
input terminal
ترمینال اولیه
input tape
نوار اولیه
input stage
طبقه اولیه
input signal
سیگنال اولیه
input reactance
راکتانس اولیه
input noise
پارازیت اولیه
input information
اطلاعات اولیه
input capacitance
فرفیت اولیه
input attenuation
دمفونگ اولیه
input attenuation
میرائی اولیه
initial cost
هزینه اولیه
initial condition
شرط اولیه
initial condition
شرایط اولیه
opening capital
سرمایه اولیه
initial capital
سرمایه اولیه
initial acceleration
شتاب اولیه
incunabula
مراحل اولیه
initial strength
استحکام اولیه
i.c.
حالت اولیه
initial level
سطح اولیه
initial mass
جرم اولیه
primery voltage
ولتاژ اولیه
input admittance
ادمیتانس اولیه
initialize
مقداردهی اولیه
initial velocity
سرعت اولیه
initial value
مقدار اولیه
initial reserves
ذخایر اولیه
initial point
نقطه اولیه
historical costs
هزینه اولیه
primeral borth
ابگوشت اولیه
scheme
طرح اولیه
inputted
سیگنال اولیه
primary storage
انباره اولیه
input
سیگنال اولیه
input
توان اولیه
stuff
ماده اولیه
raw statistics
امارهای اولیه
primary standard
استاندارد اولیه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com