English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 155 (8 milliseconds)
English Persian
balance of the amount باقیمانده مبلغ
Other Matches
residuum باقیمانده
residues باقیمانده
residue باقیمانده
reminders باقیمانده
remaining باقیمانده
loose end باقیمانده
relict باقیمانده
loose ends باقیمانده
leavings باقیمانده
reminder باقیمانده
residual باقیمانده
rest باقیمانده
rests باقیمانده
long residue باقیمانده
remainder باقیمانده
odds and ends چیز باقیمانده
fragmenting قطعه باقیمانده
survivor باقیمانده بازمانده
fragments قطعه باقیمانده
distillation residue باقیمانده تقطیر
residual term جمله باقیمانده
residual variable متغیر باقیمانده
residual volume حجم باقیمانده
residue of the state باقیمانده ترکه
well-preserved خوب باقیمانده
fragment قطعه باقیمانده
surviving dependent فرد باقیمانده
residual unemployment بیکاری باقیمانده
residual drawdowm افت باقیمانده
reliquix اثار باقیمانده
remainder of the period باقیمانده مدت
split میلههای باقیمانده
ort باقیمانده غذا
land tail باقیمانده زمینی یکان
remain مانده اثر باقیمانده
remained مانده اثر باقیمانده
gleaning خده خوشههای باقیمانده پس از
sum of squares of residual مجموع مربعات باقیمانده
residuary legatee باقیمانده ماترک پس از تقسیم
functional residual capacity فرفیت باقیمانده عملی
reliquaries محفظه عتیقه باقیمانده
reliquary محفظه عتیقه باقیمانده
summa مبلغ
propagandist مبلغ
quantum مبلغ
propagandists مبلغ
amounts مبلغ
amount : مبلغ
promoters مبلغ
promoter مبلغ
quantities مبلغ
quantity مبلغ
amount مبلغ
amounted : مبلغ
amounted مبلغ
amounting : مبلغ
amounting مبلغ
amounts : مبلغ
tot مبلغ
sum مبلغ
sums مبلغ
tots مبلغ
lump sums مبلغ کل
lump sum مبلغ کل
oddment تکه و پاره چیز باقیمانده
subsidiary باقیمانده در محل برای حفافت
subsidiaries باقیمانده در محل برای حفافت
premiums مبلغ بیمه
dribblet مبلغ کوچک
entirenss جمع کل مبلغ کل
carry forward مبلغ منقول
chicken feed مبلغ ناچیز
converter مبلغ مذهبی
convertor مبلغ مذهبی
missioner مبلغ مذهبی
twopence مبلغ دو پنس
premium مبلغ بیمه
gross amount مبلغ ناخالص
pittance مبلغ جزئی
missionaries مبلغ مذهبی
turnover مبلغ فروش
price مبلغ شرطبندی
missionary مبلغ مذهبی
backing مبلغ شرطبندی
pin money مبلغ ناچیز
to figure up مبلغ یا میزان
the entire sum تمامی مبلغ
prices مبلغ شرطبندی
roundest مبلغ زیاد
round مبلغ زیاد
evengelist مبلغ مسیحی
converts انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converted انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
after image [آثار باقیمانده درچشم پس ازدیدن چیزی]
convert انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converting انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
hike مبلغ رابالا بردن
ratal مبلغ مشمول مالیات
capitalization جمع مبلغ سرمایه
deductible مبلغ قابل کسر
it was a مبلغ زیادی بود
exaggerated مبلغ اغراق امیز
hiked مبلغ رابالا بردن
hiking مبلغ رابالا بردن
hikes مبلغ رابالا بردن
blowdown خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
It was some consikerable amount. مبلغ قابل ملاحظه ای بود
blank check چک امضاء شده بدون مبلغ
What is this amount for? این مبلغ برای چیست؟
surcharge مبلغ جریمه نرخ اضافی
Fine words butter no parsnips. از تعارف کم کم وبر مبلغ افزای
even money مبلغ مساوی در شرط بندی
i undertake to pay that sum متعهد میشوم که ان مبلغ رابپردازم
investment مبلغ سرمایه گذاری شده
surcharges مبلغ جریمه نرخ اضافی
investments مبلغ سرمایه گذاری شده
traces علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
bye hole سوراخهای باقیمانده پس ازمعلوم شدن نتیجه مسابقه گلف
trace علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
traced علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
stay behind باقی گذاشته شده نیروی باقیمانده در منطقه دشمن
net amount payable to contractor مبلغ خالص قابل پرداخت به پیمانکار
entry fee مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
handicap stake مسابقهای که مبلغ شرطبندی از صاحبان اسبهاست
The return on the bonds amounts to ... مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
bond discount تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
outlay مبلغ سرمایه گذاری شده خرج
working capital مبلغ اضافی سرمایه جاری پس از کسر بدهی
discounted cash flow مبلغ تنزیل شده پرداختها وهزینههای اتی
He deducts the amount from the invoice. او [مرد] این مبلغ را از حساب کسر می کند.
debt discount تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
par in پایان دادن بازی گلف با کسب امتیاز استاندارد در بخشهای باقیمانده
remanence چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
The borrower is absolutely free to use the amount. وام گیرنده کاملا مختار به استفاده ازاین مبلغ است .
cash-and-carries نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash and carry نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
regressive tax مالیاتی که به نسبت کم شدن مبلغ پایه مالیات تنزل کند
small claim ادعانامه یا تقاضای خسارتی که مبلغ ان از 00001 ریال کمتر است
cash-and-carry نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
what state در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
vortex trail دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
face value مبلغ اسمی مبلغی که روی سکه اسکناس و یا سهام نوشته شده است
dificiency نقصان درامد و عدم کفایت مبلغ پیش بینی شده جهت اجرای کار
carbon tracking باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
bond سندی که به موجب ان خود ووارث و اوصیا و مباشرین امورش را به پرداخت مبلغ معینی به دیگری متعهد میکند
clearing a bill محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
valued policy بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
under lease وقتی مستاجر اصلی ملک برای مدتی کمتر از مدت باقیمانده اجاره خودش ملک را اجاره دهد
poundage مبلغ به پوند وزن به پوند
deferred share سهامی که دارندگان ان پس از تقسیم سود سهام بین دارندگان سهام عادی باقیمانده سهام را طبق مفاد اساسنامه وشرکتنامه دریافت می دارند
due bill در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
opportune lift فرفیت حمل اضافی یا فرفیت حمل باقیمانده
second best theory نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
residual sum of squares مجموع مجذورات انحرافات مجموع مربعات انحرافات مجموع مجذورات باقیمانده ها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com