English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
on بالای در باره
Other Matches
overhead clearance حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
overhead cover پوشش بالای سر روپوش بالای سر
pop برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pops برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
crest clearing محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
transom پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
rampire باره
one-off یک باره
one-offs یک باره
ter سه باره
rampart باره
lake rampart اب باره
in regard to در باره
in relation to در باره
here در این باره
one-night stand برنامهی یک باره
regard بابت باره
regard باره نسبت
regarded بابت باره
regarded باره نسبت
regards باره نسبت
one-night stands برنامهی یک باره
regards بابت باره
tartar باره دندان
tartars باره دندان
herein در این باره
Impressionism در باره ادراک
to sputter [about] تف پراندن [در باره ]
with relation to نسبت به راجع به در باره
you do me injustice در باره من بی عدالتی می کنید
to speak [about] صحبت کردن [در باره]
It deals with ... موضوع در باره ... است.
countermark انگ دوم باره
re order سفارش دوم باره
reapparition فهور دوم باره
tartarous دارای باره دندان
rearrngement ترتیب دوم باره
aftercrop حاصل دوم باره
She did not ask about this. او [زن] دراین باره پرسش نکرد.
for the rest اما در باره باقی مطالب
deuterogamy عروسی دوم باره تجدیدفراش
he is an a. on that سخن او دراین باره است
i assured him of that به او در این باره اطمینان دادم
multipoint اتصال چندین باره به یک خط یا یک کامپیوتر
disclosure عمل بیان در باره چیزی
prejudicate بی رسیدگی رای دادن در باره
what say you to a cinema? در باره سینما چه عقیده دارید
conventions باره مسائل حزبی ناحیهای
what do you think of him? عقیده شما در باره او چیست
with regard to نسبت به در باره راجع به در خصوص
disclosures عمل بیان در باره چیزی
to mack i. about a person در باره کسی از دیگران جویاشدن
to talk shop در باره کار صحبت کردن
information [on] about somebody] [something] معلومات [در باره کسی یا چیزی]
to sputter [about] با خشم سخن گفتن [در باره ]
information [on] about somebody] [something] خبر [در باره کسی یا چیزی]
information [on] about somebody] [something] آگاهی [در باره کسی یا چیزی]
information [on] about somebody] [something] داده ها [در باره کسی یا چیزی]
to meditate on/over something اندیشه کردن [در باره چیزی]
convention باره مسائل حزبی ناحیهای
to theorise [about something] [British E] نگرشگری کردن [در باره چیزی]
to contemplate about/on/over something اندیشه کردن [در باره چیزی]
to theorize [about something] نگرشگری کردن [در باره چیزی]
to ruminate on something اندیشه کردن [در باره چیزی]
to proffer [somebody something ] [something to somebody] [formal] سخن گفتن در باره چیزی
monographist نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
to theorize [about something] استدلال نظری کردن [در باره چیزی]
to do one right عدالت در باره کسی بجا اوردن
vallum بارو باره استحکامات خاکریز بارودارکردن
to pry into a person affairs فضولانه در باره کسی پرسش کردن
to theorise [about something] [British E] استدلال نظری کردن [در باره چیزی]
to proffer [somebody something ] [something to somebody] [formal] اظهار نظر دادن در باره چیزی
argument بحث در باره چیزی بدون توافق
to have a different view of [ opinion about] something در باره موضوی عقیده دیگری داشتن
to consult with somebody about something با کسی در باره چیزی مشاوره کردن
to make of something در باره چیزی نظر [عقیده] داشتن
What do you make of this [it] ? نظر شما در باره این چه است؟
to sputter [about] تند ومغشوش سخن گفتن [در باره ]
arguments بحث در باره چیزی بدون توافق
I don't want to say anything about that. من نمی خواهم در باره آن مورد نظری بدهم.
to get an overview [of something] دید کلی [در باره چیزی] دست یافتن
to talk something over with somebody با کسی در باره چیزی مفصل گفتگو کردن
argued بحث در باره چیزی که در مورد آن موافق نیستید
Allow me to chew it over in my mind . اجازه بدهید دراین باره فکر کنم
I'll speak at length on this subject. دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
There is nothing I can do about it. از دست من دراین باره کاری ساخته نیست
argues بحث در باره چیزی که در مورد آن موافق نیستید
to read a book کتابی را دوباره وسه باره خواندن یامرورکردن
argue بحث در باره چیزی که در مورد آن موافق نیستید
arguing بحث در باره چیزی که در مورد آن موافق نیستید
to talk out a bill مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
genetics شاخهای از علم زیست شناسی که در باره انتقال وراثت
We would appreciate it if you could provide us with some information about ... ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
outreach بالای سر
oer بالای
into the bargain بالای ان
atop of در بالای
atop of بالای
at the top of در بالای
up بالای
overhead بالای سر
overhead در بالای سر
upping بالای
above بالای
above بالای سر
over- بالای سر
upped بالای
over بالای
over بالای سر
over- بالای
On the recent developments he had nothing to say. در باره تحولات اخیر او هیچ چیزی برای گفتن نداشت.
fanlights پنجره بالای در
oer بالای سر روی سر
It passed over my head. از بالای سرم رد شد
run over <idiom> حرکت از بالای
aloft در بالای زمین
mean high water اب بالای میانگین
above the earth بالای زمین
uptown بالای شهر
fanlight پنجره بالای در
knap بالای تپه
mantel board در بالای بخاری
rooftops بالای بام
rooftop بالای بام
ridge pole کش بالای شیروانی
ridge tree کش بالای شیروانی
ridge piece کش بالای شیروانی
crowns بالای هرچیزی
crown بالای هرچیزی
pressure above the atmosphere فشار بالای جو
up the street بالای خیابان
overhead stroke ضربه از بالای سر
plunging fire اتش بالای سر
overhead forehand فورهند از بالای سر
overhead cover حفاظ بالای سر
overhead backhand بک هند از بالای سر
over the horizon بالای افق
over the horizon از بالای افق
roof tree کش بالای شیروانی
in- بالای روی
crow's nest بالای بلندی
upstream بالای رودخانه
fan light پنجره بالای در
in بالای روی
urology رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
geostrategy شاخهای از فیزیک سیاسی که در باره علم لشکر کشی بحس میکند
Thinking of it still gives me a pang. [Colloquial] هنوز من را آزار می دهد [اذیت می کند] وقتی که در باره آن فکر می کنم.
urologic رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
urological رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
What does Main Street think of this policy? بازاریها و خانواده های متوسط چه نظری در باره این سیاستمداری دارند؟
overhead pass پاس با دو دست از بالای سر
exoatmosphere ترکش اتمی بالای جو
headlines در بالای صفحه ریسمان
bartizan کنگره بالای برج
rain water head طشتک بالای ناودان
spike over the block ابشار از بالای دفاع
headline در بالای صفحه ریسمان
flews قسمت اویخته لب بالای سگ
overwrite بالای محلی نوشتن
trucks کلاهک بالای دکل
trucking کلاهک بالای دکل
bed moulding گچبری بالای کتیبه
superlunary واقع بر بالای ماه
penthouses اطاقک بالای بام
trucked کلاهک بالای دکل
the sky is above us آسمان بالای سر ماست
tree house خانه بالای درخت
penthouse اطاقک بالای بام
truck کلاهک بالای دکل
on station پروازهواپیما بالای هدف
refereed داور بالای والیبال
head water بالای رودخانه بالارود
referee داور بالای والیبال
aboveground در بالای سطح زمین
referees داور بالای والیبال
high rate of interest نرخ بالای بهره
chimney-head [بالای دودکش کوره ای]
refereeing داور بالای والیبال
aloft سطوح بالا در بالای
pulpit بالای منبر رفتن
pulpits بالای منبر رفتن
intercepting ditch ابرو بالای خاکبرداری
aerospace projection operations بالای منطقه عملیات
off print چاپ دوم باره چیزی که ازمجله یا نگارشهای دیگری گرفته شده باشد
permanent income hypothesis مینامد میباشد . این تئوری یکی از تئوریهای جدیددر باره مصرف است
glaciology علمی که در باره تجمع برف ویخ و انجماد در دورههای یخبندان بحث میکند
header کلمات در بالای صفحه متن
to crset a hill به بالای تپه ایی رسیدن
stratopause لایه اتمسفری در بالای استراتوسفر
head دستشویی قایق بالای بادبان
space above property فضای قسمت بالای ملک
headers کلمات در بالای صفحه متن
letterhead عنوان چاپی بالای کاغذ
cimborio [برجک نورگیر بالای بام]
top ضربه به بالای توپ بیلیارد
upstaged وابسته به عقب یا بالای صحنه
upstages وابسته به عقب یا بالای صحنه
upstaging وابسته به عقب یا بالای صحنه
bars چوب افقی بالای مانع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com