Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
crown
بالای هرچیزی
crowns
بالای هرچیزی
Other Matches
overhead clearance
حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
overhead cover
پوشش بالای سر روپوش بالای سر
pop
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pops
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
crest clearing
محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
aught
هرچیزی
palm
کف هرچیزی پهنه
palms
کف هرچیزی پهنه
loose end
انتهای شل هرچیزی
loose ends
انتهای شل هرچیزی
buttoned
هرچیزی شبیه دکمه
steelyard
هرچیزی شبیه قپان
blade
هرچیزی شبیه تیغه
rind
پوسته بیرونی هرچیزی
rinds
پوسته بیرونی هرچیزی
spindles
هرچیزی شبیه دوک
core
مغز ودرون هرچیزی
knife edge
لبه تیز هرچیزی
knife-edges
لبه تیز هرچیزی
spindle
هرچیزی شبیه دوک
knife-edge
لبه تیز هرچیزی
spools
هرچیزی شبیه قرقره
spool
هرچیزی شبیه قرقره
buttoning
هرچیزی شبیه دکمه
broadsides
سطح پهن هرچیزی
button
هرچیزی شبیه دکمه
sheeting
هرچیزی بشکل ورقه
cores
مغز ودرون هرچیزی
rattail
هرچیزی شبیه دم موش
nates
هرچیزی شبیه کفل
petticoats
هرچیزی شبیه شلیته
petticoat
هرچیزی شبیه شلیته
shoulders
هرچیزی شبیه شانه
shouldering
هرچیزی شبیه شانه
shouldered
هرچیزی شبیه شانه
shoulder
هرچیزی شبیه شانه
w
هرچیزی بشکل حرف w
broadside
سطح پهن هرچیزی
boats
کرجی هرچیزی شبیه قایق
crumbs
هرچیزی شبیه خرده نان
bonnets
کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
bonnet
کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
bolus
قطعه کوچک وگردی از هرچیزی
blazing star
هرچیزی که موردتوجه دیگران باشد
backboard
تخته یا صفحهء پشت هرچیزی
blinded
هرچیزی که مانع عبورنور شود
blind
هرچیزی که مانع عبورنور شود
crumb
هرچیزی شبیه خرده نان
facture
عمل یا طریقه ساختن هرچیزی
boat
کرجی هرچیزی شبیه قایق
blinds
هرچیزی که مانع عبورنور شود
transom
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
insigne
علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
stirrups
هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
stirrup
هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
anathema
هرچیزی که مورد لعن واقع شود
world is one's oyster
<idiom>
هرکس هرچیزی را میتواند بدست بیاورد
insignia
علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
bond
عهد ومیثاق هرچیزی که شخص رامقیدسازد
what have you
<idiom>
هرچیزی که شخص میخواهد و دوست دارد
whiplashes
هرچیزی شبیه شلاق ضربه یا تکان شلاقی
in the clear
<idiom>
رها از هرچیزی که موجب حرکت یا دیدمشکل شود
tubs
حمام فرنگی هرچیزی بشکل تغاهر شستشوکردن
tub
حمام فرنگی هرچیزی بشکل تغاهر شستشوکردن
lancet
هرچیزی شبیه نیشتر پنجره نوک تیز
lancets
هرچیزی شبیه نیشتر پنجره نوک تیز
whiplash
هرچیزی شبیه شلاق ضربه یا تکان شلاقی
crow's foot
هرچیزی بشکل پنجه کلاغ چین و چروک گوشه لب و چشم.
utilitarianism
بدی هرچیزی بسته بدرجه سودمندی ان برای عامه مردم است
c
سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی هرچیزی درمرتبه سوم
pilaster
هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
overhead
بالای سر
atop of
بالای
atop of
در بالای
at the top of
در بالای
outreach
بالای سر
above
بالای
oer
بالای
overhead
در بالای سر
above
بالای سر
upped
بالای
over-
بالای
over
بالای سر
over
بالای
upping
بالای
into the bargain
بالای ان
up
بالای
over-
بالای سر
producer's goods
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
skein
کلاف نخ یا پشم هرچیزی شبیه کلاف پیچیدن
skeins
کلاف نخ یا پشم هرچیزی شبیه کلاف پیچیدن
upstream
بالای رودخانه
run over
<idiom>
حرکت از بالای
roof tree
کش بالای شیروانی
in-
بالای روی
in
بالای روی
ridge pole
کش بالای شیروانی
ridge tree
کش بالای شیروانی
crow's nest
بالای بلندی
on
بالای در باره
fan light
پنجره بالای در
above the earth
بالای زمین
It passed over my head.
از بالای سرم رد شد
overhead backhand
بک هند از بالای سر
rooftops
بالای بام
rooftop
بالای بام
up the street
بالای خیابان
knap
بالای تپه
overhead cover
حفاظ بالای سر
aloft
در بالای زمین
fanlight
پنجره بالای در
pressure above the atmosphere
فشار بالای جو
oer
بالای سر روی سر
uptown
بالای شهر
overhead forehand
فورهند از بالای سر
overhead stroke
ضربه از بالای سر
plunging fire
اتش بالای سر
over the horizon
بالای افق
mantel board
در بالای بخاری
ridge piece
کش بالای شیروانی
over the horizon
از بالای افق
fanlights
پنجره بالای در
mean high water
اب بالای میانگین
exoatmosphere
ترکش اتمی بالای جو
refereeing
داور بالای والیبال
referees
داور بالای والیبال
penthouses
اطاقک بالای بام
flews
قسمت اویخته لب بالای سگ
refereed
داور بالای والیبال
referee
داور بالای والیبال
pulpits
بالای منبر رفتن
aerospace projection operations
بالای منطقه عملیات
chimney-head
[بالای دودکش کوره ای]
bartizan
کنگره بالای برج
bed moulding
گچبری بالای کتیبه
overwrite
بالای محلی نوشتن
overhead pass
پاس با دو دست از بالای سر
high rate of interest
نرخ بالای بهره
pulpit
بالای منبر رفتن
penthouse
اطاقک بالای بام
tree house
خانه بالای درخت
superlunary
واقع بر بالای ماه
the sky is above us
آسمان بالای سر ماست
spike over the block
ابشار از بالای دفاع
headlines
در بالای صفحه ریسمان
headline
در بالای صفحه ریسمان
aloft
سطوح بالا در بالای
head water
بالای رودخانه بالارود
intercepting ditch
ابرو بالای خاکبرداری
trucked
کلاهک بالای دکل
aboveground
در بالای سطح زمین
truck
کلاهک بالای دکل
trucking
کلاهک بالای دکل
trucks
کلاهک بالای دکل
rain water head
طشتک بالای ناودان
on station
پروازهواپیما بالای هدف
breasts
نوک پستان هرچیزی شبیه پستان
breast
نوک پستان هرچیزی شبیه پستان
stratopause
لایه اتمسفری در بالای استراتوسفر
cimborio
[برجک نورگیر بالای بام]
space above property
فضای قسمت بالای ملک
roof garden
تفریح گاه بالای بام
high frequency region of a spectrum
ناحیه ی فرکانس بالای یک طیف
choir-loft
[بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
parhelic circle
هاله روشن بالای افق
upstaging
وابسته به عقب یا بالای صحنه
up stream
بالارود در قسمت بالای نهر
upper edge of the net
نوار بالای تور والیبال
fleche
میل بالای مناره مارپیچ
on station
اماده باش بالای هدف
epigastrium
فوق المعده بالای شکم
foretoppsail
بادبان بالای شراع صدر
upstaged
وابسته به عقب یا بالای صحنه
dome light
چراغ بالای طاق خودرو
high beam
نور بالای چراغ اتومبیل
lunette
نعل اسب پنجره بالای در
Hertfordshire spike
[میل بالای مناره مارپیچ]
to crset a hill
به بالای تپه ایی رسیدن
upstages
وابسته به عقب یا بالای صحنه
black will take no other hue
بالای سیاهی رنگی نیست
ascender
قسمت بالای حروف کوچک
taped
نوار پهن بالای تور
bar
چوب افقی بالای مانع
letterhead
عنوان چاپی بالای کاغذ
bars
چوب افقی بالای مانع
header
کلمات در بالای صفحه متن
gatehouse
اطاق یازندان بالای دروازه
tape
نوار پهن بالای تور
tapes
نوار پهن بالای تور
headers
کلمات در بالای صفحه متن
upper class
وابسته به طبقات بالای اجتماع
gatehouses
اطاق یازندان بالای دروازه
crossbar
چوب افقی بالای مانع
top
ضربه به بالای توپ بیلیارد
upper classes
وابسته به طبقات بالای اجتماع
eyebrows
گچ بری هلالی بالای پنجره
eyebrow
گچ بری هلالی بالای پنجره
head
دستشویی قایق بالای بادبان
letterheads
عنوان چاپی بالای کاغذ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com