Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
radiosonde
بالن مخصوص سنجش هوادر هواسنجی
Other Matches
pibal
دیدبانی بصری بالن هواسنجی برای تعیین سمت باد
mezzanine space
فضای مخصوص گردش هوادر بالای سقف انبار
pyrometer
وسیله سنجش درجه حرارت هوا در بالن
rabal
روش تعیین اوضاع جوی به وسیله بالنهای هواسنجی روش استفاده از پیامهای هواسنجی
acrometer
دستگاه سنجش وزن مخصوص روغن
penetrameter
الت مخصوص سنجش درجه نفوذ اشعه مجهول
measuring technique
متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
scalar
توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
aerometry
هواسنجی
meteorological
هواسنجی
meteorology
هواسنجی
ppi gauge
معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
meteorological
مربوط به هواسنجی
meteorological data
عناصر هواسنجی
meteorological data
اطلاعات هواسنجی
meteorological message
پیام هواسنجی
compression ignition
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
meteorological datum plane
ایستگاه مبنای هواسنجی
radiosonde
دستگاه رادیو سوند هواسنجی
aerometeorograph
دستگاه نگارش عوامل هواسنجی
rawinsonde
دستگاه راوین رادار هواسنجی
symbolic form
علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
horizontal clock system
طریقه هواسنجی برای به دست اوردن جهت باد
baleen
بالن
flasks
بالن
balloon
بالن
baloon
بالن
balloons
بالن
ballooning
بالن
ballooned
بالن
flask
بالن
whaler
صیاد بالن
kjeldahl flask
بالن کلدال
train oil
روغن بالن
two necked flask
بالن دو دهانه
volumetric flask
بالن ژوژه
round bottom flask
بالن ته گرد
filter flask
بالن صافی
ground jointed flask
بالن سرسنبادهای
claisen flask
بالن کلایزن
three necked flask
بالن سه دهانه
whalers
صیاد بالن
absorption flask
بالن جذب
hot-air balloon
بالن ورزشی
hot-air balloons
بالن ورزشی
hot air balloon
بالن ورزشی
lutes
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
long necked flask
بالن گردن دراز
burners
تولیدکننده حرارت در بالن
dirigible
کشتی هوایی بالن
volumetric flask
بالن حجم سنجی
short necked flask
بالن گردن کوتاه
erlenmeyer flask
بالن ارلن مایر
burner
تولیدکننده حرارت در بالن
writes
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
porpoise
بالن یانهنگ دندان دار
spinnaker
بادبان 3 گوشه بشکل بالن
acetylization flask
بالن استیل دار کردن
whaleback
هر جسمی شبیه پشت بالن
porpoises
بالن یانهنگ دندان دار
kite
بادبان 3 گوشه بشکل بالن کایت
finback
بالن یا نهنگ سواحل اقیانوس اطلس
drag line
طنای اویزان از بالن هنگام فرود
balloon reflector
بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
kites
بادبان 3 گوشه بشکل بالن کایت
graphics
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
blubbered
چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
flameout
قطع کار دستگاه ایجاد حرارت بالن
blubber
چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
blubbers
چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
blubbering
چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
blast valve
سوپاپ ازاد کننده هوای گرم برای صعود بالن
maneuvering vent
شکاف بالای پوشش بالن برای رها کردن هوا
vent valve
دریچه روی بالن برای رهاکردن گاز یا هوا و تنظیم صعود
deflation port
سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
registering
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
deleted
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
ponderingly
با سنجش
poneration
سنجش
measurment
سنجش
ponderation
سنجش
scalar
سنجش
assessment
سنجش
deliberation
سنجش
assessments
سنجش
deliberations
سنجش
ponders
سنجش
ponder
سنجش
pondered
سنجش
pondering
سنجش
measurement
سنجش
evaluation
سنجش
evaluations
سنجش
scaling
سنجش
evalution
سنجش
measure
سنجش
degress of comparison
سنجش
measurements
سنجش
assays
سنجش
appraisals
سنجش
g
سنجش
appraisal
سنجش
assay
سنجش
accuracy to gage
دقت سنجش
measuring thermocouple
ترموکوپل سنجش
measuring rectifier
یکسوکننده سنجش
metage
حق سنجش قپانداری
measuring technique
تکنیک سنجش
measurment
سنجش اندازه
measuring technique
روش سنجش
measuring system
سیستم سنجش
biometrics
زیست سنجش
measuring thermocouple
عنصرحرارتی سنجش
comparisons
تطبیق سنجش
method of measurment
روش سنجش
measuring transductor
ترانسدوکتور سنجش
measuring unit
عضو سنجش
measuring unit
واحد سنجش
measuring voltage
فشار سنجش
comparison
تطبیق سنجش
clocked
با سنجش زمان
colorimetry
سنجش رنگ
measuring frequency
فرکانس سنجش
font metric
سنجش فونت
measuring error
خطای سنجش
measuring diaphragm
ممبران سنجش
measuring diaphragm
دیافراگم سنجش
measuring current
جریان سنجش
measuring coil
بوبین سنجش
measuring circuit
مدار سنجش
measuring cable
کابل سنجش
market appraisal
سنجش بازار
frequency measurement
سنجش فرکانس
indirect measurement
سنجش غیرمستقیم
incommensurable
سنجش ناپذیر
rating
سنجش توان
graduated steel straight edge
شینه سنجش
precision measurment
سنجش دقیق
measuring generator
مولد سنجش
measuring junction
محل سنجش
measuring junction
نقطه سنجش
measuring switch
کلید سنجش
comparative measurement
سنجش قیاسی
comparative measurement
سنجش مقایسهای
measuring sensitivity
حساسیت سنجش
measuring relay
رله سنجش
datum line
خط مبنای سنجش
measuring range
ناحیه ی سنجش
delib erator
سنجش کننده
depth measurement
سنجش گودی
emergency measure
سنجش اضطراری
measuring range
حیطه سنجش
measuring position
محل سنجش
measuring point
نقطه سنجش
measuring period
دوره سنجش
measuring period
مدت سنجش
measuring method
اسلوب سنجش
high accuracy measurement
سنجش دقیق
ponderable
قابل سنجش
pulmometry
سنجش گنجایش شش
meters
وسیله سنجش
voltage measuring
سنجش ولتاژ
ponderability
سنجش پذیری
assays
ازمایش سنجش
surveyor's chain
زنچیر سنجش
assay
ازمایش سنجش
voltage measuring
سنجش فشارالکتریکی
volumetric analysis
سنجش حجمی
measurable
سنجش پذیر
sociometry
سنجش افکاراجتماعی
ratings
سنجش توان
meter
وسیله سنجش
dispersal airfield
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
measuring thermocouple
زوج فلزحرارتی سنجش
scruple
واحد سنجش چیزجزئی
the estimative faculty
قوه سنجش یا براورد
thermal resolution
حداقل سنجش حرارت
calipers
پرگار برای سنجش
instrumentation
کاربرد وسائل سنجش
pulmometer
الت سنجش گنجایش شش
quantifiable
قابل سنجش یا تعیین
mile
مقیاس سنجش مسافت
mileage
سنجش برحسب میل
eudiometry
سنجش اکسیژن هوا
tangible benefits
سودهای قابل سنجش
clocked flip flop
الاکلنگ با سنجش زمان
miles
مقیاس سنجش مسافت
coductivity cell
پیل سنجش رسانندگی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com