Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (7 milliseconds)
English
Persian
barrage balloon
بالون پدافند
barrage balloons
بالون پدافند
Other Matches
air defense commander
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
air defense action area
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
airship
بالون
balloon
بالون
balloons
بالون
ballooned
بالون
ballooning
بالون
gas bag
بالون
balloonist
بالون بر
airships
بالون
balloon
مثل بالون
balloons
با بالون پروازکردن
balloons
مثل بالون
ballooning
مثل بالون
ballooning
با بالون پروازکردن
ballooned
مثل بالون
ballooned
با بالون پروازکردن
balloon
با بالون پروازکردن
pilot ballon
بالون اکتشافی
aerostat
بالون ورزشی
captive balloon
بالون بزمین بسته
antiparachute ropes
طنابهای پایین بالون
air defense readiness
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
zeppelin
کشتی هوایی ا لمانی بالون
blimp
نوعی بالون هوایی کوچک
thermal target
هوای گرم بالارونده برای بالون
envelopes
کیسه نایلونی حاوی هوا یاگاز در بالون
envelope
کیسه نایلونی حاوی هوا یاگاز در بالون
ballast
سنگ و شن در ته کشتی یا بالون ریختن سنگین کردن
rockoon
پرتابه یا موشک کوچکی که بوسیله بالون درارتفاع زیادمنفجر شود
defense
پدافند
defenses
پدافند
defence
پدافند
base defense
پدافند پایگاه
base defense
پدافند از پایگاه
national defence
پدافند ملی
area defense
پدافند ازمنطقه
passive defense
پدافند غیرعامل
area defense
پدافند منطقهای
mobile defense
پدافند متحرک
biological defense
پدافند میکربی
deliberate defense
پدافند با فرصت
chemical defense
پدافند شیمیایی
defense zone
منطقه پدافند
defense in place
پدافند در محل
coast defence
پدافند ساحلی
counter offensive
پدافند متقابل
defense in depth
پدافند در عمق
anti menchanized defense
پدافند ضد مکانیزه
anti aircraft defense
پدافند ضد هوایی
defended
پدافند کردن
defending
پدافند کردن
defend
پدافند کردن
defends
پدافند کردن
active defense
پدافند عامل
defensible
قابل پدافند
space defense
پدافند از فضا
space defense
پدافند فضایی
self defense
پدافند از خود
satellite defense
پدافند ضدماهوارهای
satellite defense
پدافند ماهوارهای
anti aircraft
پدافند هوایی
air defense
پدافند هوایی
civil defense
پدافند غیر نظامی
forward defense area
منطقه پدافند جلو
integrated defense
پدافند هوایی توام
ministry of national defence
وزارت پدافند ملی
war college
دوره پدافند ملی
primeter defence
پدافند دورتا دور
defended area
منطقه پدافند شده
battery defense
پدافند دور تا دور اتشبار پدافند از اتشبار
air defense element
عنصر پدافند هوایی
biological defense
پدافند بر علیه تک میکربی
anti aircraft artillery
توپخانه پدافند هوایی
air defense artillery
توپخانه پدافند هوایی
civil defense
پدافند ازمناطق شهری
flak
توپخانه پدافند هوایی
air defense command
فرماندهی پدافند هوایی
active air defense
پدافند عامل هوایی
sector commander
فرمانده ناحیه پدافند هوایی
air defense sector
منطقه ماموریت پدافند هوایی
integrated defense
پدافند ازمناطق توام دفاعی
vital area
منطقه حیاتی پدافند هوایی
rules of engagement
روشهای درگیری پدافند هوایی
area air defense commander
فرمانده منطقه پدافند هوایی
air defense ship
ناو مخصوص پدافند هوایی
air defense direction center
مرکز هدایت اتش پدافند هوایی
faker
هواپیمای تمرینی درتیراندازی پدافند هوایی
extended defense
پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
weapons hold
فرمان اتش قطع در پدافند هوایی
chemical defense
پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
air defense artillery controller
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
splashed
در پدافند هوایی یعنی هواپیمای دشمن زده شد
missile master
دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
flad suppression
تیر ممانعتی روی جنگ افزارهای پدافند هوایی
parroted
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
filter center
مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
parroting
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrots
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrot
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
battery integration end radar display
وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
fire unit
یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
mauler
نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
seen fire
اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
effectiveness clock
دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
quails
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quail
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
speed ring
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
telling
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
static employment
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
counterflak
اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
flak
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
internal defense
پدافند داخلی پایداری داخلی
splashing
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
defense coastal area
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
all around defense
پدافند دور تا دور
island
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
which transponder
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com