English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (5 milliseconds)
English Persian
it is the size of a sparrow باندازه یک گنجشک است
Other Matches
life-size باندازه شخص زنده باندازه طبیعی
life size باندازه شخص زنده باندازه طبیعی
gutter bird گنجشک
greenfinch گنجشک تکزاسی
passerine وابسته به گنجشک
hen sparrow گنجشک ماده
hand-to-mouth محتاج گنجشک روزی
hand to mouth محتاج گنجشک روزی
aspic درخت زبان گنجشک
ash درخت زبان گنجشک
wagtails دم تکان دادن نوعی گنجشک
wagtail دم تکان دادن نوعی گنجشک
enow باندازه
within باندازه
pint sized باندازه سر سنجاق
handsbreadth باندازه کف دست
skinful باندازه یک خیک پر
pipeful باندازه یک پیپ پر
quantum libet or placet باندازه لازم
pint size باندازه سرسنجاق
thimblefuls باندازه یک انگشتانه
thimbleful باندازه یک انگشتانه
handbreadth باندازه کف دست
enough بقدرکفایت باندازه
spoonfuls باندازه یک قاشق
spoonful باندازه یک قاشق
pint-size باندازه سرسنجاق
ashen شبیه خاکستر مربوط به چوب درخت زبان گنجشک
snug گرم ونرم باندازه
It is not deep enough. باندازه کافی گود نیست
fingers باندازه یک انگشت میله برامدگی
finger باندازه یک انگشت میله برامدگی
thumbnail هر چیزی که باندازه ناخن باشد
thumbnails هر چیزی که باندازه ناخن باشد
adequately باندازه کافی چنانکه تکافو نماید
microprint کپیه ورونوشت باندازه کوچک تر از اصل
misifit جامه یا چیز دیگری که باندازه کسی در نیاید
bathymetric مربوط باندازه گیری عمق وابسته به ژرفاسنجی
mock up مدلی باندازه طبعی وکامل برای مطالعه وازمایش
full scale باندازه کامل بمقیاس کامل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com