Total search result: 194 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
side band |
باند کناری |
|
|
Other Matches |
|
side reflector |
منعکس کننده کناری رفلکتور کناری |
course light |
روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود |
approach schedule |
برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند |
interband transition |
انتقال باند- باند |
control surface |
کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود |
marginal |
کناری |
costa |
خط کناری |
juxtaposition |
هم کناری |
coastal |
کناری |
limbic |
کناری |
non intervention |
بر کناری |
non interference |
بر کناری |
wing halfback |
هافبکهای کناری |
abutment |
پایه کناری پل |
touch line |
خط کناری زمین |
side weir |
سرریز کناری |
frontage road |
شوسه کناری |
marginal frequency |
بسامد کناری |
side reflector |
پرتوافکن کناری |
side board |
میز کناری |
limbic system |
دستگاه کناری |
wide |
خط کناری والیبال |
service road |
شوسه کناری |
riparian |
رود کناری |
widest |
خط کناری والیبال |
outside half |
هافبک کناری |
head linesman |
داور خط کناری |
edge beam |
تیر کناری |
gusset needles |
میلهای کناری |
edge rope |
طناب کناری |
building line |
خط کناری ساختمان |
wider |
خط کناری والیبال |
frontage road |
جاده کناری |
abutment |
کرانپایه پایه کناری |
lateral support |
تکیه گاه کناری |
sigmatismus lateralis |
تلفظ کناری حرف " س " |
five yard line |
خط داخلی و موازی خط کناری |
side lines |
محوطه بیرون از خط کناری |
sidepiece |
قطعه کناری بخش جانبی |
bye |
چیزهای کناری یاثانوی فرعی |
byes |
چیزهای کناری یاثانوی فرعی |
apteral |
ایوان ستوندار فاقد ستونهای کناری |
gable |
سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری |
gables |
سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری |
band width |
باند |
band |
باند |
bands |
باند |
p band |
باند فرکانس |
frequency band |
باند فرکانس |
band width |
پهنای باند |
approach route |
مسیرفرود به باند |
frequency band |
باند بسامد |
intermediate band |
باند میانی |
k band |
باند فرکانس |
broadband |
پهن باند |
interband |
باند میانی |
hachi maki |
باند دور سر |
broad band |
پهن باند |
bandwidth |
پهنای باند |
broad band |
باند پهن |
energy band |
باند انرژی |
error band |
باند خطا |
j band |
باند فرکانس |
baseband |
باند پایه |
approach line |
خط تقرب به باند |
photographic strip |
باند عکاسی |
landing strips |
باند فرود |
x band |
باند فرکانس |
Gate |
ورودی به باند |
x band |
باند- ایکس |
guard band |
باند نگهبان |
runways |
باند پرواز |
Citizens' Band |
باند شهروندان |
wavebands |
باند موج |
runway |
باند پرواز |
Citizens' Band |
باند خصوصی |
waveband |
باند موج |
runway |
باند فرودگاه |
runways |
باند فرودگاه |
wideband |
پهنای باند |
wave band |
باند موج |
band |
باند بانداژ |
landing strip |
باند فرود |
air strip |
باند فرودگاه |
airstrips |
باند فرودگاه |
bands |
باند بانداژ |
airstrip |
باند فرودگاه |
side band |
ساید باند |
strip |
باند فرود |
run way |
باند فرود |
strapping |
باند پیچی |
ground speed |
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین |
frequency band compression |
تراکم باند فرکانس |
frequency band width |
پهنای باند فرکانس |
long wave band |
باند موج بلند |
narrowband |
پهنای باند باریک |
landing mat |
باند فرود اضطراری |
memory bandwidth |
پهنای باند حافظه |
interband telegraphy |
تلگراف باند میانی |
wideband channel |
کانال پهن باند |
image band |
باند فرکانس تصویر |
nominal bandwidth |
پهنای باند نامی |
wideband channel |
مجرای پهن باند |
mine strip |
باند مین گذاری |
broadband antenna |
انتن با باند گسترده |
band switch |
کلید تغییر باند |
broadband amplifier |
فزونساز باند گسترده |
broadband channel |
مجرای پهنای باند |
broadband channel |
کانال پهن باند |
aperiodic antenna |
انتن با باند گسترده |
broadband exchange |
تعویض پهن باند |
air strip |
باند فرود یاپرواز |
bleeding |
باند تداخل امواج |
launching pad |
باند پرتاب موشک |
launching pads |
باند پرتاب موشک |
modulation handwidth |
پهنای باند مدولاسیون |
approach end |
ابتدای باند فرود |
approach route |
مسیر تقرب به باند |
asymmetrical sideband transmission |
پخش باند جانبی مانده |
band pass filter circuit |
مدار صافی باند پاس |
overshooting |
فرودسایشی هواپیما روی باند |
intermediate frequency band filter |
صافی باند فرکانس میانی |
overshoot |
فرودسایشی هواپیما روی باند |
approach time |
زمان نزدیک شدن به باند |
input output bandwidth |
پهنای باند ورودی- خروجی |
roll out |
دویدن هواپیما روی باند |
full beam spread |
باند کامل روشن کننده |
overshoots |
فرودسایشی هواپیما روی باند |
band change switch |
کلید تغییر باند فرکانس |
interband recombination |
ترکیب مجدد باند میانی |
impluse bandwith |
پهنای باند ضربه جریان |
vestigial sideband transmission |
پخش باند جانبی مانده |
edge finish |
شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی] |
widest |
توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن |
wide |
توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن |
wider |
توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن |
strip alert |
اماده باش روی باند فرود |
gantelope |
باند برای دست دعوت به مبارزه |
taxi |
حرکت هواپیماها روی باند فرود |
landing strip |
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر |
taxiing |
حرکت هواپیماها روی باند فرود |
taxies |
حرکت هواپیماها روی باند فرود |
taxied |
حرکت هواپیماها روی باند فرود |
turn off guidance |
هدایت هواپیماروی باند تاکسی کردن |
gantlope |
باند برای دست دعوت به مارزه |
heliports |
باند فرود و پرواز هلی کوپتر |
angle of departure |
زاویه صعود هواپیما از روی باند |
heliport |
باند فرود و پرواز هلی کوپتر |
landing strips |
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر |
contact lights |
چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان |
strip |
نوار مین گذاری باند فرود موقتی |
arresting barrier |
چتر کم کننده سرعت هواپیمادر روی باند |
strap |
باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها |
traffic control |
کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز |
straps |
باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها |
aggregates |
کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده |
aggregate |
کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده |
base band |
مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند |
baseband |
مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند |
aldis lmap |
چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود |
in band signalling |
ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است |
service road |
جاده کناری جاده سرویس |
sideboards |
میز پادیواری میز کناری |
sideboard |
میز پادیواری میز کناری |
bystreet |
خیابان کناری خیابان فرعی |
out of bounds |
خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده |
alleys |
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود |
alley |
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود |
alleyways |
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود |
base band |
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت |
baseband |
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت |
band project filter |
فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند |
fractional |
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف |
attitude director indicator |
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند |
stream takeoff |
حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم |
G. |
استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود |
teleran system |
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند |
minor border |
حاشیه فرعی [حاشیه کناری] [این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.] |
taxiway |
راه تاکسی یا باند تاکسی |
runways |
راه پرواز باند پرواز |
runway |
راه پرواز باند پرواز |
taximan |
متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند |
arresting gear |
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما |
ground readiness |
اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی |
cell relay |
روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند |
approaches |
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب |
approached |
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب |
approach |
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب |
fibre distributed data interface II |
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد |
fiber |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
fibres |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
fibre |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
approach formation |
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن |