English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 194 (12 milliseconds)
English Persian
side band باند کناری
Other Matches
side reflector منعکس کننده کناری رفلکتور کناری
course light روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
approach schedule برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
interband transition انتقال باند- باند
control surface کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
marginal کناری
costa خط کناری
juxtaposition هم کناری
coastal کناری
limbic کناری
non intervention بر کناری
non interference بر کناری
wing halfback هافبکهای کناری
abutment پایه کناری پل
touch line خط کناری زمین
side weir سرریز کناری
frontage road شوسه کناری
marginal frequency بسامد کناری
side reflector پرتوافکن کناری
side board میز کناری
limbic system دستگاه کناری
wide خط کناری والیبال
service road شوسه کناری
riparian رود کناری
widest خط کناری والیبال
outside half هافبک کناری
head linesman داور خط کناری
edge beam تیر کناری
gusset needles میلهای کناری
edge rope طناب کناری
building line خط کناری ساختمان
wider خط کناری والیبال
frontage road جاده کناری
abutment کرانپایه پایه کناری
lateral support تکیه گاه کناری
sigmatismus lateralis تلفظ کناری حرف " س "
five yard line خط داخلی و موازی خط کناری
side lines محوطه بیرون از خط کناری
sidepiece قطعه کناری بخش جانبی
bye چیزهای کناری یاثانوی فرعی
byes چیزهای کناری یاثانوی فرعی
apteral ایوان ستوندار فاقد ستونهای کناری
gable سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری
gables سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری
band width باند
band باند
bands باند
p band باند فرکانس
frequency band باند فرکانس
band width پهنای باند
approach route مسیرفرود به باند
frequency band باند بسامد
intermediate band باند میانی
k band باند فرکانس
broadband پهن باند
interband باند میانی
hachi maki باند دور سر
broad band پهن باند
bandwidth پهنای باند
broad band باند پهن
energy band باند انرژی
error band باند خطا
j band باند فرکانس
baseband باند پایه
approach line خط تقرب به باند
photographic strip باند عکاسی
landing strips باند فرود
x band باند فرکانس
Gate ورودی به باند
x band باند- ایکس
guard band باند نگهبان
runways باند پرواز
Citizens' Band باند شهروندان
wavebands باند موج
runway باند پرواز
Citizens' Band باند خصوصی
waveband باند موج
runway باند فرودگاه
runways باند فرودگاه
wideband پهنای باند
wave band باند موج
band باند بانداژ
landing strip باند فرود
air strip باند فرودگاه
airstrips باند فرودگاه
bands باند بانداژ
airstrip باند فرودگاه
side band ساید باند
strip باند فرود
run way باند فرود
strapping باند پیچی
ground speed سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
frequency band compression تراکم باند فرکانس
frequency band width پهنای باند فرکانس
long wave band باند موج بلند
narrowband پهنای باند باریک
landing mat باند فرود اضطراری
memory bandwidth پهنای باند حافظه
interband telegraphy تلگراف باند میانی
wideband channel کانال پهن باند
image band باند فرکانس تصویر
nominal bandwidth پهنای باند نامی
wideband channel مجرای پهن باند
mine strip باند مین گذاری
broadband antenna انتن با باند گسترده
band switch کلید تغییر باند
broadband amplifier فزونساز باند گسترده
broadband channel مجرای پهنای باند
broadband channel کانال پهن باند
aperiodic antenna انتن با باند گسترده
broadband exchange تعویض پهن باند
air strip باند فرود یاپرواز
bleeding باند تداخل امواج
launching pad باند پرتاب موشک
launching pads باند پرتاب موشک
modulation handwidth پهنای باند مدولاسیون
approach end ابتدای باند فرود
approach route مسیر تقرب به باند
asymmetrical sideband transmission پخش باند جانبی مانده
band pass filter circuit مدار صافی باند پاس
overshooting فرودسایشی هواپیما روی باند
intermediate frequency band filter صافی باند فرکانس میانی
overshoot فرودسایشی هواپیما روی باند
approach time زمان نزدیک شدن به باند
input output bandwidth پهنای باند ورودی- خروجی
roll out دویدن هواپیما روی باند
full beam spread باند کامل روشن کننده
overshoots فرودسایشی هواپیما روی باند
band change switch کلید تغییر باند فرکانس
interband recombination ترکیب مجدد باند میانی
impluse bandwith پهنای باند ضربه جریان
vestigial sideband transmission پخش باند جانبی مانده
edge finish شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
widest توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wide توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wider توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
strip alert اماده باش روی باند فرود
gantelope باند برای دست دعوت به مبارزه
taxi حرکت هواپیماها روی باند فرود
landing strip باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
taxiing حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxies حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxied حرکت هواپیماها روی باند فرود
turn off guidance هدایت هواپیماروی باند تاکسی کردن
gantlope باند برای دست دعوت به مارزه
heliports باند فرود و پرواز هلی کوپتر
angle of departure زاویه صعود هواپیما از روی باند
heliport باند فرود و پرواز هلی کوپتر
landing strips باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
contact lights چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
strip نوار مین گذاری باند فرود موقتی
arresting barrier چتر کم کننده سرعت هواپیمادر روی باند
strap باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
traffic control کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
straps باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
aggregates کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregate کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
base band مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
baseband مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
aldis lmap چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
in band signalling ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است
service road جاده کناری جاده سرویس
sideboards میز پادیواری میز کناری
sideboard میز پادیواری میز کناری
bystreet خیابان کناری خیابان فرعی
out of bounds خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
alleys منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
base band روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
baseband روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
band project filter فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
fractional اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
stream takeoff حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم
G. استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
teleran system نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
minor border حاشیه فرعی [حاشیه کناری] [این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
taxiway راه تاکسی یا باند تاکسی
runways راه پرواز باند پرواز
runway راه پرواز باند پرواز
taximan متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
ground readiness اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
cell relay روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
approaches نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
fibre distributed data interface II استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
fiber که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibre که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
approach formation صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com