Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 188 (9 milliseconds)
English
Persian
x band
باند- ایکس
Other Matches
x ray
بااشعه ایکس امتحان کردن عکسبرداری با اشعه ایکس
course light
روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
approach schedule
برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
interband transition
انتقال باند- باند
control surface
کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
X-rayed
اشعه ایکس
X-rayed
پرتو ایکس
X-ray
پرتو ایکس
X-ray
اشعه ایکس
x radiation
پرتو ایکس
x ray
اشعه ایکس
x rays
اشعه ایکس
X-raying
اشعه ایکس
X-raying
پرتو ایکس
blank flange
قطعه- ایکس
b.x. conductor
کابل ب ایکس
bx cable
لوله ب ایکس
roentgen ray
پرتو ایکس
x axis
محور ایکس
x axis
محور ایکس ها
x axis defelection
انحراف- ایکس
x cut
برش ایکس
x potentiometer
پتانسیومتر ایکس
x radiation
اشعه ایکس
x rays
پرتو ایکس
X chromosomes
فامتن ایکس
xrays
اشعه ایکس
X chromosome
فامتن ایکس
X-rays
اشعه ایکس
nike x
موشک نایک ایکس
x y presentation
نمایش ایکس- ایگرگ
x ray tube
لامپ پرتو ایکس
hard x ray
پرتو ایکس سخت
soft x rays
پرتو ایکس کم نفوذ
roentgenography
پرتونگاری با اشعه ایکس
roentgen diffractometry
بلورنگاری پرتو ایکس
x ray crystallography
بلورنگاری پرتو ایکس
crookes tube
لامپ اشعه ایکس
x ray microdiffraction
پراش پرتو ایکس
x ray diffraction
پراش پرتو ایکس
x ray apparatua
دستگاه پرتو ایکس
x ray analysis
تحلیل پرتو ایکس
x y selector
سلکتور ایکس- ایگرگ
x y switch
کلید ایکس- ایگرگ
x axis amplifier
تقویت کننده محور ایکس
the integral from a to b of f-of-x with respect to x
انتگرال اف ایکس بین آ و ب
[ریاضی]
x y recorder
دستگاه ثبات ایکس- ایگرگ
rem
مقدار دوزتشعشعی که اثرش برابر یک رونتگن اشعه ایکس باشد
x engine
موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
band
باند
bands
باند
band width
باند
interband
باند میانی
energy band
باند انرژی
frequency band
باند فرکانس
frequency band
باند بسامد
error band
باند خطا
guard band
باند نگهبان
hachi maki
باند دور سر
p band
باند فرکانس
intermediate band
باند میانی
j band
باند فرکانس
Citizens' Band
باند خصوصی
waveband
باند موج
wavebands
باند موج
Gate
ورودی به باند
x band
باند فرکانس
wideband
پهنای باند
wave band
باند موج
side band
ساید باند
side band
باند کناری
run way
باند فرود
photographic strip
باند عکاسی
k band
باند فرکانس
Citizens' Band
باند شهروندان
band
باند بانداژ
landing strip
باند فرود
landing strips
باند فرود
strapping
باند پیچی
airstrip
باند فرودگاه
airstrips
باند فرودگاه
bandwidth
پهنای باند
band width
پهنای باند
approach line
خط تقرب به باند
approach route
مسیرفرود به باند
air strip
باند فرودگاه
runways
باند پرواز
baseband
باند پایه
broad band
پهن باند
bands
باند بانداژ
runways
باند فرودگاه
strip
باند فرود
runway
باند فرودگاه
runway
باند پرواز
broad band
باند پهن
broadband
پهن باند
ground speed
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
narrowband
پهنای باند باریک
nominal bandwidth
پهنای باند نامی
mine strip
باند مین گذاری
approach route
مسیر تقرب به باند
memory bandwidth
پهنای باند حافظه
approach end
ابتدای باند فرود
broadband antenna
انتن با باند گسترده
bleeding
باند تداخل امواج
launching pad
باند پرتاب موشک
launching pads
باند پرتاب موشک
modulation handwidth
پهنای باند مدولاسیون
wideband channel
کانال پهن باند
wideband channel
مجرای پهن باند
air strip
باند فرود یاپرواز
aperiodic antenna
انتن با باند گسترده
long wave band
باند موج بلند
landing mat
باند فرود اضطراری
frequency band width
پهنای باند فرکانس
image band
باند فرکانس تصویر
interband telegraphy
تلگراف باند میانی
frequency band compression
تراکم باند فرکانس
band switch
کلید تغییر باند
broadband amplifier
فزونساز باند گسترده
broadband channel
مجرای پهنای باند
broadband channel
کانال پهن باند
broadband exchange
تعویض پهن باند
overshoots
فرودسایشی هواپیما روی باند
overshooting
فرودسایشی هواپیما روی باند
full beam spread
باند کامل روشن کننده
impluse bandwith
پهنای باند ضربه جریان
overshoot
فرودسایشی هواپیما روی باند
band pass filter circuit
مدار صافی باند پاس
approach time
زمان نزدیک شدن به باند
interband recombination
ترکیب مجدد باند میانی
vestigial sideband transmission
پخش باند جانبی مانده
input output bandwidth
پهنای باند ورودی- خروجی
intermediate frequency band filter
صافی باند فرکانس میانی
roll out
دویدن هواپیما روی باند
band change switch
کلید تغییر باند فرکانس
asymmetrical sideband transmission
پخش باند جانبی مانده
gantelope
باند برای دست دعوت به مبارزه
taxies
حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxied
حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxi
حرکت هواپیماها روی باند فرود
heliports
باند فرود و پرواز هلی کوپتر
taxiing
حرکت هواپیماها روی باند فرود
landing strip
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
heliport
باند فرود و پرواز هلی کوپتر
gantlope
باند برای دست دعوت به مارزه
angle of departure
زاویه صعود هواپیما از روی باند
turn off guidance
هدایت هواپیماروی باند تاکسی کردن
strip alert
اماده باش روی باند فرود
landing strips
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
strip
نوار مین گذاری باند فرود موقتی
arresting barrier
چتر کم کننده سرعت هواپیمادر روی باند
straps
باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
strap
باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
contact lights
چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
traffic control
کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
rem
مقدار تابش یونیزه کننده که در صورت جذب توسط یک جسم همان تاثیرات فیزیولوژیکی را که یک رونتگن اشعه ایکس یاتابشهای گاما دارند خواهدداشت
penetrometer
وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
aggregate
کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregates
کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
baseband
مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
base band
مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
aldis lmap
چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
in band signalling
ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است
base band
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
baseband
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
band project filter
فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
fractional
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
stream takeoff
حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم
G.
استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
teleran system
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
runway
راه پرواز باند پرواز
taxiway
راه تاکسی یا باند تاکسی
runways
راه پرواز باند پرواز
taximan
متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
ground readiness
اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
cell relay
روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
approached
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approaches
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
fibre distributed data interface II
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
fibre
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fiber
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
approach formation
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com