English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
you might have come باید امده باشید
Other Matches
You really ought to take better care of yourself. شما واقعا باید بهترمراقب خودتان باشید.
You should always be careful walking alone at night. همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
You can rest assured. خاطر جمع باشید (اطمینان خاطر داشته باشید )
mind your eye ملتفت باشید
hurry up زود باشید
look sharp زود باشید
keep your peck up جرات داشته باشید
depend upon it خاطر جمع باشید
you may rest assured میتوانید مطمئن باشید
Please make yourself comfortable. لطفا" راحت باشید
be a man مردانگی داشته باشید
perhaps you have seen it شاید انرادیده باشید
on guard اماده برای دفاع باشید
look to your manner موافب اطوار خود باشید
leave me alone کاری بمن نداشته باشید
perhaps you have seen it ممکن است انرادیده باشید
you have perhaps seen it شاید انرا دیده باشید
dont care a rap ذرهای باک نداشته باشید
readies حاضربه تیر حاضر باشید
live it up <idiom> روز خوبی راداشته باشید
readying حاضربه تیر حاضر باشید
he had need remember بایستی بخاطر داشته باشید
god speed you کامیاب شوید موفق باشید
readied حاضربه تیر حاضر باشید
Be of good courage . قوت قلب داشته باشید
stick to your work بکار خود مشغول باشید
dont care a rap هیچ پروا نداشته باشید
ready حاضربه تیر حاضر باشید
double coincidence of wants زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
mind your p's and qs در گفتار و کردار خود بهوش باشید
Would you wait for me, please? ممکن است لطفا منتظرم باشید؟
Be quiet so as not to wake the others. ساکت باشید تا دیگران را بیدار نکنید.
you have perhaps seen it ممکن است انرا دیده باشید
i give you my world for it قول میدهم اینطور باشد مطمئن باشید
Would you care for a cup of coffee? آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
be patient to all men با همه مردم شکیبا باشید نسبت بهمه بردباریاصبورباشید
mix up, caution موافب باشید هواپیماهای دشمن و خودی درگیر شدند
i insist on your being present جدا` عقیده دارم که شما بایدحضور داشته باشید
salvos در رهگیری هوایی یعنی موافب باشید اماده شلیک هستم
Please be (feel ) at home . Please make yourself at home . اینجا را منزل خودتان بدانید ( راحت باشید و تعارف نکنید )
who came? کی امده
incoming امده
who came? که امده
gibbous بر امده
fordone از پا در امده
ridgy بر امده
jambs تیربیرون امده
jamb تیربیرون امده
saleint بیرون امده
saleintiant بیرون امده
red-hot تاب امده
unbred بدببار امده
in :رسیده امده
underhung پیش امده
in- :رسیده امده
red hot تاب امده
protrusive جلو امده
impassionate به جنبش امده
overdue دیر امده
landed فرود امده
jutting پیش امده
worked up ازکار در امده
exserted پیش امده
exserted بیرون امده
exopathic ازبیرون امده
leavened bread نان ور امده
left over زیاد امده
new come تازه امده
protrusile جلو امده
protrudent جلو امده
protractive جلو امده
projective جلو امده
prognathous پیش امده
prognathic پیش امده
peregrin or rine از خارجه امده
worker ازکار در امده
enthetic ازبیرون امده
getting بدست امده
gets بدست امده
get بدست امده
aggregates جمع امده
aggregate جمع امده
overshot پیش امده
ecstatic بوجد امده نشئهای
ecstatically بوجد امده نشئهای
take steps اقدامات بعمل امده
unhandy مشکل بدست امده
projecting jaw ارواره پیش امده
bay windows پنجره پیش امده
self born از خود بوجود امده
bay window پنجره پیش امده
cantilever تیر پیش امده
neoteric تازه بدنیا امده
twinborn دوقلو بدنیا امده
inchoate تازه بوجود امده
born in the purple در نازونعمت بدنیا امده
peregrine ازخارجه امده مسافر
beetle brow پیشانی پیش امده
petiolar از برگدم بیرون امده
apogean از زمین بالا امده
pans در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan- در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
his stomach sticks out شکمش پیش امده است
flange لبه بیرون امده چرخ
prognathous دارای ارواره پیش امده
bow window پنجره پیش امده کمانی
rimrock لبه بر امده صخره مزبور
lugs هر عضو جلو امده چیزی
flanges لبه بیرون امده چرخ
ramus قسمت بر امده واطاله یافته
instances have occurred that مواردی پیش امده است
lug هر عضو جلو امده چیزی
lugged هر عضو جلو امده چیزی
lugging هر عضو جلو امده چیزی
prognathic دارای ارواره پیش امده
bow windows پنجره پیش امده کمانی
bucktooth دندان گراز یا پیش امده
vizor لبه پیش امده کلاه
visor لبه پیش امده کلاه
weather worn تحت تاثیر هوا در امده
visors لبه پیش امده کلاه
hardly earned money پول سخت بدست امده
extrusive اخراج کننده بیرون امده
air landed فرود امده از راه هوا
venose دارای رگهای متعددوبر امده
to t. to account زیر account امده است
to run short زیر short امده است
forestage قسمت جلو امده صحنه نمایش
nook قطعه زمین پیش امده برامدگی
kid glove ازلای زرق وبرق بیرون امده
ventricous بادکرده دارای شکم پیش امده
biologic بدست امده اززیست شناسی عملی
whyŠthere is the answer شرط در امده تقریبا معنی میدهد
oversailing of facade قسمت برجسته یا پیش امده بنا
the bird took its perch مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
ill gotten با وسایل غیر مشروع بدست امده
Can you watch the dog for us this weekend? آیا شماها می توانید آخر این هفته مواظب این سگ باشید؟
it is of doubtful proveance معلوم نیست اصلا از کجا امده است
post edit ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
dormer پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
round-shouldered دارای شانههای جلو امده شانه گرد
bay windows پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
bay window پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
round shouldered دارای شانههای جلو امده شانه گرد
industrial wealth مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
dormers پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
lyophiled بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
lyophil بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
ribby دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
straight arm حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
grilse ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
prize courts به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
officinal names of drugs نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
rimrock صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
brown major براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
matriculated students شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
odontolite دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
catches ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
yardage تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
soever واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
standbys منتظر عملیات ماندن منتظر باشید
standby منتظر عملیات ماندن منتظر باشید
escarpments پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
ventriloquism سخن گفتن انسان بطوریکه شنونده نداند صدا ازکجابیرون امده
apomict کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
pandects خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
escarpment پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
vampire روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
vampires روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
lobes اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
lobe اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
margin productivity نسبت بین محصول بدست امده وعوامل تولیدی که در صرف ایجاد ان شده است
microsoft word یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
safe format عملیات فرمت که داده موجود را خراب نمیکند ودرصورتی که یسک اشتباه را فرمت کرده باشید امکان ترمیم داده وجود دارد
wind aided اگر سرعت باد در ساعت بیش از 74/4متر باشد رکورد بدست امده قابل قبول نیست
telling مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
flanges لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
stillbirths زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
ventricos بادکرده شکم دار دارای شکم پیش امده
hematogenous از خون بوجود امده بوسیله خون منتشر شده
stillbirth زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
derived information اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
flange لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
brown minor براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
stillborn زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
must باید
shall باید
the f. of a table باید
there is a rule that... که باید.....
in due f. باید
to have to باید
ought باید
should باید
outh باید
maun باید
he is an incarnate fiend دیوی است که بصورت ادمی در امده است
protrusile دارای ساختمان جلو امده جلو امدنی
We have to go as well. ما هم باید برویم .
i ougth to go باید بروم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com