Dictiornary-Farsi | بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (41 milliseconds)

English	Persian
by pass	بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی


Other Matches

branch extension	اتصال موازی فرعی
subspecies	قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
magnetic shunt	اتصال شنت موازی فرعی مغناطیسی
by pass	گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype	بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
bypass	از راه فرعی رفتن تقاطع کردن
bypassing	از راه فرعی رفتن تقاطع کردن
bypasses	از راه فرعی رفتن تقاطع کردن
bypassed	از راه فرعی رفتن تقاطع کردن
minor	در رشته ثانوی یا فرعی تحصیل کردن کماد
sidelines	ازبازی یا معرکه خارج کردن کار یا چیز فرعی
sidelined	ازبازی یا معرکه خارج کردن کار یا چیز فرعی
sidelining	ازبازی یا معرکه خارج کردن کار یا چیز فرعی
sideline	ازبازی یا معرکه خارج کردن کار یا چیز فرعی
shunting station	ایستگاه فرعی راه اهن برای جابجا کردن واگن ولوکوموتیو
subdividing	بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivides	بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivided	بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivide	بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
stbtitle	عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
sublease	اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
branch lines	خط فرعی
derivative	فرعی
inferiors	فرعی
secondary	فرعی
half deck	پل فرعی
derivatives	فرعی
tributary	فرعی
lateral	فرعی
sub dam	سد فرعی
by	فرعی
second class	فرعی
subsidiaries	فرعی
tributaries	فرعی
subaltern	فرعی
incidents	فرعی
subalterns	فرعی
branch line	خط فرعی
incident	فرعی
accessorial	فرعی
accessory	فرعی
inferior	فرعی
subsidiary	فرعی
petty	فرعی
min	فرعی
minor	فرعی
adverse reaction	اثر فرعی
by-effect	اثر فرعی
fall-out [side effect]	اثر فرعی
secondary effect	اثر فرعی
spillover effect	اثر فرعی
ancillary	فرعی
succursal	فرعی
adjunct	فرعی
adjuncts	فرعی
byeffect	اثر فرعی
extrinsic	فرعی
minor constituent	عنصر فرعی
municipal road	راه فرعی
adjunct	صفت فرعی
subsidiaries	متمم فرعی
subsidiary	متمم فرعی
side issues	موضوع فرعی
side issue	مسئله فرعی
side issue	موضوع فرعی
insets	نقشه فرعی
subcommittee	کمیته فرعی
annexing	شعبه فرعی
annexes	شعبه فرعی
subsection	قسمت فرعی
subsections	قسمت فرعی
side issues	مسئله فرعی
corollary	نتیجه فرعی
corollaries	نتیجه فرعی
side show	نمایش فرعی
dog leg	شاخه فرعی
adjuncts	صفت فرعی
subdivision	بخش فرعی
subdivisions	بخش فرعی
annex	شعبه فرعی
minor league	لیگ فرعی
inset	نقشه فرعی
bypassed	مسیر فرعی
by-product	محصول فرعی
bypasses	مسیر فرعی
by-products	محصول فرعی
link road	راه فرعی
bypass	مسیر فرعی
minor elements	عناصر فرعی
subcommittees	کمیسیون فرعی
minor arts	هنرهای فرعی
side effect	اثر فرعی
side-effect	اثر فرعی
side-effects	اثر فرعی
subcommittees	کمیته فرعی
subcommittee	کمیسیون فرعی
lay shaft	میله فرعی
probative	حقایق فرعی
walk-on	بازیگر فرعی
suborder	راسته فرعی
submenu	منوی فرعی
subspace	فضای فرعی
subinterval	فاصله فرعی
subharmonic	هماهنگ فرعی
subgenus	تیره فرعی
subgenus	جنس فرعی
subsidiary company	شرکت فرعی
subfamily	تیره فرعی
subfamily	خانواده فرعی
subdirectory	فهرست فرعی
subclass	شعبه فرعی
subclass	طبقه فرعی
subagency	نمایندگی فرعی
sub station	پست فرعی
sub sector	بخش فرعی
substation	ایستگاه فرعی
DIVERSION	راه فرعی
subordinate clauses	جملهوارهی فرعی
subordinate clause	جملهوارهی فرعی
byways	راه فرعی
byway	راه فرعی
underplot	داستان فرعی
token money	پول فرعی
overtones	صدای فرعی
overtone	صدای فرعی
tine	شاخ فرعی
sugroup	دسته فرعی
substrate	شکل فرعی
sub network	شبکه فرعی
sub contractor	پیمانکار فرعی
secondary stress	خستگی فرعی
secondary stairs	پلکان فرعی
extensions	تلفن فرعی
extension	تلفن فرعی
secondary port	بندر فرعی
secondary markets	بازارهای فرعی
second fiddle	شخص فرعی
rootlet	ریشه فرعی
retort tar	قطران فرعی
subcultures	کشت فرعی
subcultures	فرهنگ فرعی
subculture	کشت فرعی
subculture	فرهنگ فرعی
bypassing	مسیر فرعی
radicle	فرعی نازک
quadrantal points	جهات فرعی
sidetracked	جاده فرعی
sidetrack	جاده فرعی
stop street	خیابان فرعی
accessory	دعوای فرعی
slave station	ایستگاه فرعی
accessory	لوازم فرعی
sideway	فرعی از پهلو
sidepiece	چیز فرعی
side show	موضوع فرعی
subsidiary occupations	مشاغل فرعی
side line occupations	مشاغل فرعی
side effects	اثرات فرعی
side dish	غذاهای فرعی
subcontracts	قرارداد فرعی
subcontracting	قرارداد فرعی
subcontracted	قرارداد فرعی
subcontract	قرارداد فرعی
extraneous	تصادفی فرعی
pseudocarp	میوه فرعی
appendage	دستگاه فرعی
incidental effect	اثر فرعی
by product material	فراورده فرعی
floor jack	اهرم فرعی
jamb-shaft	ستون فرعی
alternate position	موضع فرعی
secondary position	موضع فرعی
alternative airfield	فرودگاه فرعی
an off street	کوچه فرعی
by product	نتیجه فرعی
by product	محصول فرعی
by product	فراورده فرعی
accessory substances	مواد فرعی
nervus accessorius	عصب فرعی
by work	کار فرعی
by way	راه فرعی
episode	داستان فرعی
episodes	داستان فرعی
annexe	ساختمان فرعی
subordinating	فرعی پایین تر
subordinates	فرعی پایین تر
subordinated	فرعی پایین تر
subordinate	فرعی پایین تر
accessory nerve	عصب فرعی
lay-shaft	میله فرعی
articulated connecting rod	شاتون فرعی
blessed folder	مخزن فرعی
borrowed light	نورگیر فرعی
bracteole	برگچه فرعی
by election	انتخابات فرعی
by pass	گذرگاه فرعی
bye election	انتخابات فرعی
derived units	واحدهای فرعی
secondary unit	واحد فرعی
dixings	ارایشهای فرعی