English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
sulfate با اسید سولفوریک امیختن
sulphate با اسید سولفوریک امیختن
Other Matches
sulphuric acid اسید سولفوریک
sulphric acid اسید سولفوریک
fuming sulfuric acid سولفوریک اسید دودکننده
acid heat test ازمون گرمایی با سولفوریک اسید
peroxymonosulfuric acid پروکسی مونو سولفوریک اسید
picric acid اسید پیکریک [اسید زهرین، زرد و تلخ مزه]
oleum سولفوریک اسیددودکننده
barbiturate نمک اسید باربیتوریک مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود
intermingle با هم امیختن
mingling امیختن
intermingles با هم امیختن
intermingling با هم امیختن
mingle امیختن
intermingled با هم امیختن
blends امیختن
blend امیختن
intermixing در هم امیختن
brews امیختن
brewed امیختن
brew امیختن
mingled امیختن
mingles امیختن
meddle امیختن
incorporates امیختن
mixes امیختن
mix امیختن
amalgamating امیختن
amalgamates امیختن
amalgamated امیختن
amalgamate امیختن
synthetize امیختن
mell امیختن
to alloy gold with copper امیختن
incorporate امیختن
meddles امیختن
meddled امیختن
incorporating امیختن
synthesizing امیختن
interblend در هم امیختن
interblend امیختن
combining امیختن
combines امیختن
synthesizes امیختن
synthesized امیختن
synthesize امیختن
synthesised امیختن
combine امیختن
synthesising امیختن
fuse امیختن
inosculate امیختن
to stir up امیختن
interlard امیختن
synthesises امیختن
immix در هم امیختن
admix امیختن
fused امیختن
folds بهم امیختن
folded بهم امیختن
inviscate باچیزچسبناک امیختن
oxygenize با اکسیژن امیختن
fold بهم امیختن
scrambling درهم امیختن
plant mixing امیختن در کارخانه
sentimentalize با احساسات امیختن
carburet باذغال امیختن
commingle بهم امیختن
sulfurate با گوگرد امیختن
sulfuret با گوگرد امیختن
shuffling بهم امیختن
shuffles بهم امیختن
shuffled بهم امیختن
shuffle بهم امیختن
scramble درهم امیختن
scrambled درهم امیختن
scrambles درهم امیختن
mixing in place امیختن در جا مخلوط در جا
immingle درهم امیختن
kneads سرشتن امیختن
kneading سرشتن امیختن
interweaves باهم امیختن
interweave باهم امیختن
intermix بهم امیختن
oxygenating اکسیژن امیختن
fuse فیوزدارکردن امیختن
oxygenated اکسیژن امیختن
oxygenate اکسیژن امیختن
fused فیوزدارکردن امیختن
womanize بازنان امیختن
coalesces بهم امیختن
coalesced بهم امیختن
interweaving باهم امیختن
interwove باهم امیختن
interlace در هم امیختن در هم بافتن
kneaded سرشتن امیختن
knead سرشتن امیختن
carbonation عمل امیختن با
interfusion بهم امیختن
inviscade با چسب امیختن
coalescing بهم امیختن
oxygenates اکسیژن امیختن
coalesce بهم امیختن
interfuse بهم امیختن افشاندن
conjugate درهم امیختن توام
attemper نرم کردن امیختن
intermix در هم امیختن با هم مخلوط کردن
pepsinate با جوهر گوارنده امیختن
mixes امیختن مخلوط کردن
loading امیختن موادخارجی به شراب
mixing بهم زدن امیختن
mix امیختن مخلوط کردن
grade جورکردن باهم امیختن
compound : ترکیب کردن امیختن
compounds : ترکیب کردن امیختن
grades جورکردن باهم امیختن
compounded : ترکیب کردن امیختن
insalivate با خدو اغشتن با بزاق امیختن
sectarianize با احساسات و تعصبات مسلکی امیختن
immingle بهم امیختن مخلوط کردن
aluminum coating by spraying amalgamate روکش الومینیوم کردن امیختن
to mull a mull of داغ کردن و امیختن باادویه و قند
barbarize با تعبیر بیگانه و غیر مصطلح امیختن
premix قبل از مصرف مخلوط کردن پیش امیختن
miscibility قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
acid اسید
acid water آب اسید
acid proof ضد اسید
achromatopsia اسید
acids اسید
acid resisting ضد اسید
hydraulic acid اسید کلریدریک
hyperacidity زیادی اسید
caro's acid اسید کارو
inorganic acid اسید معدنی
glutamic acid اسید گلوتامیک
chromic acid اسید کرومیک
hard acid اسید سخت
conjugate acid اسید مزدوج
diacid اسید دو فرفیتی
diacidic اسید دو فرفیتی
fatty acid اسید چرب
formic acid اسید فرمیک
fumaricacid اسید فوماریک
gallic acid اسید گالیک
gluconic acid اسید گلوکونیک
diprotic acid اسید دو پروتونی
carbonic acid کربنیک اسید
oxalic acid اکسالیک اسید
oxyacid اکسی اسید
oxygen acid اکسی اسید
oxyphil اسید دوست
oxyphil اسید گرای
oxyphile اسید دوست
oxyphile اسید گرای
peroxy acid پروکسی اسید
phosorous acid اسید فوسفور
phosphoric acid اسید فسفریک
picric acid اسید پیکریک
soft acid اسید نرم
poly acid پلی اسید
pseudo acid شبه اسید
nucleic acid نوکلئیک اسید
nitric acid اسید نیتریک
uric acid اسید اوریک
peroxymonosulfuric acid اسید کارو
tartaric acid تارتریک اسید
l amino acid -L امینو اسید
lewis acid اسید لوویس
tartaric اسید تارتاریک
manganic acid اسید منگنیک
tannic acid تانیک اسید
superacid سوپر اسید
monobasic acid اسید یک ارزشی
monobasic acid اسید یک فرفیتی
sulphurous acid اسید سولفورو
niacin اسید نیکوتینیک
ribonucleic acid ریبونوکلئیک اسید
acid proof brick آجر ضد اسید
acid resisting paint رنگ ضد اسید
acid resisting paving کفپوش ضد اسید
acid carboy غرابه اسید
acid soluble محلول در اسید
acid bath حمام اسید
acid solution محلول اسید
acid tower برج اسید
acid=proof galosh گالش ضد اسید
acidification اسید سازی
acid anhydride انیدرید اسید
acidification or acidizing اسید شوئی
acid acceptor پذیرنده اسید
acidimeter اسید سنج
acid acceptor اسید پذیر
acidolysis اسید کافت
acid resisting brick آجر ضد اسید
acid dip شستشو با اسید
acid equivalent هم ارزشیمیایی اسید
acid proof floortile کاشی ضد اسید
acid proof paint رنگ ضد اسید
acid leach شستشو با اسید
acidic group گروه اسید
acid proof wire سیم ضد اسید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com