Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
play the field
<idiom>
با افراد مختلفی قرارگذاشتن
Other Matches
stipulate
قرارگذاشتن
to make an arrangement
قرارگذاشتن
stipulates
قرارگذاشتن
stipulating
قرارگذاشتن
characterization
مجسم کردن افراد ذکر خصوصیات افراد
pre arrange
قبلا قرارگذاشتن
go steady
<idiom>
همیشه بایک نفر قرارگذاشتن
privates
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
levee en masse
عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
interlace
که هر یک خط وط مختلفی را نشان می دهند
enlisted section
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
shop around
<idiom>
به مغازههای مختلفی برای خریدچیزی رفتن
panorama
منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
panoramas
منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
generals
برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد
general
برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد
battery of tests
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
pip
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pips
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pipping
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pipped
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
preventive justice
قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد
flavonal dyes
فلاون
[مجموعه ای از رنگینه های زرد که از گیاهان مختلفی همچون زردچوبه، میمون و اسپرک بدست آمده و ریشه آنها از ترکیب کیتون می باشد.]
generals
کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
general
کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
rug condition
[وضعیت ظاهری و ارزش واقعی فرش که به عوامل مختلفی از جمله اندازه، رنگ، عدم پارگی نخ هاخسارت ناشی از بیدزدگی، نداشتن ریشه تقلبی، ارتفاع پرز مناسب و غیره بستگی دارد.]
midi
واسط سری که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند. واسط MIDI سیگنالهای را از کنترولر یا کامپیوتر که دستورات مختلفی برای قط عات می نویسد انتقال میدهد
motif
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
trooped
افراد
trooping
افراد
personnel
افراد
enlistedman
افراد
men
افراد
troop
افراد
enlisted personnel
افراد
head counts
جمع افراد
withindoors
افراد داخل
cognoscenti
افراد مطلعدربارهموضوعیخاص
top-level
افراد عالیرتبه
roll call
نامیدن افراد
category
طبقه افراد
head count
جمع افراد
platoon
جوخهء افراد
service club
باشگاه افراد
platoons
جوخهء افراد
personnel status
وضع افراد
liberty men
افراد مرخصی
packed out
پر و مملو از افراد
filler personnel
افراد جایگزینی
enlistee
افراد داوطلب
equal status persons
افراد همپایه
enlisted personnel
طبقه افراد
rouse out
بیدار کردن افراد
billet slip
کارت محلهای افراد
special olympics
المپیک افراد استثنایی
noncombatant
افراد غیر نظامی
target audience
افراد مورد نظر
family size
تعداد افراد خانواده
the common wealth of learning
افراد اهل علم
aptitude area
حیطه قابلیت افراد
army deposit fund
پس انداز انفرادی افراد
billet slip
لوحه اسکان افراد
part owners
افراد شریک المال
bachelor quarters
منازل افراد مجرد
characterization
نوشتن بیوگرافی افراد
avast
افراد به جای خود
cimmerian
افراد کشور فلمات
receptee
افراد مورد پذیرش
personnel monitoring
بازرسی بدنی از افراد
close station
افراد بدو مرخص
personal error
خطاهای انفرادی افراد
transfer station
محل انتقال افراد
transfer station
محل اعزام افراد
condemning
محکوم کردن افراد
condemn
محکوم کردن افراد
favouritism
افراد مورد توجه
top-level
توسط افراد عالیرتبه
coachload
افراد سوار بر درشکه
commandos
افراد نیروی مخصوص
commando
افراد نیروی مخصوص
morale
روحیه افراد مردم
dependents
افراد تحت تکفل
posse comitatus
دسته افراد پلیس
troops
افراد قسمتها سربازان
swallow one's pride
<idiom>
متواضع کردن افراد
condemns
محکوم کردن افراد
life line
طناب اتصال افراد به یکدیگر
IMA
قالب ها و خصوصیات افراد است
personal salute
مراسم سلام افراد برجسته
personal salute
تیر سلام برای افراد
huddle
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
people sniffer
رادار کشف افراد دشمن
huddled
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
intransit strenth
افراد در حال حرکت یا انتقال
huddles
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
huddling
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
leatherneck
جزو افراد تفنگداران دریایی
lockstep
پیشروی افراد پشت سریکدیگر
biographical information blank form
فرم پر نشده بیوگرافی افراد
troop housing
کوی درجه داران یا افراد
charter
بین افراد دلالت کند
chartered
بین افراد دلالت کند
Applicants flooded in.
سیل افراد ( متقاضیان ) جاری شد
charters
بین افراد دلالت کند
chartering
بین افراد دلالت کند
rotation
تعویض نوبتی یکانها یا افراد
assembly
محل بسیج افراد احتیاط
whom it may concern
برای اطلاع افراد ذیربط
aptitude area
حدودشایستگی افراد حیطه شایستگی
sociometry
سنجش روابط افراد جامعه
roll call
حاضر و غایب کردن افراد
posses
دسته افراد پلیس جماعت
posse
دسته افراد پلیس جماعت
Certain notorious ( dubious ) characters .
عده افراد معلوم الحال
Do not admit any outsiders.
افراد غیره را راه ندهید
biographical intelligence
اطلاعات مربوط به بیوگرافی افراد
oral trade test
ازمون شفاهی از اطلاعات عمومی افراد
preference blank
دستگاه کشف علایق وسرگرمیهای افراد
CSE
آزمونیدر بریتانیا کهاز افراد 51 یا 61 سالهبعملمیاید
split ticket
<idiom>
انتخاب افراد سیاسی برای رای
human machine interface
حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
character guidance
راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
atomistic evalution
ارزیابی نظرات افراد در موردتبلیغات یک محصول
intermarriage
ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
army standard score
نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
lunatic fringe
افراد افراطی وتندرو گروههای حزبی
rs c
استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
intermarrying
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
queue
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
buzzword
کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
intermarry
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarries
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarried
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
zouave
یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
conferences
ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
conference
ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
enlisted
داوطلب خدمت سربازی سرباز وفیفه افراد
queues
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
queued
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
pit crew
افراد مامور کمک به هرراننده در منطقه خود او
longtour area
منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
an infinite verb
فعلی که محدود به شخص و افراد جمع نیست
queueing
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
oligopoly
تولید کالا توسط افراد یا شرکتهای معدودی
oligrachy
حکومتی که قدرت ان در دست افراد معدود باشد
cyberspace
دنیایی که در آن کامپیوتر ها و افراد از طیق اینترنت ارتباط دارند
muster roll
دفتر اسامی افراد نظامی وافسران یک منطقه یا کشتی
arrow head
پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
enroute personnel
افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
frankpledge
مسئولیت دسته جمعی افراد مالیات پرداز یک ناحیه
incross
اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
internees
فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
internee
فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
automation
استفاده از ماشین هایی که دخالت افراد در آن بسیار کم است
correctional custudy
روش اصلاح افراد از راه تصحیح اعمال غلط
speech
که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
speeches
که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
finance house
شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
panels
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
finance company
شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
to call the roll
حاضر غایب کردن
[نام افراد در گروهی را بلند خواندن]
close corporation
شرکت یا بنگاهی که توسط عده معدودی از افراد اداره میشود
appearance money
پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
reception station
پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
panel
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
chalk troops
سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
people sniffer
رادار مخصوص کشف افراد دشمن از روی بوی بدن انها
protection
عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
instructional computing
فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
penalty kicker
بازیگر ماهر که هنگام کم شدن تعداد افراد تیم نقش مهمی در دفاع دارد
rule of law
قانون تساوی افراد در برابرقانون و قابل رسیدگی بودن اعمال مامورین دولت درمحاکم عمومی
salvage group
تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
shares
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shared
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
share
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
pressure cabin
بخشی از هواپیما که افراد وخدمه در ان قرار دارند وهمیشه فشار در ان برابر یابیشتر از حد تعیین شده است
photographic dosimetry
روش اندازه گیری میزان دوزاتمی جذب شده به وسیله افراد از روی عکس بدن انها
federal privacy act
قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
frictional unemployment
اطلاعات ناقص مربوط به فرصتهای شغلی و عدم توانائی اقتصاددر تطابق دادن هر چه سریعتر افراد با مشاغل میباشد
CB
مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
controvrsism
روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
expellee
افراد اخراجی از مملکت اخراج شدگان یا تبعید شدگان سیاسی تبعیدی
ship to shore
حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
attention to port
احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
automated
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automate
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
automates
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automating
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
smalltalk
یک سیستم زبان و نرم افزارکه برای هر چه بیشتر اسان نمودن استفاده از کامپیوترتوسط افراد عامی طراحی شده است اسمال تاک
generation
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
generations
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
active list
فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
fifth generation computers
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
robot
وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
standard
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
robots
وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com