English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (1 milliseconds)
English Persian
yours f. با تقدیم احترامات
yours respectfully با تقدیم احترامات
Search result with all words
to pay one's respects to احترامات خود را به ........تقدیم کردن
Other Matches
give him my respects احترامات
military courtesy احترامات نظامی
respectfully yours باتقدیم احترامات
position of attention حرکات و احترامات نظامی
red carpet تشریفات و احترامات رسمی
permutations تقدیم
presentations تقدیم
offer تقدیم
permutation تقدیم
offered تقدیم
offers تقدیم
presentation تقدیم
propounds تقدیم کردن
propound تقدیم کردن
propounding تقدیم کردن
phase lead تقدیم فاز
presentation of credentials تقدیم استوارنامه
puts تقدیم داشتن
putting تقدیم داشتن
offer تقدیم داشتن
offered تقدیم داشتن
offers تقدیم داشتن
hold forth <idiom> تقدیم کردن
put تقدیم داشتن
rededication تقدیم مجدد
to offer تقدیم کردن [دادن]
prolepsis تقدیم یا تقدم امری
to bring up تقدیم یا مطرح کردن
proffered تقدیم پیشنهاد کردن
tender تقدیم کردن پیشنهاد
tendered تقدیم کردن پیشنهاد
tenderest تقدیم کردن پیشنهاد
tendering تقدیم کردن پیشنهاد
proffering تقدیم پیشنهاد کردن
proffers تقدیم پیشنهاد کردن
proffer تقدیم پیشنهاد کردن
presentative قابل تقدیم درک کردنی
libations تقدیم شراب به حضور خدایان
libation تقدیم شراب به حضور خدایان
submits تسلیم شدن تقدیم داشتن
submitted تسلیم شدن تقدیم داشتن
submitting تسلیم شدن تقدیم داشتن
submit تسلیم شدن تقدیم داشتن
assessments تقدیم قیمت به منظور تعیین مالیات
transposal پس وپیش سازی تقدیم وتاخیر جابجاشدگی
assessment تقدیم قیمت به منظور تعیین مالیات
May I offer you a cigarette? اجازه می فرمایید من به شما یک نخ سیگار تقدیم کنم؟
to express one's heartfelt قبلا سپاس گزاری کردن تشکرات قلبی خودرا تقدیم کردن
petition عریضه عرضحال دادخواست دادن تقدیم عرضحال
petitioned عریضه عرضحال دادخواست دادن تقدیم عرضحال
petitioning عریضه عرضحال دادخواست دادن تقدیم عرضحال
petitions عریضه عرضحال دادخواست دادن تقدیم عرضحال
demarche بعمل می اورد . به این معنی که فرستاده ویژهای برای مذاکره درباره مطلب مورد نظر و تقدیم مدارک کتبی به ان کشور نزد وزیرامور خارجه ان می فرستد
adduced اقامه کردن تقدیم کردن
proffer تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffering تقدیم داشتن عرضه داشتن
adducing اقامه کردن تقدیم کردن
adduces اقامه کردن تقدیم کردن
presentable قابل نمایش قابل تقدیم
proffers تقدیم داشتن عرضه داشتن
adduce اقامه کردن تقدیم کردن
proffered تقدیم داشتن عرضه داشتن
recredential نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com