English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
repositional با حروف اضافه اغاز شده
Other Matches
per حروف اضافه
redundant حرف اضافه شده به بلاک حروف برای تشخیص خطا یا مقاصد پترولکل که هیچ اطلاعی به همراه ندارد
soft محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softer محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softest محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
overtime وقت اضافی اضافه کار اضافه کاری ساعت فوق العاده
readout وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند
block letter حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
self- سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند
Linotype ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند
separated حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separate حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separates حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
inferior figures حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
shift keys که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift key که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
normalizes تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalises تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalize تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalising تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalised تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
monotype ماشین حروف ریزی و حروف چینی
face off رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
dawned اغاز اغاز شدن
dawn اغاز اغاز شدن
dawns اغاز اغاز شدن
dawning اغاز اغاز شدن
graphics ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند
users حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
user حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
case حروف بزرگ یا حروف معمولی
typed حروف چاپی حروف چاپ
type حروف چاپی حروف چاپ
types حروف چاپی حروف چاپ
cases حروف بزرگ یا حروف معمولی
non destructive cursor صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند
shifted تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
spoonerism اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
shift تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
NDR سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
italic حروف یک وری حروف کج
syllabary حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی
checksum آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
onset اغاز
insteps اغاز
kick-off اغاز
authorship اغاز
entrance اغاز
venues اغاز
outset اغاز
entrancing اغاز
entranced اغاز
entrances اغاز
beginning اغاز
beginnings اغاز
primordium اغاز
abinitio از اغاز
venue اغاز
scratch line خط اغاز
instep اغاز
kick-offs اغاز
getaway اغاز
kick off اغاز
get away اغاز
origins اغاز
inchoation اغاز
origin اغاز
incipience or ency اغاز
jump off اغاز
initiation اغاز
commencement اغاز
terminus a que اغاز
originationu اغاز
exordium اغاز
initio در اغاز
initation اغاز
getaways اغاز
inception اغاز
self initiated خود اغاز
alpha and omega اغاز و فرجام
soft start اغاز نرم
wire to wire از اغاز تا فرجام
begins اغاز شدن
initiated اغاز کردن
initiating اغاز کردن
som اغاز پیام
at the start در اغاز کار
at first در اغاز کار
begins اغاز کردن
begin اغاز کردن
begin اغاز شدن
commencing اغاز کردن
start of heading اغاز سرفصل
inaugurate اغاز کردن
start bit بیت اغاز
inaugurates اغاز کردن
debuts اغاز کار
inaugurated اغاز کردن
inaugurating اغاز کردن
to take to اغاز نهادن
debut اغاز کار
birth اغاز زاد
commence اغاز کردن
initiates اغاز کردن
initiate اغاز کردن
birth اغاز کردن
start of taxt اغاز متن
start of message اغاز پیام
births اغاز کردن
commences اغاز کردن
births اغاز زاد
commenced اغاز کردن
to push off اغاز کردن
launching اغاز کردن
inaugurator اغاز کننده
from a to izzard از اغاز تا انجام
nodal point نقطه اغاز
initials واقع در اغاز
initialling واقع در اغاز
initialled واقع در اغاز
initialing واقع در اغاز
initialed واقع در اغاز
incept اغاز کردن
leadoff اغاز ضربت
initial point نقطه اغاز
revival اغاز رونق
revivals اغاز رونق
alphas اغاز شروع
incipit شروع و اغاز
introductive اغاز کننده
jump off اغاز حمله
lead off اغاز کردن
initial واقع در اغاز
launch اغاز کردن
launched اغاز کردن
takeoffs اغاز پرش
takeoff اغاز پرش
push off اغاز کردن
alpha اغاز شروع
uppermost از اغاز از ابتدا
inchoate اغاز کردن
thru از اغاز تاانتها
primes درجه یک اغاز
primed درجه یک اغاز
prime درجه یک اغاز
launches اغاز کردن
kick off ضربه اغاز بازی
exordial مربوط به اغاز یا مقدمه
eolithic متعلق به اغاز عصرسنگ
set position اماده در نقطه اغاز
start bit ذرهء اغاز نما
stagger خط اغاز مسیر هر دونده
staggering خط اغاز مسیر هر دونده
staggers خط اغاز مسیر هر دونده
aurora سرخی شفق اغاز
initial boiling point نقطه اغاز جوشش
kickoff ضربه اغاز بازی
pullulate اغاز توسعه نهادن
reoccupy دوباره اغاز کردن
new departure اغاز رویه تازه
flagman پرچم دار خط اغاز
stage قراردادن اتومبیل در خط اغاز
multilaunching اغاز بکار چندتایی
jump the gum خطا در اغاز پرش
grid start حرکت اتومبیلها با هم در اغاز
guard line خط اغاز مسابقه شمشیربازی
corrosive attack اغاز و توسعه خورندگی
christmas tide هفتهای که اغاز ان 42دسامبراست
decadence فساد اغاز ویرانی
hajime اغاز مبارزه کاراته
era اغاز تاریخ عصر
originated اغاز شدن یاکردن
originates اغاز شدن یاکردن
originating اغاز شدن یاکردن
preface اغاز پیش گفتار
to take arms جنگ اغاز کردن
through از اغاز تا انتها کاملا
upfield نقطه اغاز بازی
wire خط اغاز یا پایان مسابقه
stages قراردادن اتومبیل در خط اغاز
eras اغاز تاریخ عصر
prefaced اغاز پیش گفتار
prefaces اغاز پیش گفتار
originate اغاز شدن یاکردن
wires خط اغاز یا پایان مسابقه
prefacing اغاز پیش گفتار
overtures اغاز عمل پیش در امد
bump start اغاز مسابقه با هل دادن موتورسیکلت
epochs اغاز فصل جدید عصر
jump spin چرخش با اغاز پرش بهوا
scores فاصله ازنقطه اغاز تا خط امتیازگاوبازی
begins اغاز نهادن شروع کردن
score فاصله ازنقطه اغاز تا خط امتیازگاوبازی
scored فاصله ازنقطه اغاز تا خط امتیازگاوبازی
overture اغاز عمل پیش در امد
initials پاراف در اغاز قرار دادن
initialled پاراف در اغاز قرار دادن
initialing پاراف در اغاز قرار دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com