Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
red letter
با حروف قرمز
Other Matches
storm warning
پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid
اسید کارمینیک
[عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
readout
وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند
block letter
حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
self-
سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند
Linotype
ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند
separates
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separated
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separate
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
inferior figures
حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
infrared line scan
ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
shift keys
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift key
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
normalised
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalises
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalising
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalizes
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalize
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
monotype
ماشین حروف ریزی و حروف چینی
infrared imagery
عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
natural dyes
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
graphics
ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند
users
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
user
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
type
حروف چاپی حروف چاپ
cases
حروف بزرگ یا حروف معمولی
types
حروف چاپی حروف چاپ
case
حروف بزرگ یا حروف معمولی
typed
حروف چاپی حروف چاپ
Turkaman rugs
فرش های ترکمن
[اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
non destructive cursor
صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند
spoonerism
اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
shifts
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
infrared ray
اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
NDR
سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
italic
حروف یک وری حروف کج
syllabary
حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی
redhead
مو قرمز
redheads
مو قرمز
erythroid
قرمز
aka
قرمز
raddle
گل قرمز
vermillion
قرمز
erythrean
قرمز
cramoisy
قرمز
coralline
قرمز
sanguineous
قرمز
laky a
قرمز
vermeil
قرمز
red line
خط قرمز
vinaceous
قرمز
vermilion
قرمز
rubric
خط قرمز
red
<adj.>
قرمز
redder
قرمز
gules
قرمز
reddest
قرمز
reds
قرمز
bloodshot
قرمز
ponceau
قرمز
rubrics
خط قرمز
kidney bean
لوبیا قرمز
infra red
زیر قرمز
angrier
قرمز شده
safflower carmine
قرمز کافیشه
elms
نارون قرمز
phenol red
قرمز فنول
gold fish
ماهی قرمز
oxide of copper
توتیای قرمز
red lead
سرب قرمز
ladyfinger
فلفل قرمز
rubescent
قرمز شونده
angriest
قرمز شده
caramels
مایل به قرمز
red brick
اجر قرمز
caramel
مایل به قرمز
infra-red
زیر قرمز
goldfish
ماهی قرمز
staring red
قرمز زننده
reddening
قرمز کردن
neutral red
قرمز خنثی
ruby of arsenic
زرنیخ قرمز
reddened
قرمز شدن
reddened
قرمز کردن
redden
قرمز شدن
redden
قرمز کردن
ruddy
قرمز رنگ
rubious
قرمز یاقوتی
rubefy
قرمز کردن
redlining
خط قرمز کشیدن
rel pole
قطب قرمز
ripe lips
لبهای قرمز
rubefacient
قرمز کننده
roucou
قرمز بویا
flushing
قرمز کردن
flush
قرمز کردن
red lips
لبهای قرمز
red nucleus
هسته قرمز
martagon
سوسن قرمز
methyl red
قرمز متیل
minium
شنجرف قرمز
minium
اکسید قرمز
flushes
قرمز کردن
murrey
قرمز ارغوانی
rubefaction
قرمز سازی
nacarat
قرمز روشن
rufous
قرمز کم رنگ
reddens
قرمز شدن
reddens
قرمز کردن
ruffous
قرمز کم رنگ
reddening
قرمز شدن
rosily
برنگ قرمز
angry
قرمز شده
scarlet
قرمز جگری
red card
کارت قرمز
congo red
قرمز کنگو
infera red
مادون قرمز
chlorophennol red
قرمز کلروفنول
crimson
قرمز سیر
infrared
مادون قرمز
Cayenne
فلفل قرمز
dressed inred
قرمز پوش
first class brick
اجر قرمز
encrimson
قرمز کردن
red light
چراغ قرمز
red peppers
فلفل قرمز
red pepper
فلفل قرمز
hot pepper
فلفل قرمز
hot lines
تلفن قرمز
hot line
تلفن قرمز
scarlet
قرمز لاکی
elm
نارون قرمز
red lights
چراغ قرمز
body brick
اجر قرمز
infrared
زیر قرمز
cochineal
قرمز دانه
chilli pepper
فلفل قرمز
gorcock
با قرقره قرمز
cochineal
قرمز شراب کش
Red chilli
فلفل قرمز
bright red
قرمز روشن
kidney beans
لوبیا قرمز
crimson
قرمز روناسی
cresol red
قرمز کرزول
farouche
یونجه گل قرمز کمرو
far infrared
زیر قرمز دور
redstart
بلبل دم قرمز اروپایی
rubiginous
برنگ قرمز اجری
fireback
قرقاول پشت قرمز
bay
سرخ مایل به قرمز
roset
رنگ نفاشی قرمز
bayed
سرخ مایل به قرمز
baying
سرخ مایل به قرمز
bays
سرخ مایل به قرمز
redshank
مرغ پا قرمز کرانه زی
near infrared
زیر قرمز نزدیک
spatalite
اکسید قرمز روی
red clause credit
اعتبار با ماده قرمز
purple red
قرمز مایل به ارغوانی
Indianred
<adj.>
<noun>
نوعی رنگ قرمز
rubicund
رنگ مایل به قرمز
carmine
نوعی رنگ قرمز
pharaoh ant
مورچه قرمز کوچک
pyrope
لعل قرمز سیر
carbuncled
مزین به یاقوت قرمز
ochreish
قرمز چون گل اخری
red oxide of zinc
اکسید قرمز روی
dunlin
ابیای پشت قرمز
plover page
ابیای پشت قرمز
red shift
جابجایی به سوی قرمز
chianti
نوعی شراب قرمز
red zinc ore
اکسید قرمز روی
ruby zinc
اکسید قرمز روی
scarlet
قرمز مایل به زرد
sanguine
قرمز برنگ خون
rubella
قرمز کننده پوست
crimson
لاکی قرمز کردن
hot pepper
بوته فلفل قرمز
hubble effect
جابجایی به سوی قرمز
zincite
اکسید قرمز روی
incarnadine
رنگ قرمز گوشتی
light red
رنگ قرمز روشن
vermeil
لعل قرمز رنگ
ultrared
انطرف اشعه قرمز
infrared absorption
جذب زیر قرمز
kermes
قرمزدانه :کرم قرمز
to tinge with red
کمی قرمز کردن
infrared spectrum
طیف زیر قرمز
auburn
قهوهای مایل به قرمز
infrared viewer
دوربین مادون قرمز
thermal imagery
عکاسی مادون قرمز
strawberry roan
اسب قرمز رنگ
magenta
یکجور رنگ قرمز
rubricize
قرمز نشان دادن
claret
نوعی شراب قرمز
hemolysis
تحلیل گویچههای قرمز
sepia
رنگ قرمز قهوه ای
clarets
نوعی شراب قرمز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com