English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 128 (4 milliseconds)
English Persian
intriguingly با دوز و کلک ازراه عشقبازی نهانی
Other Matches
courtship عشقبازی
love-making عشقبازی
love making عشقبازی
affair عشقبازی
suitor عشقبازی کردن
suitors عشقبازی کردن
to go sweethearting عشقبازی کردن
gallivant عشقبازی کردن
affairs کاروبار عشقبازی
wooing عشقبازی خواستگاری
to feel women up عشقبازی کردن با زنها [بدون رضایت زن]
to make a grab at women عشقبازی کردن با زنها [بدون رضایت زن]
to grope women عشقبازی کردن با زنها [بدون رضایت زن]
clandestinely نهانی
on the sly نهانی
covertly نهانی
occult نهانی
subterranean نهانی
backstair نهانی
backstairs نهانی
privily نهانی
suberranean نهانی
necessary house نهانی
subterraneous نهانی
on the quiet نهانی
in concealment نهانی
jackes نهانی
by stealth نهانی
undercover نهانی
surreptitiously نهانی
underhand نهانی
last نهانی
lasted نهانی
secret نهانی
secrets نهانی
surreptitious نهانی
lasts نهانی
kabbala رازیاعلم نهانی
spy into نهانی دیدن
tip off اطلاع نهانی
potential نهانی پنهانی
tip-off اطلاع نهانی
tip-offs اطلاع نهانی
furtive پنهان نهانی
irreptitious نهانی داخل شده
potentially با داشتن استعداد نهانی
f.marriage عروس نهانی یازیرجلی
deep laid امیخته به زیرکی یا حیله نهانی
potential energy انرژی نهانی نیروی ذخیره
potential دارای استعداد نهانی پتانسیل
potentiality عاملیت بالفعل استعداد نهانی
potentialities عاملیت بالفعل استعداد نهانی
fully از قبیل هر قطعه نوری یا نهانی
gnostic دارای اسرار روحانی نهانی
pervertible ازراه در رو
under the rose نهانی زیر جلی محرمانه در خفا
paraphrastically ازراه تفسیر
foully ازراه خیانت
gymnastically ازراه ورزش
inquiringly ازراه استفسار
intuitively ازراه کشف
heretically ازراه رفض
offensively ازراه تهاجم
inferentially ازراه استنباط
interposingly ازراه مداخله
interrogatively ازراه پرسش
inquiringly ازراه بازجویی
introspectively ازراه خودنگری
posteriori ازراه استقرار
demonstratively ازراه اثبات
exegetically ازراه تفسیر
conjugally ازراه زناشویی
by ear ازراه گوش
catechist ازراه پرسش
algebraically ازراه جبر
by sea ازراه دریا
controversially ازراه مباحثه
by indirection ازراه تقلب
by courtesy ازراه التفات
encouragingly ازراه تشویق
diagnostically ازراه تشخیص
intuitively ازراه برهانی
intuitively ازراه انتقال
foully ازراه نادرستی بطورغیرعادلانه
catechization ازراه سئوال وجواب
ingratiatingly ازراه خود شیرینی
inferentially ازراه نتیجه گیری
glozingly ازراه عیب پوشی
to break a way موانع را ازراه خودبرداشتن
philosophically ازراه حکمت دوستی
professionally ازراه پیشه یاکسب
hieroglyphically ازراه تصویرنگاری بطورمرموزیاغیرخوانا
basophobia هراس ازراه رفتن
polemically ازراه مجادله یا سیتزه بطورمباحثه
rje ورود برنامه ازراه دورEntry ob
air movements حرکت دادن ازراه هوا
long-distance ازراه دور تلفن کردن
long distance ازراه دور تلفن کردن
withdrawal تخلیه مواضع ازراه هوا
debaueh ازراه درکردن گمراه کردن
endermic ازراه پوستی از ورا پوست
withdrawals تخلیه مواضع ازراه هوا
gnosticize ازراه عرفان تشریح کردن
concretionary تشکیل شده ازراه تحجریاانجماد
patronizingly ازروی بزرگ منشی ازراه تشویق
demonstratively با اقامه دلیل ازراه نشان دادن
telecommunications access method روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
refutation اثبات اشتباه کسی ازراه استدلال
gamogenesis زاد و ولد ازراه جفت گیری
self discovery کشف باطن واستعدادهای نهانی ونقاط ضعف خود شناسایی نفس
impo کاریکه بدانش اموزان ازراه تنبیه میدهند
bobbing ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
parasyntheton واژهای که ازراه اشتقاق وترکیب درست شود
parrotry بازگویی سخن دیگران مانندطوطی یا ازراه چاپلوسی
bobs ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
bob ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
catechetical مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
break the bank <idiom> بانک زدن (ازراه شرط بندی به پول زیاد رسیدن)
hush ship کشتی جنگی که درجنگ بزرگ پیشین نهانی ساخته شده وبسیار کلان و تندرو بود
optophone الت تبدیل روشنایی بصدابدانگونه که کوران موادچاپی را ازراه به گوش بخواند
sand crack ترکی که ازراه رفتن روی ریگ گرم درپای انسان پیداشود
structuralism بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد
woo افهار عشق کردن با عشقبازی کردن با خواستگاری کردن
wooed افهار عشق کردن با عشقبازی کردن با خواستگاری کردن
woos افهار عشق کردن با عشقبازی کردن با خواستگاری کردن
it is wrapt in mystery پوشیده است نهانی است
remote control کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com