Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
under his majesty's patronage	با سرپرستی و توجه اعلیحضرت
Other Matches
his majesty	اعلیحضرت
his kingship	اعلیحضرت
our sovereingn	اعلیحضرت
Majesty	اعلیحضرت
Majesties	اعلیحضرت
his imperial majecty	اعلیحضرت همایون شاهنشاه
his britannic majesty	اعلیحضرت پادشاه انگلستان
screamer	اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
direction	سرپرستی
presidency	سرپرستی
superintendency	سرپرستی
care	سرپرستی
protectorate	سرپرستی
superintendence	سرپرستی
chaperonage	سرپرستی
management	سرپرستی
government	سرپرستی
headship	سرپرستی
protectorates	سرپرستی
administration	سرپرستی
tutelage	سرپرستی
protectorship	سرپرستی
directorship	سرپرستی
wardship	سرپرستی
wardenship	سرپرستی
supervision	سرپرستی
curatorial <adj.>	وابسته به سرپرستی
directive <adj.>	وابسته به سرپرستی
patronage	سرپرستی قیمومت
tutoship	اموزانه سرپرستی
superintending	سرپرستی کردن
tutelary <adj.>	وابسته به سرپرستی
tutorage	اموزانه سرپرستی
supervise	سرپرستی کردن
oversee	سرپرستی کردن
overseeing	سرپرستی کردن
oversees	سرپرستی کردن
preside	سرپرستی کردن
presided	سرپرستی کردن
department of trusteeship	اداره سرپرستی
deparment of trusteeship	اداره سرپرستی
presides	سرپرستی کردن
presiding	سرپرستی کردن
superintended	سرپرستی کردن
superintends	سرپرستی کردن
superintendence	مباشرت سرپرستی
superintendency	مباشرت سرپرستی
superintend	سرپرستی کردن
supervised	سرپرستی کردن
supervises	سرپرستی کردن
supervising	سرپرستی کردن
to take under one's wing	سرپرستی کردن
draw attention	توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
guardianship	ولایت سرپرستی قانونی
tutelage	سرپرستی تعلیم سرخانه
wardship	تحت سرپرستی یا نظارت بودن
godfather	نام گذاردن بر سرپرستی کردن از
godfathers	نام گذاردن بر سرپرستی کردن از
tutee	کسی که تحت سرپرستی لله باشد
favourites	طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourite	طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
questionof interest	پرسشهای جالب توجه موضوعهای جالب توجه
favorites	طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
sponsor	سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
sponsors	سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
sponsoring	سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
supervising	نظارت یا مباشرت کردن سرپرستی کردن
supervise	نظارت یا مباشرت کردن سرپرستی کردن
head	مواجه شدن سرپرستی شدن به وسیله
supervised	نظارت یا مباشرت کردن سرپرستی کردن
supervises	نظارت یا مباشرت کردن سرپرستی کردن
note	توجه
heed	توجه
attentions	توجه
heeded	توجه
heeding	توجه
heeds	توجه
cared	توجه
mindfulness	توجه
unconsidered	بی توجه
mindfully	با توجه
listlessly	بی توجه
remarks	توجه
remarking	توجه
remarked	توجه
keep	توجه
keeps	توجه
listless	بی توجه
turn to	توجه
inattentive	بی توجه
notes	توجه
remark	توجه
heedfully	با توجه
noting	توجه
tendance	توجه
regard	توجه
attendance	توجه
attendances	توجه
oblivious	بی توجه
regarded	توجه
heedfulness	توجه
re-	با توجه به
re	با توجه به
regards	توجه
care	توجه
cares	توجه
assiduity	توجه
unresponsive	بی توجه
advertency	توجه
attention	توجه
attentiveness	توجه
NB	توجه!
adverence	توجه
attention to orders	توجه
advertence	توجه
notable	جالب توجه
notables	جالب توجه
cautions	توجه کنید
attention seeking	توجه طلب
interesting	جالب توجه
engaging	جالب توجه
attention span	فراخنای توجه
attention getting	توجه طلب
span of attention	فراخنای توجه
pay respect to	توجه داشتن به
attention to orders	توجه کنید
oyez	توجه کنید
noticeable	قابل توجه
auspice	حسن توجه
perpend	توجه کردن
at nurse	در توجه دایه
attention deficit	کاستی توجه
detraction	کاهش توجه
observingly	از روی توجه
caution	توجه کنید
caution	اخطار توجه
eye catcher	چیزجالب توجه
favor	توجه مرحمت
tents	توجه کردن
introversion	توجه بدرون
intentness	سرگرمی توجه
hypoprosexia	فقدان توجه
hypoprosessis	فقدان توجه
considerations	توجه تامل
considerations	توجه مراعات
consideration	توجه تامل
consideration	توجه مراعات
welfare	توجه کردن
notice	توجه اطلاع
field of attention	میدان توجه
noticed	توجه اطلاع
noticing	توجه اطلاع
tent	توجه کردن
look after	توجه داشتن به
notices	توجه اطلاع
cautioned	توجه کنید
cautioned	اخطار توجه
cautioning	توجه کنید
cautioning	اخطار توجه
cautions	اخطار توجه
wistfully	با دقت و توجه
inattention	عدم توجه
inattention	فقدان توجه
devil may care	بی توجه به مقام
notwithstanding	بدون توجه
liberals	جالب توجه
liberal	جالب توجه
yummy	جالب توجه
unwitting	بی توجه بی هوش
nota bene	توجه شود
nota bene	قابل توجه
figure on	توجه کردن
favors	توجه مرحمت
regard	رعایت توجه
regarded	رعایت توجه
regards	رعایت توجه
favored	توجه مرحمت
auspices	حسن توجه
interest	توجه نظر
interests	توجه نظر
riding high <idiom>	جالب توجه
pay attention <idiom>	توجه کردن
get with it <idiom>	توجه کردن
Your attention please.	توجه فرمایید !توجه فرمایید !
Take care of the infant.	از نوزاد توجه کن
striking	قابل توجه
strikingly	قابل توجه
wistfulness	توجه دقت
tendencies	توجه استعداد
favoring	توجه مرحمت
favour	توجه مرحمت
favouring	توجه مرحمت
favours	توجه مرحمت
favoured	طرف توجه
on this <adv.>	با توجه به این
hereunto <adv.>	با توجه به این
hereto <adv.>	با توجه به این
for this purpose <adv.>	با توجه به این
concerning this <adv.>	با توجه به این
as to that <adv.>	با توجه به این

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com