English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
recite با صدایی موزون خواندن
recited با صدایی موزون خواندن
recites با صدایی موزون خواندن
reciting با صدایی موزون خواندن
Other Matches
to keep time موزون خواندن یارقصیدن یاساز زدن یاراه رفتن وفاصله ضربی نگاه داشتن
assonance هم صدایی قافیهء وزنی یا صدایی
lilts اهنگ خوش نوا وموزون خواندن شعرنشاط انگیز خواندن باسبکروحی حرکت کردن
lilt اهنگ خوش نوا وموزون خواندن شعرنشاط انگیز خواندن باسبکروحی حرکت کردن
concordant موزون
swinging موزون
metrical موزون
rhythmical موزون
lilting موزون
shapeable موزون
immusical نا موزون
symphonious موزون
concerted موزون
weighted indexes شاخصهای موزون
weighted average میانگین موزون
weight index شاخص موزون
lilt اهنگ موزون
tuneable کوک موزون
rhytmic movement حرکت موزون
tunably کوک موزون
tunable کوک موزون
fabliau افسانه موزون
shapable مناسب موزون
harmonic هم اهنگ موزون
metrically بطور موزون
rhythms اهنگ موزون
rhythm اهنگ موزون
lilts اهنگ موزون
symphonic موزون شبیه سمفونی
levels موزون هدف گیری
leveled موزون هدف گیری
eurythmics حرکات بدنی موزون
well proportioned با تناسب متناسب موزون
levelled موزون هدف گیری
eurhythmics حرکات بدنی موزون
rhythmize باهنگ موزون دراوردن
harmonious موزون سازگار موافق
level موزون هدف گیری
polyphony چندنثر موزون ومقفی
unison یک صدایی
consonantal بی صدایی
equisonance هم صدایی
homophony هم صدایی
noiselessness بی صدایی
unison هم صدایی
conconancy هم صدایی
consonance هم صدایی
monaural یک صدایی
plangency پر صدایی
monophony یک صدایی
well-balanced سالم سلیم موزون باقرینه
well balanced سالم سلیم موزون باقرینه
harmoniously بطور موزون یا خوش اهنگ
in peal دارای صداهای موزون یامنظم
tanyphonia نازک صدایی
tonics صدایی اهنگی
tonic صدایی اهنگی
trachyphonia زمخت صدایی
baryphonia کلفت صدایی
voice key کلید صدایی
knell صدایی زنگ
voice frequency بسامد صدایی
pentatonic پنج صدایی
melodiousness خوش صدایی
what noise is that? این چه صدایی است
whinnying صدایی شبیه شیهه
voice operated با کار افت صدایی
whinnied صدایی شبیه شیهه
zing صدایی شبیه جیغ
voice grade channel مجرای از درجه صدایی
whinnies صدایی شبیه شیهه
whinny صدایی شبیه شیهه
motet سرود چند صدایی
phonic صدایی صدا دار
read head هد خواندن راس خواندن
polonaise نوعی رقص موزون لهستانی پولونز رقصیدن
voice operated device دستگاه با کار افت صدایی
paces باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
paced باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
pace باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
tolls طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
toll طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
tolling طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
euphonical مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
music to one's ears <idiom> صدایی که شخص دوست دارد بشنود
growls خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growl خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growling خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
infrasound صدایی با توان و دامنه بسیارو فرکانس بسیار کم
growled خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
pretone هجا یا صدایی که پیش ازهجا تکیه دارواقع شود
round vowel حرف صدایی که درتلفظ ان باید دهان یا لب را گرد کرد
head crash برخورد فیزیکی نوک خواندن /نوشتن با سطح دیسک برخورد نوک خواندن ونوشتن با سطح ضبط شونده یک دیسک سخت که نتیجه اش از دست اطلاعات میباشد خرابی هد
twang صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanged صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanging صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twangs صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
extend فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extending فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extends فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
cuckoo clock ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
feep صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
chucks جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucked جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chuck جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
cuckoo clocks ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
harmonics مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
texts وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
text وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
orchestrating هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrates هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrate هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrated هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
howlers صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howler صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
the quantity of a vowel کوتاهی وبلندی حرف صدایی کمیت حرف مصوت
voice grade channel ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
Brontide نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
intoned خواندن
intoning خواندن
readings خواندن
intones خواندن
intone خواندن
to take lessons یا خواندن
rhapsodiz خواندن
lip read لب خواندن
misread بد خواندن
misreading بد خواندن
misreads بد خواندن
lip-read لب خواندن
lip-reads لب خواندن
reading خواندن
read خواندن
reading age سن خواندن
reads خواندن
recitation از بر خواندن
recitations از بر خواندن
trilled با تحریر خواندن
chortles سرودوتسبیح خواندن
chortling سرودوتسبیح خواندن
cite به دادگاه خواندن
scans با وزن خواندن
scan با وزن خواندن
scanned با وزن خواندن
spelled پی بردن به خواندن
bastardize حرامزاده خواندن
spells پی بردن به خواندن
spell پی بردن به خواندن
trills با تحریر خواندن
cantillate با اواز خواندن
trill با تحریر خواندن
chortled سرودوتسبیح خواندن
cited به دادگاه خواندن
cites به دادگاه خواندن
citing به دادگاه خواندن
brags رجز خواندن
bragging رجز خواندن
bragged رجز خواندن
brag رجز خواندن
perusing بدقت خواندن
peruses بدقت خواندن
perused بدقت خواندن
peruse بدقت خواندن
beatified مبارک خواندن
beatifies مبارک خواندن
chortle سرودوتسبیح خواندن
lullaby لالایی خواندن
lullabies لالایی خواندن
misreads غلط خواندن
lull لالایی خواندن
misreading غلط خواندن
misread غلط خواندن
lulled لالایی خواندن
lulling لالایی خواندن
beatifying مبارک خواندن
beatify مبارک خواندن
lulls لالایی خواندن
to fling down the gauntlet بمبارزه خواندن
to call to witness بگواهی خواندن
to bid d. to بمبارزه خواندن
rehearsal تمرین از بر خواندن
rehearsals تمرین از بر خواندن
boast رجز خواندن
boasted رجز خواندن
boasts رجز خواندن
readable قابل خواندن
rhapsodiz از بر خواندن سرودن
readout خواندن بازخواندن
reading station ایستگاه خواندن
reading span فراخنای خواندن
reading readiness امادگی خواندن
reading speed سرعت خواندن
to glance بشتاب خواندن
to go to school درس خواندن
to read wrong اشتباه [ی] خواندن
unreadable نامستحق خواندن
unreadable غیرقابل خواندن
to throw down the glove بمبارزه خواندن
to song a song سرود خواندن
to read out بلند خواندن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com