Total search result: 201 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
multilevel |
با مقادیر ممکن |
|
|
Other Matches |
|
incremental computer |
کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند |
initialize |
تنظیم مقادیر یا پارامترها یا خط وط کنترلی به مقادیر اولیه اش تا امکان شروع مجدد برنامه یا فرآیند را بدهد |
perpetuting testtimony |
تاسیسی که به وسیله ان شهادتی که ممکن است بعدا" به ان استناد لازم شود و در عین حال ممکن است بعدا" ممکن الحصول نباشد حفظ میشود |
posology |
علم مقادیر |
quantity surveryor |
براوردکننده مقادیر |
bill of quantites |
فهرست مقادیر |
bill of quantities |
فهرست مقادیر |
characteristic values |
مقادیر مشخصه |
extreme values |
مقادیر انتهایی |
extreme values |
مقادیر کرانی |
discrete values |
مقادیر مجزا |
critical values |
مقادیر شاخص |
range |
مجموعه مقادیر مجاز |
ranged |
مجموعه مقادیر مجاز |
parameters |
مقادیر ثابت درمعادلات |
quantily surveyor |
براورد کننده مقادیر |
huffman tree |
درختی با کمترین مقادیر |
posology |
گفتار در مقادیر داروها |
parameter |
مقادیر ثابت درمعادلات |
quantity surveyors |
براورد کننده مقادیر |
ranges |
مجموعه مقادیر مجاز |
number |
مجموعه مقادیر مجاز |
quantity surveyor |
براورد کننده مقادیر |
numbers |
مجموعه مقادیر مجاز |
meaner |
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر |
meanest |
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر |
mean |
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر |
metric system |
سیستم مقادیر واوزان ومقیاسات متریک |
interpolation |
محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه |
interpolations |
محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه |
zero |
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر |
zeroes |
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر |
zeros |
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر |
spanned |
مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد |
span |
مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد |
spans |
مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد |
scope |
محدوده مقادیر که یک متغیر میتواند شامل شود |
salami technique |
سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد |
spanning |
مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد |
armistise |
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد |
instrument for absolute measurement |
دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق |
tick mark |
علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر |
reference |
مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر |
references |
مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر |
bias |
مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر |
biases |
مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر |
columnar |
گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند |
bar graph |
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود |
histogram |
گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند |
basic |
کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند. |
basics |
کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند. |
bar chart |
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند |
specific code |
کد برنامه که طوری نوشته شده است که فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند |
one level address |
کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند. |
tristimulus values |
مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند |
charted |
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند |
chart |
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند |
charting |
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند |
charts |
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند |
nitralloy |
قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره |
actual address |
کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اعمال میشود و فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند. |
absolute address |
کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد. |
specific code |
کد دودویی که مستقیماگ واحد پردازش مرکزی را هدایت می کنند و فقط از آدرس ها مقادیر مطلق استفاده میکند |
number cruncher |
یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه |
posses |
ممکن |
posse |
ممکن |
possible |
ممکن |
thinkable |
ممکن |
executable <adj.> |
ممکن |
feasible |
ممکن |
conceivable |
ممکن |
possible [doable, feasible] <adj.> |
ممکن |
achievable <adj.> |
ممکن |
workable <adj.> |
ممکن |
feasible <adj.> |
ممکن |
makable <adj.> |
ممکن |
contrivable <adj.> |
ممکن |
makeable <adj.> |
ممکن |
makable [spv. makeable] <adj.> |
ممکن |
manageable <adj.> |
ممکن |
practicable <adj.> |
ممکن |
doable <adj.> |
ممکن |
Mandlebrot set |
تساوی ریاضی که به صورت بازگشتی برای تنظیم مقادیر به کار می رود. هنگام رسم آنرا در تصویر بخش شده |
to be posible |
ممکن بودن |
inexecutable <adj.> |
غیر ممکن |
available |
ممکن الحصول |
interactive |
را ممکن میکند |
warnings |
توجه به خط ر ممکن |
as far as possible |
هر چه ممکن است |
warning |
توجه به خط ر ممکن |
ternary |
با سه حالت ممکن |
mayhap |
ممکن است |
probable error |
خطای ممکن |
impossible |
غیر ممکن |
possibilities |
چیز ممکن شق |
possibility |
چیز ممکن شق |
impracticable <adj.> |
غیر ممکن |
possible capacity |
گنجایش ممکن |
perchance |
ممکن است |
unfeasible <adj.> |
غیر ممکن |
perhaps |
ممکن است |
leg |
مسیر ممکن در یک تابع |
legs |
مسیر ممکن در یک تابع |
feasible solutions |
راه حلهای ممکن |
probable error |
خطای ممکن [ریاضی] |
as much as possible |
هر قدر ممکن است |
may |
ممکن است میتوان |
pron to |
با حداکثر سرعت ممکن |
i may go |
ممکن است بروم |
minimise |
کوچک کردن تا حد ممکن |
an impossible act |
کار غیر ممکن |
to the nth degree <idiom> |
بالاترین وجه ممکن |
nemo tenetur ad impossible |
غیر ممکن وادارکرد |
ramp weight |
حداکثر وزن ممکن هواپیما |
perhaps you have seen it |
ممکن است انرادیده باشید |
may i go yes you may |
ایا ممکن است من بروم |
Excuse me. May I get by? |
ببخشید. ممکن است رد شوم؟ |
ambiguous |
آنچه دو معنای ممکن دارد |
Could you bring me ... ? |
ممکن است ... برایم بیاورید؟ |
he may come late |
ممکن است دیر بیاید |
ultimate strength |
حاصلضرب بیشترین بار ممکن |
Can you help me? |
ممکن است کمکم کنید؟ |
analogue |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
analogues |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
analog |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
boolean operation |
یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست |
it is not p to climb it |
نمیتوان از ان بالارفت بالارفتن از ان ممکن نیست |
May I have an iron? |
ممکن است یک اتو برایم بیاورید؟ |
mesh |
هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال |
meshes |
هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال |
meshing |
هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال |
bistable |
که در موقعیت ممکن روشن و خاموش دارد |
bifurcation |
سیستمی که در آن فقط دو نتیجه ممکن است |
ccd |
که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند |
Can you help me with my luggage? |
ممکن است بارم را حمل کنید؟ |
May I have my bill, please? |
ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟ |
Would you wait for me, please? |
ممکن است لطفا منتظرم باشید؟ |
Could you put us up for the night ? |
ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟ |
WI'll you give the car a wash (wash – down) please. |
ممکن است لطفا" اتوموبیل رابشوئید |
Can you tell me where ... is? |
آیا ممکن است به من بگویید ... کجاست؟ |
By hook or by crook. somehow. |
هر جوری شده ( بهر طریق ممکن ) |
you have perhaps seen it |
ممکن است انرا دیده باشید |
May I have a blanket? |
ممکن است یک پتو برایم بیاورید؟ |
May I have an ashtray? |
ممکن است یک زیرسیگاری برایم بیاورید؟ |
phoneme |
که ممکن است کلمهای را ایجاد کند |
Can you lend me ... |
آیا ممکن است ... را به من امانت بدهید؟ |
Can you give me an estimate? |
ممکن است یک برآورد هزینه به من بدهید؟ |
contingency |
چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد |
Can you give me the key, please? |
لطفا ممکن است کلید را به من بدهید؟ |
May I park there? |
ممکن است اینجا پارک کنم؟ |
contingencies |
چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد |
controlled environment |
محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند |
Will you tell me when to get off? |
ممکن است به من بگویید چه موقع پیاده شوم؟ |
May I change this? |
آیا ممکن است این را عوض کنم؟ |
Can you help me with my luggage? |
ممکن است اسباب و اثاثیه ام را حمل کنید؟ |
May I have some ...? |
آیا ممکن است کمی ... برایم بیاورید؟ |
May I have some soap? |
ممکن است چند تا صابون برایم بیاورید؟ |
Could we have a fork please? |
ممکن است لطفا یک چنگال برایمان بیاورید؟ |
Would you mind filling in this registration form? |
آیا ممکن است این فرم را پر کنید؟ |
Could you drive more slowly, please? |
ممکن است لطفا کمی آهسته تر برانید؟ |
May I have a bath towel? |
ممکن است یک حوله حمام برایم بیاورید؟ |
Can you send a mechanic, please? |
آیا ممکن است لطفا یک یک مکانیک بفرستید؟ |
three state logic |
دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد |
Can you send a breakdown lorry, please? |
آیا ممکن است لطفا یک جرثقیل بفرستید؟ |
She has everything a woman can wish for. |
اوتمام چیزهایی را که یک زن ممکن است آرزوکند دارد |
Could we have a plate please? |
ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟ |
May I have some ...? |
آیا ممکن است مقداری ... برایم بیاورید؟ |
Could we have a table outside? |
آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟ |
Could we have a table in the corner? |
آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟ |
Can you get it repaired? |
آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟ |
May I have a word with you? |
ممکن است دو کلمه حرف با شما بزنم ؟ |
optimize |
کار کردن چیزی با حداکثر کارایی ممکن |
i speak under correction |
انچه می گویم ممکن است درست نباشد |
Can you serve me immediately? |
آیا ممکن است غذایم را فورا بیاورید؟ |
capacity |
انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است |
capacities |
انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است |
an accessible place |
جایی که راه یافتن بدان ممکن است |
full rubber |
حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن |
give a catch |
زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود |
Would you post this for me, please? |
ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟ |
Could we have a table by the window? |
آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟ |
Could we have a table on the terrace? |
آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟ |
May I have the menu, please? |
ممکن است لطفا صورت غذا را برایم بیاورید؟ |
table |
لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند. |
May I have the drink list, please? |
ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟ |
Could we have some matches please? |
ممکن است لطفا چند تا کبریت برایمان بیاورید؟ |
May I trouble you to pass the salt please. |
ممکن است بی زحمت حرف نزنی ( درمقام طعنه ) |
Could you move the table a little bit ? |
ممکن است این میز راقدری تکان بدهی ؟ |
tabled |
لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند. |
tables |
لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند. |
tabling |
لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند. |
Could we have a napkin please? |
ممکن است لطفا یک دستمال سفره برایمان بیاورید؟ |
May I have some hangers? |
ممکن است چند تا چوب لباسی برایم بیاورید؟ |
May I have some toiletpaper? |
ممکن است چند تا کاغذ توالت برایم بیاورید؟ |
Can I have some more ...? |
آیا ممکن است کمی دیگر ... برایم بیاورید؟ |
paths |
مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه |
path |
مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه |
Could you help me carry my luggage? |
ممکن است در حمل اسباب و اثاثیه ام به من کمک کنید؟ |
Could you put an extra bed in the room? |
آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟ |
concentrator |
گرهای که دسترسی را از یک یا چند ایستگاه به شبکه ممکن می سازد |