English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 89 (1 milliseconds)
English Persian
variable point با ممیز متغییر
Other Matches
variable parameter پارامتر متغییر
two state variable متغییر دو حالتی
variable length با درازای متغییر
variable symbol نماد متغییر
riling متغییر کردن
rile متغییر کردن
riled متغییر کردن
variable address نشانی متغییر
riles متغییر کردن
variable format با قالب متغییر
loop control variable متغییر کنترل کننده حلقه
set 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
discerning ممیز
controller ممیز
discriminator ممیز
distinguished investigated by the ممیز
auditor general سر ممیز کل
verifier ممیز
surveyor ممیز
surveyors ممیز
controllers ممیز
auditor ممیز
auditors ممیز
decimal point ممیز
radix point ممیز
decimal points ممیز
binary point ممیز
scrutineer ممیز
comptroller ممیز
differentiating filter صافی ممیز
discerning minor صغیر ممیز
fixed point با ممیز ثابت
floating point با ممیز شناور
floating point ممیز شناور
indiscerning غیر ممیز
radix point نقطه ممیز
marker variable متغیر ممیز
fixed point ممیز ثابت
binary point ممیز دودوئی
decimal points ممیز اعشار
slash نشان ممیز
slashed نشان ممیز
decimal points ممیز اعشاری
decimal point ممیز اعشاری
controller حسابدار ممیز
decimal point ممیز اعشار
assessor ممیز مالیات
assumed decimal point ممیز عاریتی
controllers حسابدار ممیز
binary point ممیز دودویی
slashes نشان ممیز
floating point rutine روال ممیز شناور
hexadecimal point ممیز شانزده شانزدهی
octal point ممیز هشت هشتی
indiscerning minor صغیر غیر ممیز
floating point representation نمایش با ممیز شناور
floating point operation عملکردبا ممیز شناور
floating point ممیز شناور [ریاضی]
fixed point arithmetic حساب ممیز ثابت
floating point number عدد با ممیز شناور
fixed point number عدد با ممیز ثابت
fixed point operation عملکرد با ممیز ثابت
fixed point representation نمایش ممیز ثابت
floating point arithmetic حساب ممیز شناور
floating point operation عملیات ممیز شناور
floating point constant ثابت ممیز شناور
floating point number اعداد ممیز شناور [ریاضی]
point ممیز [در کسر اعشاری] [ریاضی]
0.42 [zero point four two] [zero point forty-two] [forty-two hundreths] صفر ممیز چهار دو [ریاضی]
fixed point notation نشان گذاری با ممیز ثابت
floating point notation نشان گذاری با ممیز شناور
actual decimal point نقطه یا ممیز اعشاری واقعی
point نقطه گذاری کردن ممیز
g flops یک بیلیون عملیات ممیز شناوردر یک ثانیه
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
characteristically صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristic صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
0.02 mm - Point-zero-two millimeters [American E] صفر ممیز صفر دو میلیمتر [ریاضی] [فیزیک] [مهندسی]
0.02 mm - Nought-point-nought-two millimetres [British E] صفر ممیز صفر دو میلیمتر [ریاضی] [فیزیک] [مهندسی]
normalised تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalises تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalising تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalize تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalizes تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
assumed decimal point ممیز فرضی نقطه اعشار فرضی
mflops یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com