English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
Despite the fact that… با وجود اینکه
Search result with all words
materialism فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
Other Matches
theory of epigensis فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
provided he goes at once بشرط اینکه بی درنگ برود مشروط بر اینکه فورا برود
enclave economices اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
existence وجود
being وجود
presence وجود
neer do well or well پی وجود
individuation وجود
in spite با وجود
existences وجود
despite با وجود
entities وجود
In spite of . Despite . Notwithstanding . با وجود
personality وجود
personalities وجود
entity وجود
from the bottom of one's heart <idiom> از اعماق وجود
quality وجود خصوصیت
qualities وجود خصوصیت
fact وجود مسلم
facts وجود مسلم
realities اصالت وجود
pre existence تقدم وجود
pantheist معتقدبوحدت وجود
self assertiveness ابراز وجود
reality اصالت وجود
none the less با وجود این
non ego غیر وجود
in spite of that با وجود این
preexistence تقدم وجود
drink hail گوارای وجود
d. of constitution نازکی وجود
systems اصول وجود
universe عالم وجود
person وجود ذات
to be there وجود داشتن
viruses وجود دارد
nonetheless بااین وجود
body and soul <idiom> با تمام وجود
individuality وجود فردی
persons وجود ذات
exist وجود داشتن
existed وجود داشتن
exists وجود داشتن
d. constitution وجود نازک
begetter وجود اور
essence وجود ماهیت
virus وجود دارد
system اصول وجود
regardless با وجود علیرغم
be وجود داشتن
hematuria وجود خون در ادرار
and there an end. و پایان وجود دارد.
preexistent دارای تقدم در وجود
objective دارای وجود خارجی
preexist قبلا وجود داشتن
hydrometeor وجود بخاراب در هوا
animalization وجود مواد حیوانی
nevertheless با این وجود علیرغم
for all that با وجود همه اینها
begetting سبب وجود شدن
pantheism ایین وحدت وجود
begets سبب وجود شدن
beget سبب وجود شدن
in the face of such odds با وجود این تفاوت
know nothing منکر وجود خدا
cosmos نظام عالم وجود
numen وجود الهی خدا
atheism انکار وجود خدا
objectives دارای وجود خارجی
oxaluria وجود جوهر ترشک
neer do well or well ادم بی وجود یا بی خاصیت
hemoglobinuria وجود هموگلوبین درادرار
cosmologies نظام عالم وجود
cosmology نظام عالم وجود
pantheistic مبنی بر وحدت وجود
reacted تغییر به علت وجود یک ماده
react تغییر به علت وجود یک ماده
converging تقارب خطوط وجود تشابه
fetches مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
converges تقارب خطوط وجود تشابه
converged تقارب خطوط وجود تشابه
reacting تغییر به علت وجود یک ماده
cosmogonic وابسته به خلقت عالم وجود
agnostics عرفای منکر وجود خدا
agnostic عرفای منکر وجود خدا
reacts تغییر به علت وجود یک ماده
pantheism همه خدایی وحدت وجود
Is there a television? آیا تلویزیون وجود دارد؟
warehouse refusal اعلام عدم وجود درانبار
water exists in three phases اب درسه نمود وجود دارد
trichotomy تقسیم وجود انسان به سه قسمت
groove [فاصله ای که بین هر رج وجود دارد.]
give someone a good run for her money <idiom> رقابت شدید به وجود آوردن
There is a mountain of difficulties . کوهی از مشکلات وجود دارد
She was a fine woman ( person ) . وجود بسیار نازنینی بود
I love her with my whole being . با تمام وجود دوستش دارم
Is there electricity? آیا برق وجود دارد؟
phosphaturia وجود فوسفات زیاد در پیشاب
converge تقارب خطوط وجود تشابه
put one's foot down <idiom> با تمام وجود اعتراض کردن
fetched مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
fetch مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
Is there drinking water? آیا آب آشامیدنی وجود دارد؟
factionalism اعتقاد به لزوم وجود احزاب سیاسی
albinism عدم وجود رنگ دانه در بدن
There is no such number. همچنین شماره تلفنی وجود ندارد.
androgyny وجود دو حالت زنانگی ومردانگی توام
homogamy وجود گلبرگهای مشابه ومتجانس در گیاه
to not be [any] the wiser <idiom> ملتفت نشدن [با وجود نشانه ها و توضیحات]
There's an exception to every rule. برای هر قانونی استثنائی وجود دارد.
logos اصل یا منشاء عقل عالم وجود
cosmologist دانشمند ومحقق درعلم عالم وجود
There's no reason for concern. دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
syupersubstantial مافق وجود یا جوهر مادی روحی
substantialize دارای وجود خارجی کردن یاشدن
Is there heating? آیا سیستم حرارتی وجود دارد؟
radiological survey بررسی میزان وجود تشعشع اتمی
lactosuria وجود ماده قندی شیر درپیشاب
Is there air conditioning? آیا تهویه مطبوع وجود دارد؟
objectiveness با داشتن وجود خارجی بطورواقعی یاخارجی
To put ones heart and soul into a job . باتمام وجود کاری را انجام دادن
in nature همه جا دارای وجود خارجی یا طبیعی
You are needed . They need you . وجود شما مورد نیاز است
There is nothing to worry about. دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
Such a thing does not exist at all . چنین چیزی اصلا" وجود ندارد
unitarianism وحدت گرایی اعتقاد بوحدت وجود
There's no danger of that happening again. خطری وجود ندارد که آن دوباره اتفاق بیافته.
transients آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
She loves him in spite lf sll his faults . با وجود تمام عیبهایش اورا دوست دارد
xanthoma وجود لکههای زرد غیرمنظم در زیر پوست
transient آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
There is one physician for every 260 inhabitants. برای هر ۲۶۰ ساکن یک پزشک وجود دارد.
There are not many amusements in this town. دراین شهر تفریحات زیادی وجود ندارد
Racial prejudice prevails in some countries. دربرخی کشورها تعصبات نژادی وجود دارد
Inquietude حس آشوبی که از وجود آسایش و سکون به دست می آید.
However hard he tried ... با این وجود که او [مرد] سخت تلاش کرد ...
Where theres will theres a way . <proverb> تا وقتى خواسته اى هست ,راهى هم وجود دارد .
anthropopathism اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
There is no reason to do something دلیلی وجود ندارد که کاری انجام شود.
residents ما در حافظه بار کردن ندارد وجود دارد
resident ما در حافظه بار کردن ندارد وجود دارد
Ah, what the heck! اه مهم نیست! [اه با وجود این کار را میکنم!]
cosmogony خلقت وپیدایش عالم وجود کیهان شناسی
dualism وجود دو موقعیت یاپدیده متضاد در کنار یکدیگر
unless جز اینکه
in order to ... تا [اینکه ]
the fact that اینکه
save that جز اینکه
howbeit با اینکه
so as to تا [اینکه ]
in order that تا اینکه
in spite of the face that اینکه
or یا اینکه
up to/till/until <idiom> تا اینکه
Trinity سه گانگی [معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد] [تثلیث]
There are ine milion book (volumes)in this library. دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
Is there a camp site near here? آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
Is there a camp site near here? آیا نزدیک اینجا محل اردو وجود دارد؟
The chances of a soloution are bleak. احتمال وجود راه حلی بسیار ضعیف است
windage تنظیم حرکت تفنگ درهدفگیری هنگام وجود بادعرضی
reticle تار موئینی که در دوربین نقشه برداری وجود دارد
There is more to it than meets the eye. ارزش [و یا حقایق] پنهان در مورد چیزی وجود دارد.
addressing دستیابی سریع به داده به علت وجود آن در فیلد آدرس
deque یک صف دو سر که امکان درج و حذف را در هر دو انتهای لیست به وجود می اوردردیف
non striker توپزنی که با وجود ایستادن جلو میله ضربه نمیزند
whenas بعلت اینکه
insomuch نظر به اینکه
inorder to برای اینکه
to the end that تا اینکه بقصداینکه
instead بجای اینکه
to the end that برای اینکه
to sum up خلاصه اینکه
whereas نظر به اینکه
the reason why علت اینکه
the reason why دلیل اینکه
providing مشروط بر اینکه
wherein دراثنای اینکه
because برای اینکه
whilst ضمن اینکه
instantly به محض اینکه
ere قبل از اینکه
in view of <idiom> به خاطر اینکه
In view of the fact that … whereas … نظر به اینکه
as if مثل اینکه
notwithstanding باوجود اینکه
as soon as بمحض اینکه
as thought مثل اینکه
in view of the fact that نظر به اینکه
that's that اینکه از این
owing to the fact that به واسطه اینکه
hent ربودن تا اینکه
so as to برای [اینکه]
in order to ... برای [اینکه]
in order that برای اینکه
pray consider my case تمنی اینکه
on the supposition that بتصور اینکه
save that الا اینکه
for برای اینکه
owing to the fact that نظر به اینکه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com