English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (8 milliseconds)
English Persian
greasily با چربی
Search result with all words
thin کم چربی
thinned کم چربی
thinners کم چربی
thinnest کم چربی
thins کم چربی
fat چربی چربی دار
fat چربی دار کردن فربه یا پرواری کردن
fat چربی
fats چربی چربی دار
fats چربی دار کردن فربه یا پرواری کردن
fats چربی
fatter چربی چربی دار
fatter چربی دار کردن فربه یا پرواری کردن
fatter چربی
fattest چربی چربی دار
fattest چربی دار کردن فربه یا پرواری کردن
fattest چربی
fatness چربی
lard چربی خوک
lard گوشت خوک چربی زدن
fatty چربی مانند
suet چربی سخت دور کلیه وکمر گوسفند
grease روغن چربی
grease چربی
grease روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
greased روغن چربی
greased چربی
greased روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
greasing روغن چربی
greasing چربی
greasing روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
meagre بی چربی
oil چربی
oiling چربی
oils چربی
emulsion ذرات چربی دراب
emulsioned ذرات چربی دراب
emulsioning ذرات چربی دراب
emulsions ذرات چربی دراب
blubber چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
blubber چربی اوردن هایهای گریستن
blubbered چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
blubbered چربی اوردن هایهای گریستن
blubbering چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
blubbering چربی اوردن هایهای گریستن
blubbers چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
blubbers چربی اوردن هایهای گریستن
greasy چربی
blackhead چربی دانه
blackheads چربی دانه
saturated fat چربی اشباع شده
saturated fats چربی اشباع شده
adipic وابسته به چربی
adipocere چربی لاش
adipose tissue بافت چربی
adipose tissue چربی حیوانی پیه
adiposeness or diposity چربی
aliphatic چربی دار
animal fat چربی حیوانی
blobber چربی یاپیه نهنگ
butyrometer الت سنجش چربی شیر
casein پنیر بی چربی
comedo چربی دانه
leather head چربی دانه
creaminess چربی
degreasing پاک کردن مواد روغنی به وسیله ضد چربی کم کردن چربی
degreasing اب کردن چربی
fat is insoluble in water چربی در اب حل نمیشود
fat soluble قابل حل در چربی محلول در حلالهای چربی
fatback چربی پشت خوک
fatless بی چربی
fattiness خاصیت چربی
flense چربی گرفتن از
glycogenesis تشکیل مواد قندی ازمولکولهای غیر نشاسته مانند پرتئین و چربی
grease trap چربی گیر
grease trap بازیابی چربی
greasily به شکل روغن یا چربی
greasiness چربی
lactoscope شیرازما اسباب ازمایش پاکی یا چربی شیر
lanoloin چربی پشم که در ارایش مورداستعمال دارد
lardon تکه چربی که لای گوشت گذارند
lardoon تکه چربی که لای گوشت گذارند
lipid چربی
lipid مواد چربی که شامل پیه وموم وفسفاتیدوسروبروزیدها میباشد
lipide چربی
lipide مواد چربی که شامل پیه وموم وفسفاتیدوسروبروزیدها میباشد
lipoid شبه چربی
lipolysis تجزیه وتحلیل چربی
lipoma تومر خوش خیم چربی غده چربی
lipomatous چربی مانند
lipophilic چربی دوست
lipophilic چربی گرای
lipoprotein مواد پروتئینی که حاوی مقداری چربی باشند
lipotropic چربی سوز
lipotropic موادی که سبب دخول چربی در واکنشهای بدن میگردند
lipuria چربی در پیشاب
lubricity شهوانی بودن چربی
lubricous چربی
meager بی چربی
myelin چربی پی
Other Matches
oiliness چربی
whipping cream خامهی پر چربی
sebaceous چربی دار
skim milk شیر بی چربی
suint چربی پشم
vegtable fat چربی گیاهی
wool fat چربی پشم
wool grease چربی پشم
unsaturated fat چربی اشباع نشده
poly unsaturated fat پلی چربی اشباع نشده
I clinched a lucrative deal. معامله چربی ( شیرینی ) انچام دادم
pate de foie gras خمیر چربی جگر غاز ودنبلان
myelin sheath ماده سفید چربی که غلاف بعضی اعصاب رامیپوشاند
In the long run fatty food makes your arteries clog up. در دراز مدت مواد غذایی پر چربی باعث گرفتگی رگها می شوند .
pope's eye غدهای که در میان ران گوسفندکه چربی پیرامون انرا گرفته است
lanolin لانولین [ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com