English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (3 milliseconds)
English Persian
asquint با چشمان لوچ یاچپ
Other Matches
caracol نیم دوره براست یاچپ
attention to port احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
dilated eges چشمان بادکرده
expressive eyes چشمان با حالت
die away چشمان خماریابیحال
hazel eyes چشمان میشی
d. eyes چشمان بادکرده
languideyes چشمان بیمار
languideyes چشمان بی حال
blear eyes چشمان قی گرفته
languishing eyes چشمان خمار
streaming eyes چشمان اشکبار
popeyed دارای چشمان برامده
sunken eyes چشمان فرو رفته
f.eyes چشمان فتان یاگیرنده
stalk eyed دارای چشمان جلوامده
coma vigil اغماء با چشمان باز
beady eyes چشمان ریز براق
haggard دارای چشمان فرورفته
dry-eyed دارای چشمان بیسرشک
wild eyed دارای چشمان وحشی وخیره
beady دارای چشمان ریز وگرد
sloe eyed دارای چشمان ابی پرنگ
fire eyed دارای چشمان افروخته یادرخشان
bloods hot eyes چشمان قرمز و خون گرفته
bleary دارای چشمان قی گرفته وخواب الود
move to tears اشک از چشمان کسی جاری شدن
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com