English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English Persian
multitudinously با گروه بسیار
Search result with all words
regiment گروه بسیار
regiments گروه بسیار
multitude گروه بسیار
multitudes گروه بسیار
Other Matches
packs گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
pack گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
vlsi مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super- کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
beach group گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
u.h.f. بسامد بسیار بسیار زیاد
ultra high frequency بسامد بسیار بسیار زیاد
cray نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
civil reserve air fleet گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
quartz clock بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
task force گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
task forces گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
kaldor criterion ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
amphibious task group گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
landing group گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
state-of-the-art بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
hordes گروه بیشمار گروه
horde گروه بیشمار گروه
battery of tests گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
muckle بسیار
not a lettle بسیار
many بسیار
numerous بسیار
detestable بسیار بد
mickle or muckle بسیار
precious بسیار
no end of بسیار
out and a way بسیار
beastby بسیار
oftentimes بسیار
rotten <adj.> بسیار بد
lousy <adj.> بسیار بد
multiped بسیار پا
much بسیار
all بسیار
sadly بسیار بد
all- بسیار
multiplicity بسیار
lot بسیار
by far بسیار
desperate بسیار بد
awful <adj.> بسیار بد
terrible <adj.> بسیار بد
abundant بسیار
far and away بسیار
immortally بسیار
very little بسیار کم
very بسیار
seldom بسیار کم
mickle بسیار
sorely بسیار
galore بسیار
powerfully بسیار
plenty بسیار
parlous بسیار
awfully بسیار
so mush بسیار
an abundance of بسیار
clinking بسیار
unco بسیار
lashongs بسیار
ever so بسیار
thousand and one بسیار
longeval بسیار زی
multifarious بسیار
sopping بسیار
overly بسیار
far بسیار
addition resin بسیار افزایشی
crucially بسیار سخت
addition polymer بسیار افزایشی
crucial بسیار سخت
stunning بسیار خوب
polysemia بسیار معنایی
abyss بسیار عمیق
polystomatous جانور بسیار
polyphonous بسیار صدا
polysemous بسیار معنی
prepotency نفوذ بسیار
precipitance تعجیل بسیار
precipitancy تعجیل بسیار
abysses بسیار عمیق
wary بسیار محتاط
punctuality دقت بسیار
abysm بسیار عمیق
primordiality قدمت بسیار
polygraphs بسیار نویس
sizzler بسیار گرم
priceless بسیار پر قیمت
polygraph بسیار نویس
prepotent بسیار توانا
superbly بسیار خوب
superb بسیار خوب
precisionist بسیار دقیق
multi-millionaire بسیار ثروتمند
all-powerful بسیار نیرومند
daylights بسیار ترسناک
priceless بسیار گران
lots بسیار فراوان
primal بسیار قدیمی
main بسیار مهم
ad nauseam بسیار زننده
ravenous بسیار گرسنه
prodigies بسیار زیرک
prodigy بسیار زیرک
v.l.f. بسامد بسیار کم
ultramodern بسیار تازه
whackings بسیار عظیم
whacking بسیار عظیم
multi-millionaires بسیار پولدار
multi-millionaires بسیار ثروتمند
overly بسیار گرانه
multi-millionaire بسیار پولدار
low-rise نه بسیار بلند
squeaky clean بسیار تمیز
wedded بسیار علاقمند
high-pitched بسیار شیبدار
cloying بسیار احساساتی
death traps بسیار خطرناک
death trap بسیار خطرناک
clued-up بسیار مطلع
elongated بسیار بلندولاغر
monstrosity شرارت بسیار
tiny بسیار کوچک
tiniest بسیار کوچک
tinier بسیار کوچک
terrible بسیار بد سهمناک
heartbreak اندوه بسیار
primordial بسیار کهن
dammit فحش بسیار
damn فحش بسیار
all right <idiom> بسیار خوب
devilish بسیار بد اهریمنی
overweening بسیار مغرور
chasm فرق بسیار
superfine بسیار فریف
superheat بسیار گرم
monstrosities شرارت بسیار
herculean بسیار دشوار
thoroughgoing بسیار دقیق
nymph زن بسیار زیبا
nymphs زن بسیار زیبا
the d. is in him بسیار شروراست
thank you very much بسیار ممنونم
supereminent بسیار بلند
supersubtlety زرنگی بسیار
manifold بسیار زیاد
colossal بسیار بزرگ
excessive بسیار یا بزرگ
chasms فرق بسیار
fined بسیار اماده
polystome جانور بسیار
brilliant بسیار درخشان
much pleased بسیار خوشتود
meticulosity دقت بسیار
primes بسیار مهم
primed بسیار مهم
many persons مردمان بسیار
prime بسیار مهم
many books کتابهای بسیار
corking بسیار عالی
d. stupid بسیار کودن
much rain باران بسیار
much was said بسیار چیزهاگفته شد
multangular بسیار گوشه
dateless بسیار قدیم
bulimy حرص بسیار
fine بسیار اماده
well-to-do <idiom> بسیار ثروتمند
be unable to say boo to a goose بسیار ترسو
multivincular بسیار پیوند
frigid بسیار سرد
multisonous بسیار صدا
multisonant بسیار صدا
multiform بسیار شکل
multidentate بسیار دندان
deep read بسیار خوانده
delightsome بسیار دلپسند
too expensive <adj.> بسیار گران
very good بسیار خوب
goody-goody بسیار خوب
goody-goodies بسیار خوب
goody goody بسیار خوب
snazzy بسیار جالب
snazziest بسیار جالب
snazzier بسیار جالب
hairline rule خط بسیار نازک
oft بسیار رخ دهنده
overpriced <adj.> بسیار گران
heart break اندوه بسیار
infernality زشتی بسیار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com