Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
putty
بتونه اب بندی
sealings
بتونه اب بندی
Other Matches
gesso
بتونه
glazing compound
بتونه
putty
بتونه
painter's putty
بتونه
seals
بتونه
seal
بتونه
sealings
بتونه ها
filler
بتونه
fillers
بتونه
spackle
بتونه
oakum
بتونه
clairecelle
چسب بتونه
calk
بتونه کاری
front putty
بتونه جلو
came
بتونه سربی
oakum
خمیر بتونه
putty
بتونه کردن
priming
بتونه کاری
fillings
بتونه خاکریزی
clearcole
چسب بتونه
spackle
بتونه نقاشی
paste wood filler
بتونه چوب
caulking
بتونه کاری
caulker
بتونه کار
filling
بتونه خاکریزی
sealant
وسیله بتونه کاری
mastic
نوعی بتونه یاچسب
sealer
بتونه یااستری رنگ
spackle
بتونه کاری کردن
glazing compound
بتونه شیشه بری
puttier
بتونه کار شیشه
primers
مبادی اولیه بتونه
glazier's putty
بتونه شیشه بری
primer
مبادی اولیه بتونه
gesso
سطح پوشیده از بتونه
caulking gun
تلمبه بتونه زنی
caulk
بتونه گیری کردن
calker
بتونه کاری کردن
evaluation rating
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
scrim
پارچه استری مبل وغیره کرباس نازکی که بعنوان بتونه قاب چوبی وامثال ان بکارمیبرند
word warp
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
rating
طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings
طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
primming
بتونه کاری کردن راه انداختن موتور یا گرم کردن ان
telescopic
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classifications
طبقه بندی رده بندی
wording
جمله بندی کلمه بندی
lineament
طرح بندی صورت بندی
classification
طبقه بندی رده بندی
laggin
اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineaments
طرح بندی صورت بندی
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrade
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
tar down
بتونه مالی کردن مسدود کردن سوراخها
primes
تفنگ را پر کردن بتونه کاری کردن
primed
تفنگ را پر کردن بتونه کاری کردن
prime
تفنگ را پر کردن بتونه کاری کردن
gift wrap
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
calk
بتونه کاری کردن زیرپوش سازی کردن مسدود کردن
declassification
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
line astern
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
came
میله سربی بتونه سربی
black designation
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparent
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
grade
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load
بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
approach formation
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
phasing
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
classifications
طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification
طبقه بندی کردن طبقه بندی
black concept
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
phased attack
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
patching
سر هم بندی
neuration
رگ بندی
queing
صف بندی
waterproofing
اب بندی
mud sill
ته بندی
queuing
صف بندی
taping
ته بندی
nailed up
سر هم بندی
snacks
ته بندی
snack
ته بندی
lapping
اب بندی
sealing off
اب بندی
funiculars
بندی
humidity insulation
نم بندی
commisural
بندی
trimerous
سه بندی
seal
اب بندی
striation
خط بندی
seals
اب بندی
articular
بندی
funicular
بندی
hermetic sealing
اب بندی
vanation
رگ بندی
alignments
صف بندی
humidity insulation
اب بندی
commissural
بندی
laced
بندی
alignment
صف بندی
paging
صفحه بندی
ring clossure
حلقه بندی
partitioning
جزء بندی
sealing
اب بندی کردن
ranked
رتبه بندی
rhyme scheme
قافیه بندی
rank
رتبه بندی
package
بسته بندی
packaged
عدل بندی
reticulation
شبکه بندی
package
عدل بندی
packaged
بسته بندی
packages
عدل بندی
packages
بسته بندی
toe protection
پاشنه بندی
regimentalation
گروه بندی
ranks
رتبه بندی
taxonomies
طبقه بندی
phantasma
چشم بندی
formulation
صورت بندی
sealing wax
موم اب بندی
underpins
پی بندی کردن
underpinned
پی بندی کردن
patchery
سرهم بندی
tabulates
جدول بندی
wagering
شرط بندی
tabulate
جدول بندی
typification
طبقه بندی
pluralization
جمع بندی
queuing theory
نظریه صف بندی
taxonomy
طبقه بندی
trelliswork
داربست بندی
triangularization
مثلث بندی
triangulation
مثلث بندی
premunition
پیش بندی
totalization
جمع بندی
typification
سنخ بندی
tabulated
جدول بندی
gamble
شرط بندی
stratification
قشر بندی
stratification
لایه بندی
stratification
چینه بندی
segmentation
قطعه بندی
stratification
طبقه بندی
gambled
شرط بندی
steining
طوقه بندی
staping
مرحله بندی
snow job
سرهم بندی
gambles
شرط بندی
skelton
استخوان بندی
single sling
باربردار یک بندی
somatotyping
سنخ بندی تن
shuttering
تخته بندی
shoring
شمع بندی
self dramatization
بخود بندی
subsumption
رده بندی
summation
جمع بندی
sealing screw
پیچ اب بندی
seal bars
میلههای اب بندی
to make a mess of
سر هم بندی کردن
to make a muddle of
سر هم بندی کردن
to mull a mull of
سر هم بندی کردن
scheme of colour
رنگ بندی
grades
درجه بندی
scheduling queue
صف زمان بندی
to nails up
سر هم بندی کردن
to pin up
بی بندی کردن
to take a snack
ته بندی کردن
terracing
تراس بندی
grade
درجه بندی
syllabication
هجا بندی
syllabicity
هجا بندی
syllabification
هجا بندی
systemization
طبقه بندی
tabulation
جدول بندی
sealing liquid
مایع اب بندی
underpin
پی بندی کردن
sealing joint
اتصال اب بندی
tariff classification
تعرفه بندی
rootage
ریشه بندی
justification
صفحه بندی
groupage
دسته بندی
granulating
دانه بندی
rationing
جیره بندی
rationing
سهمیه بندی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com