Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 211 (12 milliseconds)
English	Persian
priming	بتونه کاری
calk	بتونه کاری
caulking	بتونه کاری
Search result with all words
prime	تفنگ را پر کردن بتونه کاری کردن
primed	تفنگ را پر کردن بتونه کاری کردن
primes	تفنگ را پر کردن بتونه کاری کردن
calk	بتونه کاری کردن زیرپوش سازی کردن مسدود کردن
calker	بتونه کاری کردن
primming	بتونه کاری کردن راه انداختن موتور یا گرم کردن ان
sealant	وسیله بتونه کاری
spackle	بتونه کاری کردن
Other Matches
seals	بتونه
seal	بتونه
putty	بتونه
sealings	بتونه ها
spackle	بتونه
gesso	بتونه
filler	بتونه
fillers	بتونه
painter's putty	بتونه
glazing compound	بتونه
oakum	بتونه
filling	بتونه خاکریزی
fillings	بتونه خاکریزی
putty	بتونه اب بندی
front putty	بتونه جلو
putty	بتونه کردن
clearcole	چسب بتونه
clairecelle	چسب بتونه
sealings	بتونه اب بندی
came	بتونه سربی
oakum	خمیر بتونه
spackle	بتونه نقاشی
caulker	بتونه کار
paste wood filler	بتونه چوب
puttier	بتونه کار شیشه
sealer	بتونه یااستری رنگ
mastic	نوعی بتونه یاچسب
primers	مبادی اولیه بتونه
caulk	بتونه گیری کردن
glazing compound	بتونه شیشه بری
caulking gun	تلمبه بتونه زنی
gesso	سطح پوشیده از بتونه
glazier's putty	بتونه شیشه بری
primer	مبادی اولیه بتونه
to know the ropes	راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
torches	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
scrim	پارچه استری مبل وغیره کرباس نازکی که بعنوان بتونه قاب چوبی وامثال ان بکارمیبرند
pence for any thing	میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
stringing	خطوط خاتم کاری و منبت کاری
glid	تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
tar down	بتونه مالی کردن مسدود کردن سوراخها
came	میله سربی بتونه سربی
drilling pattern	نمونه مته کاری الگوی مته کاری
plumbery	سرب کاری کارخانه سرب کاری
mosaics	موزاییک کاری معرق معرق کاری
malfunctioned	کژ کاری
malfunctions	کژ کاری
electroplating	اب کاری
parget	گچ کاری
impotency	کاری
plastering	گچ کاری
intent on doing anything	کاری
slobbery	تف کاری
curries	کاری
curry	کاری
inaction	بی کاری
impotence	کاری
active	کاری
under employment	کم کاری
effective	کاری
currie	کاری
flower piece	گل کاری
plasterwork	گچ کاری
malfunction	کژ کاری
curry powder	کاری
feckful	کاری
curry powders	کاری
hypofunction	کم کاری
studious to do a thing	بکردن کاری
surgical operation	دست کاری
purview of an occupation	حدود کاری
plaster background	دورنمای گچ کاری
studious of doing a thing	بکردن کاری
stonemasonry	سنگ کاری
to reproach an act	کاری را بد دانستن
steelwork	فولاد کاری
tessellation	موزاییک کاری
the manner of doing any thing	طرزانجام کاری
trephine	مته کاری
trephination	مته کاری
treacherousness	خیانت کاری
workstations	ایستگاه کاری
workstation	ایستگاه کاری
toryism	محافظه کاری
punching	منگنه کاری
tongue lash	فحش کاری
perfidiousness	خیانت کاری
insulation	عایق کاری
tinwork	قلع کاری
the needful	اصل کاری
extrudes	چکش کاری
stannary	قلع کاری
stalactite work	مقرنس کاری
burnishing	پرداخت کاری
workbenches	محیط کاری
metalwork	فلز کاری
extrude	چکش کاری
illuminations	تذهیب کاری
workbench	محیط کاری
extruded	چکش کاری
afforestation	جنگل کاری
frustrating	بدل کاری
frustrates	بدل کاری
extruding	چکش کاری
hammering	چکش کاری
frustrate	بدل کاری
burnishing	صیقل کاری
scabbing	تیشه کاری
pique	منبت کاری
pomiculture	میوه کاری
illumination	تذهیب کاری
scrimshaw	هنرمنبت کاری
probationership	ازمایش کاری
energetic	جدی کاری
relievo	برجسته کاری
repetition of an act	تکرار کاری
sinfulness	خطا کاری
latticework	شبکه کاری
reservedness	احتیاط کاری
reshaping	روانه کاری
rice field	برنج کاری
roughening by picking	تیشه کاری
metallurgy	فلز کاری
plating	روکش کاری
hydrotreating	هیدروژن کاری
argentation	نقره کاری
disguised underemployment	کم کاری پنهان
folding press	پرس خم کاری
folding machine	دستگاه خم کاری
blindage	صیقل کاری
flagitiousness	تبه کاری
boo boo	اشتباه کاری
finishing touches	دست کاری
brick work	سفت کاری
brick work	اجر کاری
brickworks	سفت کاری
anaplasty	پیوند کاری
galvanization	رویینه کاری
hunkerism	محافظه کاری
hours of business	ساعتهای کاری
hole punching	منگنه کاری
habitual way of doing anything	کردن کاری
graving	کنده کاری
glyptics	کنده کاری
misconduct	خلاف کاری
acrography	گچ کاری برجسته
active cell	خانه کاری
an active man	مرد کاری
an active remedy	درمان کاری
figuration	شیرین کاری
fiendishness	تبه کاری
drilling work	مته کاری
compulsiveness	مکرر کاری
conservativeness	محافظه کاری
contouring operation	فرم کاری
contrasuggestibility	وارون کاری
cotton plantation	پنبه کاری
counterattack	بدل کاری
crypianalysis	پنهان کاری
cutting off	برش کاری
d. touch	نازک کاری
delicacy of touch	ریزه کاری
dry farm	دیم کاری
chromium plating	اب کرم کاری
fal lal	ریزه کاری
bumping tool	ابزار خم کاری
business hours	ساعت کاری
fairing	صیقل کاری
canniness	ملاحظه کاری
cartwhip	شلاق کاری
discreetness	احتیاط کاری
cautiousness	احتیاط کاری
factorage	حق العمل کاری
cementation	سمنت کاری
cementation	سیمان کاری
discreetnss	احتیاط کاری
patchery	وصله کاری
forging	چکش کاری
smelting	ذوب کاری
misprision	خلاف کاری
forming	فرم کاری
amalgamate	ملغمه کاری
amalgamated	ملغمه کاری
amalgamates	ملغمه کاری
amalgamating	ملغمه کاری
meshwork	شبکه کاری
measure of prevention	احتیاط کاری
masonery	سنگ کاری
molding operation	فرم کاری
molding operation	قالب کاری
compounding	امیزه کاری
farming	اجاره کاری
joinery	نازک کاری
parquetry	موزاییک کاری
welding	جوش کاری
lubrication	روغن کاری

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com