Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 109 (7 milliseconds)
English
Persian
on guard
بحالت گارد
Other Matches
horse guards
گارد مخصوص سواره نظام گارد سوار نگهبان سوار
praetorial
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
instatu quo
بحالت پیشین
deafly
بحالت کری
to stand at a
بحالت خبردارایستادن
au naturel
بحالت طبیعی
apeak
بحالت عمودی
To give someone a good thrashing.
خوش بحالت
geitja makki
دفاع دوبله بحالت
emulsify
بحالت تعلیق دراوردن
stabilising
بحالت موازنه دراوردن
stabilize
بحالت موازنه دراوردن
stabilized
بحالت موازنه دراوردن
stabilizes
بحالت موازنه دراوردن
emulsifies
بحالت تعلیق دراوردن
stabilises
بحالت موازنه دراوردن
emulsifying
بحالت تعلیق دراوردن
Zen
استراحت بحالت نشسته
stabilised
بحالت موازنه دراوردن
to heave to
بحالت ایست دراوردن
emulsified
بحالت تعلیق دراوردن
to come to a
بحالت خبردار ایستادن
on guard
بحالت محافظ باش
vitrifiable
قابل تبدیل بحالت زجاجی
tetanize
بحالت انقباض دائم دراوردن
cross support
نگهداشتن بدن بحالت صلیب
alerts
بحالت اماده باش درامدن یا دراوردن
to smile a person into a mood
کسیرا با لبخند بحالت ویژهای در ژوردن
poise
وزنه متحرک بحالت موازنه دراوردن
alerted
بحالت اماده باش درامدن یا دراوردن
alert
بحالت اماده باش درامدن یا دراوردن
deploying
بحالت صف دراوردن قرار دادن قشون
deploy
بحالت صف دراوردن قرار دادن قشون
deploys
بحالت صف دراوردن قرار دادن قشون
side cast
پرتاب نخ ماهیگیری بحالت قوس تقریبا" افقی
pullovers
پرس سینه بحالت خوابیده روی نیکت
To stand at attention(ease).
بحالت آماده باش ( آزاد ) ایستادن ( ؟ رآمدن )
pullover
پرس سینه بحالت خوابیده روی نیکت
lifeguards
گارد
kamae
گارد
backcourtman
گارد
gamae
گارد
life guard
گارد
lifeguard
گارد
guarding
گارد
guard
گارد
mounting
گارد
guards
گارد
guard of honor
گارد احترام
guards
محافظ گارد
itc avant garde
اوانت گارد ای تی سی
guarding
محافظ گارد
national guard
گارد ملی
flag guard
گارد پرچم
on guard
گارد گرفتن
waki kamae
گارد مبارز
seaman guard
گارد دریایی
praetorian guard
گارد ویژه
point guard
موقعیت گارد
guard
محافظ گارد
open guard
گارد باز
fencing position
گارد شمشیرباز
escort of the standard
گارد پرچم
color guard
گارد پرچم
armed guard
گارد مسلح
coastguard
گارد ساحلی
coast guard
گارد کرانه
coastguards
گارد ساحلی
en garde
گارد گرفتن
escort of the color
گارد پرچم
escort guard
گارد محافظ
officer of the guard
افسر گارد احترام
pipe the side
تجمع گارد احترام
lifeguards
گارد نجات دریایی
escort of the color
گارد محافظ پرچم
coast guard officer
افسر گارد کرانه
lifeguard
گارد نجات دریایی
escort of the standard
گارد محافظ پرچم
demobilize
ازحالت بسیج بیرون اوردن بحالت صلح دراوردن دموبیلیزه کردن
storm trooper
گارد حمله المان نازی
side boy
گارد احترام میز پاس
pipe the side
فرمان تجمع گارد احترام
seral
مربوط به تغییر وسیر تکامل یک منطقه از لم یزرعی بحالت ابادانی وپر درختی
swing
ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
swings
ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
army national guard
گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
rear takedown with outside leg tackle
گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
yeoman of the guard
گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
preatorian
وابسته به متعلق گارد ویژه سربازی که جزگاردویژه است
real stagnation point
نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
foils
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foil
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
transition
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
MalT
مالت زدن بحالت مالت دراوردن
To stand at the salute.
بحالت سلام ایستادن (سلام نظامی )
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
escorts
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
air sentinel
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
escorting
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escort
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorted
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
short quard
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com