English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English Persian
This question is not at issue. بحث روی این موضوع نیست.
Search result with all words
that is not the proposition موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
that is not the question موضوع این نیست
There is more to it than meets the eye . It is not simple as all that. موضوع اینقدرها هم ساده نیست
The football players are warming up before the game ( match) . هنوز درگرما گرم موضوع است ( کاملا" متوجه نیست ؟ هنوز گرم است )
Other Matches
sequential access فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queues فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queue فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herring شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
All is not gold that glitters. <proverb> هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
winchester disk دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
reverses روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
step frame استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
transparently برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparent برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
circulars فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circular فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
leaving files open به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
his parentage isunknown اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
it is past all hope جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
it is inexpedient to reply پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
themes موضوع
mattering موضوع
text موضوع
themes موضوع ها
propositions موضوع
texts موضوع
subjects موضوع ها
topics موضوع ها
matters موضوع
issues موضوع
issued موضوع
motifs موضوع
afair موضوع
issue موضوع
propositioning موضوع
propositioned موضوع
proposition موضوع
mattered موضوع
subjected موضوع
subject موضوع
theme موضوع
point موضوع
head موضوع
question موضوع
questions موضوع
subjecting موضوع
subject [topic] موضوع
topic موضوع
matter موضوع
motif موضوع
subjects موضوع
questioned موضوع
objecting موضوع
object موضوع
indirect objects موضوع
objected موضوع
criteria موضوع
objects موضوع
plotless بی موضوع
direct objects موضوع
topic موضوع
topics موضوع
subjected رعایا موضوع
irrelevant خارج از موضوع
subject شیی موضوع
businesses موضوع تجارت
business موضوع تجارت
subjected شیی موضوع
it is a question of money موضوع بسته به
subject رعایا موضوع
subject matter مطلب موضوع
subject matter موضوع اصلی
decades ده موضوع یا رویداد
not to the point خارج از موضوع
not to point بیرون از موضوع
monomaniac دیوانه یک موضوع
subjects شیی موضوع
subjecting رعایا موضوع
in contestation موضوع بحث
in question موضوع بحث
matter on hand موضوع بحث
subjecting شیی موضوع
decade ده موضوع یا رویداد
objects موضوع منظره
objected موضوع منظره
fair game <idiom> موضوع تهاجم
What is it all about ? موضوع چیست ؟
object موضوع منظره
neither here nor there <idiom> بیربط به موضوع
direct objects موضوع منظره
issued موضوع شماره
indirect objects موضوع منظره
problems معما موضوع
cases موضوع حالت
issue موضوع شماره
issue موضوع دعوی
issues موضوع دعوی
issues موضوع شماره
case موضوع حالت
recitations تعریف موضوع
recitation تعریف موضوع
objecting موضوع منظره
issued موضوع دعوی
lemma مقدمه موضوع
problem معما موضوع
subduce موضوع کردن
affaire d'honneur موضوع شرافتی
side show موضوع فرعی
res ipsa loquitur موضوع گویاست
a horse of another colour [different colour] موضوع علیحده
What's behind all this? موضوع چه است؟
privity موضوع محرمانه
What gives? موضوع چه است؟
What is happening? موضوع چه است؟
subject and predicate موضوع و محمول
subject of debate موضوع دعوی
sign position موضوع علامت
beside the question خارج از موضوع
at issue موضوع بحث
What's cooking? موضوع چه است؟
What is the matter? موضوع چه است؟
sides of the question اطراف موضوع
What's going on? موضوع چه است؟
What's wrong? موضوع چه است؟
What's up? موضوع چه است؟
What's on? موضوع چه است؟
grievance موضوع شکایت
side issue موضوع فرعی
side issues موضوع فرعی
postulate اصل موضوع
universe of discourse موضوع بحث
postulated اصل موضوع
postulating اصل موضوع
postulates اصل موضوع
What's the matter? موضوع چیه؟
subjects رعایا موضوع
out of question خارج از موضوع
off the track از موضوع پرت
objective complement مکمل موضوع
the matter is perplexed موضوع درهم است
the matter in hand موضوع مورد بحث
obiter dictum خارج از موضوع دعوی
subjecting مبحث موضوع مطالعه
the tax in question مالیات موضوع بحث
at stake نامعلوم موضوع بحث
donnee موضوع داستان یا درام
deviate from the main subject از موضوع خارج شدن
it is a question of money موضوع پول است
that is a matter of habit موضوع عادت است
contested area منطقه موضوع اختلاف
stick to the point از موضوع خارج نشوید
subjects مبحث موضوع مطالعه
bet موضوع شرط بندی
matter in hand موضوع مورد بحث
there دراین موضوع انجا
bets موضوع شرط بندی
lowdown <idiom> لپ مطلب ،حقیقت موضوع
i a with you on that matter من در ان موضوع با شماموافق هستم
question in dispute موضوع متنازع فیه
embroglio گیر موضوع غامض
subject مبحث موضوع مطالعه
object of worship موضوع پرستش یاستایش
cause موضوع منازع فیه
causing موضوع منازع فیه
The contrary was proved. عکس موضوع ثابت شد
content موضوع یک برنامه یا متن
contenting موضوع یک برنامه یا متن
topicality موضوع موردبحث روز
remind me ofit ان موضوع را بخاطرمن بیاورید
dawn on <idiom> روشن شدن (موضوع)
causes موضوع منازع فیه
That is beside the point. It is irrelevant ( inconsequential , immaterial ) . ربطی به موضوع ندارد
reagent موضوع ازمایش روانی
thematic apperception test ازمون اندریافت موضوع
subjected مبحث موضوع مطالعه
The topic of our discussion . The subject of our talk (argument). موضوع بحث وصحبت ما
vexata questio موضوع متنازع فیه
permit goods coveredby کالای موضوع پروانه
plots موضوع اصلی توط ئه
It deals with ... موضوع در باره ... است.
It dawned on me. بعدش من [آن موضوع را] فهمیدم.
name of the game <idiom> قسمت اصلی یک موضوع
plotted موضوع اصلی توط ئه
monograph رساله درباره یک موضوع
red herring <idiom> از موضوع اصلی دورکردن
monographs رساله درباره یک موضوع
plot موضوع اصلی توط ئه
gambits بذله موضوع بحث
gambit بذله موضوع بحث
symposia مقالات گوناگون درباره یک موضوع
symposium مقالات گوناگون درباره یک موضوع
to expatiate on a subject راجع یک موضوع زیادگویی کردن
acatalepsy موضوع غیرقابل درک مکتب
I'll look into the matter. من موضوع را دنبال خواهم کرد.
the reverse of the medal طرف یا جنبه دیگر موضوع
text book کتاب اصلی دریک موضوع
star turn موضوع مهم وقابل توجه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com