English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
monetrarist keynesian debate بحث طرفداران مکتب پولی وکینزی
Other Matches
monetarists طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
neo keynesians اقتصاددانان جدید کینزی گروهی که نظریات اقتصادی انها بر خلاف نظریات طرفداران مکتب پولی است
monetary school مکتب پولی
monetary school مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
pros طرفداران
pros and cons موافق و مخالف طرفداران و منتقدان
suffragist طرفداران دادن حق رای یا حق انتخاب
european monetary agreement موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
utopian socialism طرفداران مکتبی که هر یک مدینه فاضلهای برای خود تصورمیکردند در این گروه افرادی چون رابرت اون
enemy alien طرفداران دشمن در خاک خودی هواداران دشمن
school مکتب
ism مکتب
schools مکتب
Impressionism مکتب تجسم
salpetriere school مکتب سالپتریر
cynicism مکتب کلبیون
nancy school مکتب نانسی
materialism مکتب مادیت
neoclassical school مکتب نئوکلاسیک
roman school مکتب رفائیل
operationalism مکتب عملی
cynism [rare] [cynicism] مکتب کلبیون
operationism مکتب عملی
raphael school مکتب رفائیل
mesmerism مکتب مسمر
orthodox school مکتب کلاسیک
eclecticism مکتب التقاطی
banking school مکتب بانکداری
austrian school مکتب اتریشی
association school مکتب تداعی
freudianism مکتب فروید
freudism مکتب فروید
historcicism مکتب تاریخی
imagism مکتب تخیل
lamarckianism مکتب لامارک
leipzig school مکتب لایپزیک
manchester school مکتب منچستر
mathematical school مکتب ریاضی
cartesianism مکتب دکارت
cabalism مکتب حروفیون
cult مکتب تفکر
schools مکتب دبستان
wurzburg school مکتب وورتسبورگ
zurich school مکتب زوریخ
schools مکتب نحله
existentialism مکتب اگزیستانسیالیزم
Classicism مکتب کلاسیسم
egalitarianism مکتب مساوات
protectionism مکتب حمایتی
cults مکتب تفکر
vienna school مکتب وین
utilitarianism مکتب انتفاعی
school مکتب نحله
school مکتب دبستان
lamarckism مکتب لامارک
institutionalism مکتب اصالت نهاد
school پیروان یک مکتب اموزشگاه
keynesian economics مکتب اقتصادی کینز
semeiotic مکتب علائم رمزی
Pre-Raphaelite مکتب پیش رافائلی
Pre-Raphaelites مکتب پیش رافائلی
imagism مکتب شعر جدید
hedonism مکتب رفاه طلبی
school مکتب علمی یافلسفی
classical economics مکتب کلاسیک در اقتصاد
schools پیروان یک مکتب اموزشگاه
schools مکتب علمی یافلسفی
liberal school مکتب ازادی اقتصادی
liberal school مکتب اقتصادی کلاسیک
realist پیرو مکتب realism
monetarism مکتب اصالت پول
monetarism مکتب پول گرایی
Art Nouveau مکتب هنری آرنوو
protectionism مکتب طرفدار حمایت
neoplatonism مکتب افلاطونیون جدید
nihilist معتقد به مکتب nihilism
semiotic مکتب علائم رمزی
humanism مکتب اصالت انسان
realists پیرو مکتب realism
romanticism مکتب هنری رومانتیک
egalitarianism مکتب مساوات بشر
egalitarianism مکتب تساوی طلب
cubism مکتب کوبیسم درنقاشی
sects مکتب فلسفی بخش
sect مکتب فلسفی بخش
individualism مکتب اصالت فرد
monetarist هوادار مکتب پول گرایی
analytic مربوط به مکتب یا فلسفهء تحلیلی
cubistic وابسته به مکتب هنری کوبیسم
dialectical idealism مکتب جدلی ایده الی
hedge school مکتب اموزشگاهی که درهوای ازاددایربود
kailyard school مکتب نویسندگی درباره اسکاتلند
Pre-Raphaelite وابسته به این مکتب و نقاشان آن
Pre-Raphaelites وابسته به این مکتب و نقاشان آن
academies مکتب انجمن ادباء و علماء
cubist وابسته به مکتب هنری کوبیسم
academy مکتب وروش تدریس افلاطونی
academy مکتب انجمن ادباء و علماء
academies مکتب وروش تدریس افلاطونی
analytical مربوط به مکتب یا فلسفهء تحلیلی
acatalepsy موضوع غیرقابل درک مکتب
schoolmaster نافم مدرسه مکتب دار
schoolmasters نافم مدرسه مکتب دار
moneyed پولی
moneyary پولی
impecuniosity بی پولی
impecuniousity بی پولی
pocket پولی
pockets پولی
venal پولی
mercenaly پولی
pecuniary پولی
monetary پولی
cynic بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
cynics بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
manchester school مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
symbolism نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
hegelianism مکتب فلسفی هگل فیلسوف المانی
Pre-Raphaelite مکتب بازنمایی طبیعت آنطور که هست
truant شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
Pre-Raphaelites مکتب بازنمایی طبیعت آنطور که هست
truants شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
bald style روش و مکتب ساده وبی لطافت
monetary incentive مشوق پولی
monetary inflation تورم پولی
monetary instruments ابزارهای پولی
monetary economy اقتصاد پولی
monetary expansion توسعه پولی
monetary deflation محدودیت پولی
monetary deflation انقباض پولی
monetary convention اتحاد پولی
monetary control نظارت پولی
monetary control کنترل پولی
monetary base پایه پولی
monetary base مبنای پولی
monetary reserves ذخائر پولی
money matters امور پولی
money income درامد پولی
money illusion خطای پولی
money illusion توهم پولی
money capital سرمایه پولی
monetary policy سیاست پولی
monetary value ارزش پولی
monetary unit واحد پولی
monetary targets اهداف پولی
monetary system سیستم پولی
monetary sector بخش پولی
polyethylene پولی اتیلن
monetary restriction محدودیت پولی
monetary authorities مقامات پولی
monetary assets دارائیهای پولی
money order حواله پولی
reconvert پولی را مجدداتسعیرکردن
polymyxin پولی میکسین
polywag پولی واگ
financial inventory ذخایر پولی
grooved pulley پولی شیاردار
financial property اموال پولی
financial property داراییهای پولی
money wage مزد پولی
unit of currency واحد پولی
backing پشتوانه پولی
real غیر پولی
money orders حواله پولی
tight money کنترل پولی
loose pulley پولی هرزگرد
pecuniary liability ضمانت پولی
dealing for money معاملات پولی
pay patient مریض پولی
behaviorism مکتب روانشناسی برمبنای رفتار و ادراکات فرد
strategic concentration by rail سیستم پولی فلزی
finance تامین هزینه پولی
nonmonetarists اقتصاددانان غیر پولی
tight money سیاست پولی انقباضی
nonmonetary assets دارائیهای غیر پولی
nonmonetary sector بخش غیر پولی
nonmonetary income درامد غیر پولی
tools of monetary policy ابزار سیاست پولی
rate of money wage نرخ مزد پولی
not for the world <idiom> دراعضای هیچ پولی
down and out <idiom> هیچ پولی نداشتند
pecuniary externalities پی امدهای خارجی پولی
price ارزش پولی کالا
prices ارزش پولی کالا
feel the pinch <idiom> دچار بی پولی شدن
poly vinil chloride کلرور پولی وینیل
money well spent <idiom> پولی که هدر نرفته
pure monetary policy سیاست پولی خالص
deflation انقباض پولی رکود
financed تامین هزینه پولی
finances تامین هزینه پولی
european monetary fund صندوق پولی اروپا
it was a خوب پولی بود
european monetary system سیستم پولی اروپایی
expansionary monetary policy سیاست پولی انبساطی
gold currency system نظام پولی طلا
gold standard نظام پولی طلا
he is pressed for money از بی پولی در مضیقه است
hyperdeflation انقباض پولی شدید
i owe some money to you یک پولی به شما بدهکارم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com