Dictiornary-Farsi | بحد کمال رسیدن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (8 milliseconds)

English	Persian
to attain perfection	بحد کمال رسیدن


Search result with all words

mature	به حد کمال رسیدن
matures	به حد کمال رسیدن
autumn	برگ ریزان زمان رسیدن و نزول چیزی دوران کمال
autumns	برگ ریزان زمان رسیدن و نزول چیزی دوران کمال
Other Matches

the end sanctifies the means	خوبی وبدی وسائل رسیدن بمقصودی پس از رسیدن به ان مقصودمعلوم میشود
beat	گریختن ازچنگ مدافع رسیدن به پایگاه پیش از رسیدن توپ بیس بال صدای منظم پای اسب
beats	گریختن ازچنگ مدافع رسیدن به پایگاه پیش از رسیدن توپ بیس بال صدای منظم پای اسب
to come in first	پیش ازهمه رسیدن زودترازهمه رسیدن
to come to a he	باوج رسیدن بمنتهادرجه رسیدن
svelte	با کمال
period	کمال
perfectness	کمال
periods	کمال
maturity	کمال
crown	حد کمال
plentitude	کمال
svelt	زن با کمال
crowns	حد کمال
throroughness	کمال
sophistication	کمال
exactitude	کمال
delelopment	کمال
completeness	کمال
decentness	کمال
perfection	کمال
thoroughness	کمال
amplitude	کمال
integrity	کمال
plenitude	کمال سرشاری
accomplishment	کمال هنر
dyed-in-the-wool	تمام و کمال
ideal	کمال مطلوب
woefully <adv.>	با کمال تاسف
perfectible	کمال پذیر
nephrotomy	کمال منتها
acme	نقطهء کمال
perfectibility	کمال پذیری
regretfully <adv.>	با کمال تاسف
regrettably <adv.>	با کمال تاسف
sad to say [regrettably] <adv.>	با کمال تاسف
unfortunately <adv.>	با کمال تاسف
decently	از روی کمال
to the life	با کمال دقت
apogee	نقطهء کمال
entelechy	کمال اول
edifying	کمال اور
the utmost love	کمال محبت
hone	به کمال رساندن
economic maturity	کمال اقتصادی
perfectionism	کمال گرایی
finished	مهذب با کمال
consummation	کمال منتها
to perfection	بحد کمال
ideals	کمال مطلوب
elaborateness	کمال دقت
to pay up	تمام و کمال پرداختن
meridians	اوج درجه کمال
to pay off	تمام و کمال پرداختن
the pink ofhealth	کمال تندرستی یا صحت
meridian	اوج درجه کمال
perfection of savagery	کمال وحشی گری
in the pink	در کمال تندرستی یا صحت
primed	کمال بهترین قسمت
full and final settlement	تسویه تمام و کمال
complementarity	کمال اصل متممیت
prime	کمال بهترین قسمت
optimal	مربوط به کمال مطلوب
primes	کمال بهترین قسمت
gonogenesis	کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
I'll be happy to help [assist] you.	من با کمال میل در اختیار شما هستم.
beau ideal	زیبای تمام عیار کمال مطلوب
drive to maturity	جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
nympholept	کسیکه جنوی یافتن کمال مطلوب یا پی کردن چیز غیرقابل دسترسی را دارد
ideal index	شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
attaint	رسیدن به
attain	رسیدن
get at	رسیدن به
catch up	رسیدن به
to come by	رسیدن
reaches	رسیدن به
attains	رسیدن
attaining	رسیدن
attained	رسیدن
land	رسیدن
to catch up	رسیدن به
reaches	رسیدن
peering	رسیدن
peered	رسیدن
peer	رسیدن
accru	رسیدن
light or lighted	رسیدن
acceding	رسیدن
come	رسیدن
comes	رسیدن
arrive	رسیدن
arrived	رسیدن
arrives	رسیدن
reach	رسیدن
reach	رسیدن به
accedes	رسیدن
reached	رسیدن به
acceded	رسیدن
maturate	رسیدن
reaching	رسیدن
befall	در رسیدن
reaching	رسیدن به
befallen	در رسیدن
befalling	در رسیدن
befalls	در رسیدن
reached	رسیدن
befell	در رسیدن
accede	رسیدن
arriving	رسیدن
to come to a he	رسیدن
get	رسیدن
arr	رسیدن
to see to	رسیدن
overtaken	رسیدن به
getting	رسیدن
approach	رسیدن
escalated	رسیدن
escalates	رسیدن
escalating	رسیدن
take in (money) <idiom>	رسیدن
approached	رسیدن
run up	رسیدن
gets	رسیدن
approaches	رسیدن
overtakes	رسیدن به
overtake	رسیدن به
aims	رسیدن
to d. up with	رسیدن به
to come to hand	رسیدن
escalate	رسیدن
aim	رسیدن
aimed	رسیدن
arrival	رسیدن
to get at	رسیدن به
expire	به سر رسیدن
to fetch up	رسیدن
land vi	بزمین رسیدن
have it <idiom>	به جواب رسیدن
reach an agreement	به توافق رسیدن
meet of approval of	به تصویب ..... رسیدن
to go round	به همه رسیدن
to reach a place	بجایی رسیدن
to turn out	به پایان رسیدن
come down by inheritance	به ارث رسیدن
fetch up	به نتیجه رسیدن
go round	به همه رسیدن
grow up	به سن بلوغ رسیدن
handed down	به تواتر رسیدن
forereach	فرا رسیدن
to come to a end	به پایان رسیدن
to pay the penalty of	بسزای .... رسیدن
to round into a man	بمردی رسیدن
to run out	بپایان رسیدن
to strike oil	بنفت رسیدن
to wait	خدمت رسیدن
wrap up	به نتیجه رسیدن
Welcome back.	رسیدن بخیر
To reach ones destination.	بمقصد رسیدن
to come to an end	بپایان رسیدن
to a greatness	به بزرگی رسیدن
to attain on's majority	بحدرشد رسیدن
to come to a point	بنوک رسیدن
to be late	دیر رسیدن
to be duly punished for	به کیفر ..... رسیدن
to be approved	به تصویب رسیدن
to draw level	بحریف رسیدن
to draw to an end	بته رسیدن
to fall due	موعد رسیدن
to meet the a of	به تصویب رسیدن
at the end of one's rope <idiom>	به آخرخط رسیدن
come to terms <idiom>	به موافقت رسیدن
to the eye <idiom>	به نظر رسیدن
to the wall <idiom>	به آخر خط رسیدن
overgo	رسیدن به گذشتن
outjockey	در رسیدن پوشاندن
on station	رسیدن به هدف
taper off <idiom>	کم کم به آخر رسیدن
last straw <idiom>	[به آخر خط رسیدن]
get on in years <idiom>	به سن پیری رسیدن
come to the point <idiom>	به نکتهاصلی رسیدن
dead end <idiom>	به آخرخط رسیدن
strike oil	به نفت رسیدن
run out	باخر رسیدن
pull up with	به چیزی رسیدن
pull up to	به چیزی رسیدن
down to the wire <idiom>	به آخر خط رسیدن
get hold of (something) <idiom>	به مالکیت رسیدن
come about	بانجام رسیدن
over	به انتها رسیدن
over-	به انتها رسیدن
consummates	بوصال رسیدن
consummating	بوصال رسیدن
make	رسیدن به ساخت
descends	به ارث رسیدن
finish	به انتها رسیدن
finishes	به انتها رسیدن
peak	به قله رسیدن
consummate	بوصال رسیدن
receive	رسیدن پذیرفتن
peter	بپایان رسیدن