English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
drive بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد
drives بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد
Other Matches
download 1-بارکردن برنامه یا بخشی از داده ازمحدودهای ازکامپیوتر ها توسط خط تلفن . 2-بار کردن داده از CPU به کامپیوتر کوچک 3-ارسال نوشتار چاپگر ذخیره شده روی دیسک به چاپگر
leaders بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leader بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
guard band بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
manager بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
managers بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
backup دستور برگرداندن داده از دیسک سخت به فلاپی دیسک یا نوار
spool انتقال داده از یک دیسک به نوار
spools انتقال داده از یک دیسک به نوار
headers بخشی از داده در ابتدای نوار مغناطیسی که حاوی مشخصات
header بخشی از داده در ابتدای نوار مغناطیسی که حاوی مشخصات
volumes دیسک یا نوار یا وسیله ذخیره سازی
volume دیسک یا نوار یا وسیله ذخیره سازی
bot بخشی که شروع فضای ضبط نوار مغناطیسی را علامت می گذارد
beginning بخشی از ماده که شروع ناحیه ضبط یک نوار مغناطیسی را می سازد
beginnings بخشی از ماده که شروع ناحیه ضبط یک نوار مغناطیسی را می سازد
silicon بخشی از RAM که به صورت دیسک درایو سریع کار میکند
inlay card کارت شناسایی درون نوار یا جعبه دیسک
drive باعث کار کردن یک نوار یا دیسک شدن
cartridge درایوی که یک دیسک یا نوار را در کارتریج به کار می گیرد
volume نام انتساب شده به دیسک یا نوار مشخص
cartridges درایوی که یک دیسک یا نوار را در کارتریج به کار می گیرد
volumes نام انتساب شده به دیسک یا نوار مشخص
drives باعث کار کردن یک نوار یا دیسک شدن
bulk پاک کردن یک دیسک یا نوار مغناطیسی در یک عمل
writes قراردادن متن یا داده روی دیسک یا نوار
write قراردادن متن یا داده روی دیسک یا نوار
punched بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
punch بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
punches بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
load قرار دادن دیسک یا نوار در کامپیوتر تا اجرا شود
load انتقال فایل یا برنامه از دیسک یا نوار به حافظه اصلی
loads قرار دادن دیسک یا نوار در کامپیوتر تا اجرا شود
loads انتقال فایل یا برنامه از دیسک یا نوار به حافظه اصلی
subdirectory دایرکتورهای محتوای دیسک یا نوار مربوط به دایرکتوری اصلی
dos بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و دستیابی فایل را کنترل میکند
operated بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
operate بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
operates بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
media مواد مغناطیسی برای ذخیره سیگنالها مثل دیسک و نوار و.
cartridge کاست قابل حمل حاوی دیسک یا نوار یا برنامه یاداده
blank نوار یا دیسک مغناطیسی که دادهای روی آن ذخیره نشده است
DDE دستیابی مستقیم از طریق کلید به داده دیسک یا نوار مغناطیسی
cartridges کاست قابل حمل حاوی دیسک یا نوار یا برنامه یاداده
oxide اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
oxides اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
blankest نوار یا دیسک مغناطیسی که دادهای روی آن ذخیره نشده است
record ذخیره سازی داده یا سیگنال روی نوار یا دیسک یا کامپیوتر
DoubleSpace برنامه نرم افزاری که بخشی از DOS-MS است و باعث فشرده سازی دیسک میشود
packing تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت دیسک یا نوار ذخیره شوند
write protect شیوهای برای محافظت ازنوشته شدن اطلاعات روی دیسک یا نوار
density حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
density تعداد بیتهایی که در یک واحد مسافت در دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
densities حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
densities تعداد بیتهایی که در یک واحد مسافت در دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
center قرار دادن مناسب نوک خواندن / نوشتن روی دیسک مغناطیسی یا نوار
library شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
beginnings نشانه آغاز یک رشته داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا نوار
centers قرار دادن مناسب نوک خواندن / نوشتن روی دیسک مغناطیسی یا نوار
beginning نشانه آغاز یک رشته داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا نوار
centered قرار دادن مناسب نوک خواندن / نوشتن روی دیسک مغناطیسی یا نوار
libraries شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
centre قرار دادن مناسب نوک خواندن / نوشتن روی دیسک مغناطیسی یا نوار
centred قرار دادن مناسب نوک خواندن / نوشتن روی دیسک مغناطیسی یا نوار
allocations یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
allocation یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
boot روی یک دیسک سخت با بیشتر از یک بخش بخشی که حاوی برنامه راه انداز و سیستم عامل است
recording تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
erases آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
erased آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
clock خط علامت روی دیسک یا نوار که حاوی داده درباره محل نوک خواندن است
erase آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
clocks خط علامت روی دیسک یا نوار که حاوی داده درباره محل نوک خواندن است
recordings تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
erasing آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
takedown حذف نوار یا کاغذ یا دیسک از یک وسیله جانبی پس از یک کار و آماده کردن آن برای بعدی
spooling device وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
spooler وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
virtual بخشی از RAM دریک برنامه کنترل کوتاه به صورتی که گویی یک سیستم ذخیره سازی دیسک سریع است
BIM نشانه مشخص کننده شروع رشته دادهای که روی دیسک درایو یا نوار ضبط شده است
ramdrive.sys در DOS یک فایل پیکربنغی همراه سیستم عامل است که بخشی از حافظه دستیابی مستقیم کامپیوتر را بعنوان یک دیسک کنار می گذارد
blind keyboard صفحه کلیدی که خروجی آن نشان داده نمیشود ولی مستقیماگ روی نوار یا دیسک مغناطیسی ضبط میشود
cluster bombs یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bomb یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
clusters یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
capstan میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
fix دیسک سخت یا دیسک مغناطیسی که قابل حذف شدن از درایور دیسک نیست
fixes دیسک سخت یا دیسک مغناطیسی که قابل حذف شدن از درایور دیسک نیست
demagnetize پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار یا نوک ضبط کردن
rigid دیسک مغناطیسی محکم که داده بسیار بیشتری از فلاپی دیسک را میتواند ذخیره کند و از دیسک درایو حذف نمیشود
FEDS سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک در درایوهای دیسک سخت
degauss پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
computer aided factory management مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
fixes سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
fix سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
degausser وسیلهای برای پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار یا نوک ضبط کردن
electronic استفاده ازکامپیوتر برای انتقال پول از بانک و برعکس
positioned مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
position مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
mounts عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است
mount عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است
activities چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
activity چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
security کپی از دیسک یا نوار یا فایل که در محل ایمن قرار دارد در صورتی که کپی موجود خراب شود یا گم شود
tracks یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
track یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
tracked یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
obstructionist اکثریت می اندازد
the ink blots این مرکب لک می اندازد
azimuth زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی
reel-to-reel کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
pickup reel نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
reel to reel کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
splices نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
spliced نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splice نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splicing نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
The trees give a pleasant shade . درختان سایه قشنگه می اندازد
perforated tape نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
pinchwheel چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود
auto توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
autos توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
head دیسک مخصوص برای تمیز کردن نوک خواندن / نوشتن دیسک
eds درایو دیسک که از جعبه دیسک قابل جابجایی استفاده میکند
constant فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
constants فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
exchangeable درایو دیسک با پوش قابل حرکت . در مقابل دیسک ثابت
boot اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
movable نوک دیسک مغناطیسی که در روی دیسک حرکت میکند تا به شیار مورد نظر برسد
transmissive disk دیسک ذخیره داده نوری که در آن اشعه لیزر از دیسک به مسیر تشخیص در پایین آن می تابد
disk operating system کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
magnetic tapes جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
magnetic tape جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
cartridge جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
cartridges جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
CD WO دیسک ROM-CD و فن آوری درایو که به کاربر اجازه میدهد فقط یک بار روی دیسک بنویسد
memento mori کاسه یاچیزدیگری که انسان رابیادمردن می اندازد
big ball ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را می اندازد
It reminds me of my schooldays . مرا بیاد دوران مدرسه می اندازد
write protect tab حفافت دیسک لغزان از نوشته شدن اطلاعات جدید به وسیله یک شکاف که روی دیسک ایجاد میشود
identities الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identity الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
eight inch disk درایو دیسک برای دیسک هشت اینچی
flying head نوک خواندن / نوشتن دیسک سخت که به صورت حلقهای است و بالای سطح دیسک چرخان قرار دارد
mirrored کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
mirror کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
mirrors کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
write protect قسنت کوچکی در فلاپی دیسک که حرکت داده شود مانع هر گونه نوشتن یا پاک کردن دیسک میشود
arm وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک
pumpkin پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
pumpkins پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
grounder موسس ضربتی که کسی یا چیزی رابزمین می اندازد
jump ball توپی که داور بین دوبازیگر به هوا می اندازد
reel to reel ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel-to-reel ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
deceleration time زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
scissoring 1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
petroleur کسیکه با استعمال نفت اتش سوزی راه می اندازد
parks حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
parked حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
park حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
access mechanism دستگاه مکانیکی در واحدذخیره دیسک که نوکهای مخصوص خواندن و نوشتن را روی شیارهای صحیح دیسک قرار میدهد مکانیزم دستیابی
platters دیسک درون درایو دیسک سخت
platter دیسک درون درایو دیسک سخت
harder دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hardest دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hard دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
What advice would you give to someone starting up in business? چه توصیه ای شما به کسی که کسب و کار راه می اندازد می کنید؟
megascope یکجور فانوس شعبده که تصویرهای بزرگ روی پرده می اندازد
startup disk فلاپی دیسک که حاوی فایلهای تشخیص سیستم عامل است و در صورتی که دیسک خراب شود برای راه اندازی کامپیوتر استفاده میشود
filibustered کسی که قانونگذاری مجلس را با اطاله کلام ووسایل دیگر بتاخیر می اندازد
filibustering کسی که قانونگذاری مجلس را با اطاله کلام ووسایل دیگر بتاخیر می اندازد
filibuster کسی که قانونگذاری مجلس را با اطاله کلام ووسایل دیگر بتاخیر می اندازد
filibusters کسی که قانونگذاری مجلس را با اطاله کلام ووسایل دیگر بتاخیر می اندازد
leadsman کسی که گلوله سربی بدریا می اندازد تا عمق انرا تعیین نماید
reader ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
readers ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
leader قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
leaders قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
tape drive نوار چرخان نوار ران
tape drives نوار چرخان نوار ران
double سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
jukebox درایو Rom-CD که میتواند چندین دیسک Rom-CD را نگه دارد و در صورت لزوم دیسک صحیح را انتخاب کند
jukeboxes درایو Rom-CD که میتواند چندین دیسک Rom-CD را نگه دارد و در صورت لزوم دیسک صحیح را انتخاب کند
doubled سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
DVD درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن یکبار داده روی دیسک DVD میدهد
floppy disks فلاپی دیسک دیسک نرم
floppy discs دیسک لغزان دیسک لرزان
floppy discs فلاپی دیسک دیسک نرم
disk drives دیسک ران دیسک چرخان
disk drives گرداننده دیسک دیسک گردان
disk drive دیسک ران دیسک چرخان
disk drive گرداننده دیسک دیسک گردان
floppy disk دیسک لغزان دیسک لرزان
floppy disk فلاپی دیسک دیسک نرم
floppy disks دیسک لغزان دیسک لرزان
unmount 1-حذف دیسک از دیسک درایو. 2-
video disk دیسک بصری دیسک تصویری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com