English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
the pale بخشی از ایرلند که در قلمردانگلیس است
Other Matches
ireland ایرلند
Ireland (Eire) ایرلند
hibernia ایرلند
erin ایرلند
Northern Ireland ایرلند شمالی
Eire کشور ایرلند
hibernian ساکن ایرلند
NI مخفف ایرلند شمالی
ulster ایالت اولسیتر در ایرلند
Celtic Revival [احیای هنر سلتی در بریتانیا و ایرلند]
ics Society Computer Irish انجمن کامپیوتری ایرلند
Hiberno-romanesque [سبک ساختمان های کلاسیک در ایرلند قرن ده تا بیست میلادی]
scissoring 1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
the british common wealth of nation انگلستان و ایرلند و ممالک وابسته ازاد و ممالک تحت الحمایه و مستعمره ان راگویند
hexaploid شش بخشی
triarchy سه بخشی
divisor بخشی
bisection دو بخشی
triplet سه بخشی
sectorial بخشی
parochial بخشی
tripartite سه بخشی
sextets شش بخشی
dichotomous دو بخشی
ninefold نه بخشی
sextet شش بخشی
trichotomous سه بخشی
portions بخشی
local <adj.> بخشی
regional <adj.> بخشی
fractions بخشی از
fraction بخشی از
portion بخشی
Centigrade صد بخشی
partial بخشی
sectoral بخشی
as part of بخشی از
fraction 1-بخشی از یک واحد
rehabilitation توان بخشی
stanza بخشی از بازی
contribute هم بخشی کردن
partial بخشی قسمتی
animations جان بخشی
contributed هم بخشی کردن
efficiency اثر بخشی
contributes هم بخشی کردن
contributing هم بخشی کردن
animation جان بخشی
fractions 1-بخشی از یک واحد
stanzas بخشی از بازی
refreshment نیرو بخشی
refreshments نیرو بخشی
effectiveness تاثیر بخشی
effectiveness اثر بخشی
dezincification فرسودگی بخشی
drill tang بخشی از مته
trichotomy سه بخشی بودن
triploid سه قسمتی سه بخشی
two sector economy اقتصاد دو بخشی
two sector model الگوی دو بخشی
vitalization حیات بخشی
vivification حیات بخشی
heptamerous هفت بخشی
part way بخشی از راه
stens مقیاس ده بخشی
sectoral integation ادغام بخشی
equipartition principle اصل هم بخشی
stanine scale مقیاس نه بخشی
fytte بخشی ازشعر
genbraliztion کلیت بخشی
haxamerous شش بخشی شش قسمتی
healthfulness صحت بخشی
personification شخصیت بخشی
physical medicine طب توان بخشی
pleasurability لذت بخشی
pleasurableness فرح بخشی
polychotomy چند بخشی
satisfactoriness رضایت بخشی
sectoral integation یکپارچگی بخشی
slice بخشی از چیزی
part بخشی از چیزی
stanine score نمره نه بخشی
slices بخشی از چیزی
nose band بخشی از کلگی اسب
flush فایل یا بخشی از حافظه
partial نیمه کاره بخشی از
arrays بخشی از داده در آرایه
array بخشی از داده در آرایه
sectoral planning برنامه ریزی بخشی
phased بخشی از فرآیند بزرگتر
flushing فایل یا بخشی از حافظه
flushes فایل یا بخشی از حافظه
tags بخشی از دستور کامپیوتری
a rosy future آینده امید بخشی
barge-course [بخشی از سفال بام]
courses بخشی از غذا اموزه
coursed بخشی از غذا اموزه
course بخشی از غذا اموزه
subsegment بخشی کوچک یک سگمنت
charitableness خیرخواهی صدقه بخشی
stanzas بخشی ازبازی هاکی
stanza بخشی ازبازی هاکی
contribution هم بخشی همکاری وکمک
fetches دستیابی به بخشی از حافظه
lobes بخشی از عضله یا مغز
fetch دستیابی به بخشی از حافظه
phases بخشی از فرآیند بزرگتر
tag بخشی از دستور کامپیوتری
vocational rehabilitation توان بخشی شغلی
lobe بخشی از عضله یا مغز
contributions هم بخشی همکاری وکمک
revivification باز جان بخشی
staves مقیاس پنج بخشی
cost effectiveness تاثیر بخشی هزینه
fetched دستیابی به بخشی از حافظه
phase بخشی از فرآیند بزرگتر
physical medicine درمان بدنی و توان بخشی
overlap پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
reviviscence بهوش اوری نیرو بخشی
A part of Iranian territory. بخشی از خاک ( سرزمین) ایران
overlaps پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
overlapped پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
moto بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
building unit جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان
box section leg ساق یا پایه بخشی از جعبه
filed بخشی از داده روی کامپیوتر
selective نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
cost effectiveness analysis تحلیل تاثیر بخشی هزینه ها
inter sectoral planning برنامه ریزی بین بخشی
selectively نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
file بخشی از داده روی کامپیوتر
palm of a glove بخشی از دستگش که کف دست را می پوشاند
highlights جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
bunging بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
beginnings حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده
introsusception دخول بخشی از روده در بخش دیگر
moto scramble مسابقه چند بخشی درمسیرهای گوناگون
carrier وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
intussusception دخول بخشی از روده در بخش دیگر
usenet بخشی از اینترنت که حاوی مجمعی است
metaplasm بخشی ازسفیده که موادیاخته ساز درانست
beginning حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده
maiden over بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
highlight جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
fronting بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
bunged بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
highlighted جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
bung بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
satellite کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
satellites کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
titillate بطور لذت بخشی تحریک کردن
titillated بطور لذت بخشی تحریک کردن
titillating بطور لذت بخشی تحریک کردن
selective مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
selectively مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
front line 9 بخش اول زمین 81 بخشی گلف
branches جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
branch جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
rehabilitation تجدید قوا کردن توان بخشی
parterre بخشی ازتماشاخانه که پشت سرنوازندگان است
municipality شهریا بخشی که دارای شهرداری است
municipalities شهریا بخشی که دارای شهرداری است
internal دستوری که بخشی از سیستم عامل است
carriers وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
bungs بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
storage بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
titillates بطور لذت بخشی تحریک کردن
to put in a piece of work بخشی از کار دیگران را انجام دادن
zeros پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
zeroes پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
zero پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
front بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
scans بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
scanned بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
transients بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
machine address برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
margins فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
transient بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
scan بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
nasopharynx بخشی از گلو گاه که بابینی راه دارد
cut حذف بخشی از متن از یک فایل تا کوتاه تر شود
margin فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
nine قسمت اول یادوم زمین 81 بخشی گلف
nines قسمت اول یادوم زمین 81 بخشی گلف
fail سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
holdup بازگشت یا نگهداری یک مقدار یا خط ارتباطی یا بخشی از حافظه
drives بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد
shirt-tail بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
failed سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
shirt-tails بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
absolute address برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
backplane بخشی از ساختمان کامپیوتر که حاوی تختههای مدار
fails سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
addressing روشی که بخشی از حافظه مکان دهی میشود
descender بخشی از حرف چاپ شده که زیر خط است
hex نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
hexadecimal notation نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
drive بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد
general delivery بخشی از ادارهی پست که مسئول اینگونهمراسلات است
cuts حذف بخشی از متن از یک فایل تا کوتاه تر شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com