Dictiornary-Farsi | بخش تهیه پروژه ها | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
project section	بخش تهیه پروژه ها


Other Matches

projected	پروژه پروژه افکندن
project	پروژه پروژه افکندن
projects	پروژه پروژه افکندن
laying up	تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
purvey	تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed	تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying	تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys	تهیه اذوقه تهیه سورسات
skeletonizer	تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
project	پروژه
projections	پروژه
projected	پروژه
projects	پروژه
profile of the road	خط پروژه
schemes	پروژه
schemed	پروژه
projection	پروژه
scheme	پروژه
project appraisal	ارزشیابی پروژه
project control	کنترل پروژه
project selection	انتخاب پروژه
project library	کتابخانه پروژه
design	پروژه طرح
project manager	مدیر پروژه ها
project manager	مدیر پروژه
designs	پروژه طرح
to shunt a project	کنارگذاشتن یک پروژه
project plan	طرح پروژه
long term project	پروژه طویل مدت
project technical report	گزارش فنی پروژه
project management program	برنامه مدیریت پروژه
project schedule	زمان بندی پروژه
project management system	سیستم مدیریت پروژه
project loans	قرضههای مربوط به پروژه ها
water utilization project	پروژه بهره برداری از منابع اب
The project was terminated as of July 1.	پروژه از اول ژولیه به پایان رسید.
map compilation	تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
projected	ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
project	ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
projects	ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
critical path analysis	استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
to boondoggle [American English]	پول و وقت تلف کردن [برای پروژه ای با سرمایه دولت بخاطر انگیزه سیاسی]
When we get this project off the ground we can relax.	وقتی این پروژه پا بگیرد و با موفقیت شروع شود، دیگر خیالمان راحت است.
workgroup	گروه کوچک کاربران که روی یک پروژه کار می کنند یا به یک شبکه محل وصل هستند
projection	سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections	سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
purveyed	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
latest event time	دیرترین زمانیکه تا ان زمان یک واقعه میتواند اتفاق بیافتد بدون انکه مدت اجرای پروژه طولانی تر گردد
feasibility	بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
optimum schedule	مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
outliner	برای اینکه به کاربر کمک کند تا بخش ها و زیربخشهای لیست ای از اشیا را مرتب کند یا بخشهایی از پروژه را
procurement	تهیه
ministration	تهیه
purvey	تهیه
off hand	بی تهیه
provision	تهیه
purveyed	تهیه
housing	تهیه جا
seating	تهیه جا
supplying	تهیه
supplied	تهیه
supply	تهیه
preparation	تهیه
purveys	تهیه
preparations	تهیه
counter preparation	ضد تهیه
purveying	تهیه
placements	تهیه شغل
process	تهیه کردن
cater	تهیه کردن
administer	تهیه کردن
prepares	تهیه کردن
placement	تهیه شغل
prepare	تهیه کردن
parasceve	روز تهیه
catered	تهیه کردن
catering	تهیه کردن
photo imagery	تهیه عکس
blends	تهیه کردن
caters	تهیه کردن
placements	تهیه کار
blend	تهیه کردن
administered	تهیه کردن
administering	تهیه کردن
on the stocks	د رشرف تهیه
administers	تهیه کردن
placement	تهیه کار
supplier	تهیه کننده
preparing	تهیه کردن
provides	تهیه دیدن
procures	تهیه کردن
counter preparation	تیر ضد تهیه
procuring	تهیه کردن
base development	تهیه پایگاه
provide	تهیه کردن
provide	تهیه دیدن
processes	تهیه کردن
procured	تهیه کردن
suppliers	تهیه کننده
affords	تهیه کردن
affording	تهیه کردن
lighting feeder	تهیه روشنایی
afforded	تهیه کردن
provides	تهیه کردن
procure	تهیه کردن
afford	تهیه کردن
fabricator	تهیه کننده
pitched	تهیه دیده
furtherance	تهیه وسایل
preparation	تهیه مقدمات
preparation	اتش تهیه
preparation	تهیه و ارایش
preparations	تهیه مقدمات
preparations	اتش تهیه
preparations	تهیه و ارایش
victualage	تهیه اذوقه
victual	تهیه اذوقه
triplicity	تهیه در سه نسخه
triplication	تهیه در سه نسخه
laid on <past-p.>	تهیه شده
provided <adj.> <past-p.>	تهیه شده
appropriated <adj.> <past-p.>	تهیه شده
provided [that] <conj.>	تهیه شده
supplied	تهیه کردن
supply	تهیه کردن
supplying	تهیه کردن
to make provision	تهیه دیدن
vacuum-packed	تهیه شده
preparatorily	بعنوان تهیه
preparation fire	اتش تهیه
preparation of food	تهیه خوراک
preparation time	زمان تهیه
preparator	تهیه کننده
provision	تهیه کردن
data processing	تهیه اطلاعات
data processing	تهیه و تولیداطلاعات
preparation fire	تیر تهیه
prepare mortar	تهیه ملات
to find in	تهیه کردن
to bargain for	تهیه دیدن
the water supply of tehran	تهیه اب تهران
the preparation day	روز تهیه
provisionment	تهیه خواربار
weaponry	تهیه سلاح
purveyance	تهیه خواربار
project section	بخش تهیه طرحها
prearranged	از پیش تهیه شده
processes	تهیه و تولید کردن
program section	بخش تهیه برنامه ها
aggregate flow diagram	نمودار تهیه مصالح
process	تهیه و تولید کردن
programmers	تهیه کننده برنامه
duplicator	ماشین تهیه رونوشت
prearrange	قبلا تهیه کردن
duplicators	ماشین تهیه رونوشت
polychromy	فن تهیه نقوش الوان
precontract preparations	تهیه اسناد قرارداد
polychrome	تهیه عکسهای رنگی
preparatory students	شاگردان تهیه یا مقدماتی
topography	تهیه نقشه از عوارض
programmer	تهیه کننده برنامه
melinite	مخصوص تهیه چاشنی
budgeteer	تهیه کننده بودجه
budgeter	تهیه کننده بودجه
it is in preparation	در دست تهیه است
information providers	تهیه کنندگان اطلاعات
hydrography	تهیه نقشه دریایی
furred	تهیه شده باخز
scripting	تهیه فایل اغازگر
stenciler	تهیه کننده استنسیل
stenciller	تهیه کننده استنسیل
affordable	قابل تهیه و خریداری
cold turkey	بدون تهیه وتدارک
whomp up	بسرعت تهیه کردن
budget directive	دستورالعمل تهیه بودجه
beach unit	یکان تهیه بارانداز
lyonnaise	باپیاز تهیه شده
quadruplicate	در چهارنسخه تهیه کردن
quadruplication	تهیه چیزی درچهارنسخه
acetylene generator	دستگاه تهیه استیلن
area projection	تهیه نقشه از منطقه
area projection	تهیه تصویر منطقه
artillery preparation	تیر تهیه توپخانه
artillery preparation	اتش تهیه توپخانه
barrier tactics	تاکتیک تهیه موانع
rotogravure	تهیه گراور غلتکی
to lay in a stock	موجودی تهیه کردن
advances	قبلا تهیه شده
getting	تهیه کردن فهمیدن
funded	تهیه وجه کردن
gets	تهیه کردن فهمیدن
procure	تهیه و تحویل اماد
fund	تهیه وجه کردن
triplicate	در سه نسخه تهیه کردن
hosts	تهیه تسهیلات ورزشی
hosting	تهیه تسهیلات ورزشی
foresee	قبلا تهیه دیدن