Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 200 (9 milliseconds)
English
Persian
die pressed part
بخش فشرده حدیدهای
Other Matches
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
drop froge
اهنگری کردن حدیدهای اهنگری حدیدهای
self-
فایل فشرده که حاوی برنامهای است که محتوای آن را از حالت فشرده در می آورد
congested
فشرده انباشته شده بهم فشرده
Intel
فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری
die cast
ریختن حدیدهای
die formed part
بخش قالبی حدیدهای
die form
شکل دادن حدیدهای
die stamping
قالب گیری حدیدهای
die burnishing
جلادهی یا پرداخت حدیدهای
die burnish
پرداخت کردن حدیدهای
drop forging press
پرس اهنگری حدیدهای
pressure die casting
ریخته گری حدیدهای فشاری
rate of die casting
سرعت ریخته گری حدیدهای
die casting process
فرایند ریخته گری حدیدهای
gravity die casting
ریخته گری حدیدهای ثقلی
die stamping press
پرس قالب گیری حدیدهای
die casting machine
دستگاه ریخته گری حدیدهای
die casting alloy
الیاژ ریخته گری حدیدهای
pressure die casting machine
دستگاه ریخته گری حدیدهای فشاری
pressure die casting process
فرایند ریخته گری حدیدهای فشاری
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
turbojet
توربین هوای فشرده کمپرسور هوای فشرده
die casting
ریختن فلزات تحت فشار ریخته گری حدیدهای
companding
دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
n-key rollover
[این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
condensed
به هم فشرده
condensed
فشرده
squeezed
فشرده
congested
در هم فشرده
intensive
فشرده
squeezes
فشرده
squeeze
فشرده
compressed
فشرده
compressive
فشرده
squeezing
فشرده
strained
فشرده
cast up
فشرده کردن
crushed
<adj.>
<past-p.>
فشرده شده
alloy steel
فولاد فشرده
succinct
مجمل فشرده
coarctate
بهم فشرده
compactions
فشرده سازی
compressing
هم فشرده کردن
compresses
هم فشرده کردن
compressed air
هوای فشرده
compress
هم فشرده کردن
compaction
فشرده سازی
packing
فشرده سازی
compressed file
فایل فشرده
condensed type
نوع فشرده
compact section
مقطع فشرده
condensed type
چاپ فشرده
compact disk
دیسک فشرده
condensive load
بار فشرده
cast iron
فولاد فشرده
press board
مقوای فشرده
dice
رقابت فشرده
dicing
رقابت فشرده
dices
رقابت فشرده
diced
رقابت فشرده
depressed
فشرده شدن
repressed brick
اجر فشرده
seried
بهم فشرده
steel aloy
فولاد فشرده
packs
فشرده سازی
pack
فشرده سازی
packed decimal
دهدهی فشرده
package program
برنامه فشرده
press part
بخش فشرده
massive
گنده فشرده
laser
دیسک فشرده
fasciated
بهم فشرده
lasers
دیسک فشرده
ice crete
بتون فشرده
incompressible
فشرده نشدنی
concise
لب گو فشرده ومختصر
mass practice
تمرین فشرده
massively
گنده فشرده
packed snow
برف فشرده شده
CD audio
روی دیسک فشرده
decompress
ناهم فشرده کردن
caisson foundation
پی سازی با هوای فشرده
principal types of foot
فشرده کننده آب سنگین
packed decimal
عدد اعشاری فشرده
packing density
تراکم فشرده سازی
pinch effect
اثر فشرده سازی
condensed structural formula
فرمول ساختاری فشرده
repressed brick
اجر فشرده شده
laminated plastic material
ماده فشرده متورق
compander
فشرده و نافشرده کننده
forced alternating current
جریان متناوب فشرده
prestressed concrete
بتن پیش فشرده
CD DA
روی دیسک فشرده
compact
بهم فشرده خلاصه
massively
ساختمان فشرده ماسیو
presses
تاکتیک دفاعی فشرده
compacts
بهم فشرده خلاصه
compacts
جمع وجور فشرده
compacting
بهم فشرده خلاصه
compacting
جمع وجور فشرده
compact
جمع وجور فشرده
bumped
بار فشرده شده
massive
ساختمان فشرده ماسیو
air compressor
هوای فشرده ساز
compacted
جمع وجور فشرده
press
تاکتیک دفاعی فشرده
compacted
بهم فشرده خلاصه
CD
دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
discs
مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
disc
مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
CDs
دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
compact
روی دیسک فشرده را میدهد
compacts
روی دیسک فشرده را میدهد
images
فشرده سایز داده یک تصویر
A crash language course .
دوره فشرده آموزش زبان
compacting
روی دیسک فشرده را میدهد
image
فشرده سایز داده یک تصویر
fractal
روش فشرده سازی تصاویر
compacted
روی دیسک فشرده را میدهد
air lift
دستگاه ابکش با هوای فشرده
modes
قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
mode
قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
compaction
فشرده سازی متراکم کردن
file compression utility
برنامه کمکی فشرده کردن فایل
discrete
الگوریتم کد گذاری و فشرده کردن تصاویر
to mug up
[British E]
for an exam
فشرده درس خواندن
[برای امتحانی]
to swot
[British E]
for an exam
فشرده درس خواندن
[برای امتحانی]
to cram
فشرده درس خواندن
[برای امتحانی]
compress
فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
international file format
استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
compresses
فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
compressing
فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
IFF
استاندارد برای فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-CD
pneumatic disatch
بردن بستههای امانتی بالوله بوسیله هوای فشرده
asymmetric video compression
استفاده از کامپیوتر قوی برای فشرده سازی تصویر
pneumatic
پرباد کار کننده باهوای فشرده دارای چرخ یا
phalanx
دسته بهم فشرده پیاده نظام سنگین اسلحه
phalanxes
دسته بهم فشرده پیاده نظام سنگین اسلحه
photo finish
استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
compressors
برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
compressor
برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
CSLIP
گونهای از پتروکل SLIP که داده را پیش از ارسال فشرده میکند
pictured
الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
picturing
الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
blast hole drill
مته دورانی که با هوای فشرده خورده سنگها را ازسوراخ خارج میکند
pic
الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیو DVI شرکت Intel
pictures
الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
picture
الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
CD
جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
reduce
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reducing
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reduces
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
CD quality
چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
CD I
این استاندارد شامل توابع کد گذاری فشرده سازی و نمایش است
CD E
فرصتی که اجازه ضبط و پاک کردن داده را از دیسک فشرده میدهد
decompression
تبدیل یک تصویر یا فایل داده فشرده به حالتی که قابل دیدن شود
CDs
جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
compact
قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
FIF
فرمت فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
fractal
قالب فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
compacted
قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
compacting
قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
compacts
قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
mdr
ثباتی در CPU که داده را پیش از پردازش یا حرکت به محلی از حافظه فشرده میکند
hovercraft
رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
portable
کامپیوتر فشرده و مستقل که میتواند توسط بسته باری یا منبع تغذیه اجرا شود
pcm
روش ذخیره سازی صدا در قالب دقیق و فشرده توسط کارتهای صوتی قوی
hovercrafts
رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
DoubleSpace
برنامه نرم افزاری که بخشی از DOS-MS است و باعث فشرده سازی دیسک میشود
JPEG++
حالت توسعه یافته gPEG که بخ بخشهای تصویر امکان فشرده شدن متفاوت می دهند
Huffman code
کد فشرده سازی داده که حروف ای که اغلب نرخ می دهند فضای بیت کمتری اشغال می کنند
DV I
سیستمی که نحوه فشرده سازی و نمایش سیگنالهای صوتی و تصویری روی کامپیوتر را نشان میدهد
JPEG
استانداردی که نحوه ذخیره سازی تصاور گرافیکی را به صورت فشرده در فایل روی دیسک بیان میکند
compression
نرم افزار مقیم که داده را موقع نوشتن فشرده میکند و هنگام خواندن به حالت اولیه بر می گرداند
DCC
نور مغناطیسی در یک جعبه فشرده که برای ذخیره سازی دادههای کامپیوتری یا سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتالی به کار می رود
winchester disk
دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست
pneumaticity
خاصیت بادی یا هوایی خاصیت چیزی که با هوای فشرده کار میکند
ADPCM
استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
tar
سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
productions
الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
production
الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
PLV
الگوریتم فشرده سای ویدیو با بالاترین کیفیت که با ترتیب ویدیو تمام متحرک DVI کار میکند
simm
تخته مدار کوچک و فشرده با یک لبه اتصال در امتداد یک لبه که قط عات حافظه فرفیت را حمل میکند
icing
مسلح کردن بتون فشرده کردن فولاد
air turbine starter
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
adaptive channel allocation
استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است
lossless compression
روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
compacting
فشرده کردن بهم متصل کردن
compact
فشرده کردن بهم متصل کردن
compacts
فشرده کردن بهم متصل کردن
compacted
فشرده کردن بهم متصل کردن
DOR
سیگنال ذخیره شده به صورت دودویی روی سوراخهای کوچک روی سطح دیسک فشرده یا نوری که توسط لیزر قابل خواندن باشد
zipping
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zip
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zipped
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zips
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
CD I
استانداردهای سخت افزار و نرم افزار که داده و تصویر و متن را روی یک دیسک فشرده ترکیب میکند و به کاربر اجازه میدهد تا با نرم افزاری که روی ROM-CD ذخیره شده است کار کند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com