Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
weigh it a
بدقت بکش درست بکش
Other Matches
by the square
بدقت
nighly
بدقت
accurately
بدقت
precisely
بدقت
tenty
بدقت
punctually
بدقت
closely
بدقت
cross-examines
بدقت جویاشدن از
look through
بدقت دیدن
cross-examining
بدقت جویاشدن از
cross-questions
بدقت جویاشدن از
cross-questioning
بدقت جویاشدن از
cross-questioned
بدقت جویاشدن از
peer
بدقت نگریستن
cross-question
بدقت جویاشدن از
cross-examined
بدقت جویاشدن از
cross-examine
بدقت جویاشدن از
peering
بدقت نگریستن
perusing
بدقت خواندن
peruses
بدقت خواندن
perused
بدقت خواندن
peruse
بدقت خواندن
peered
بدقت نگریستن
scrutinizes
بدقت بررسی کردن
scrutinizing
بدقت بررسی کردن
scrutinize
بدقت بررسی کردن
scrutinising
بدقت بررسی کردن
scrutinises
بدقت بررسی کردن
to call for a
احتیاج بدقت داشتن
scrutinized
بدقت بررسی کردن
scrutinised
بدقت بررسی کردن
coincidence function
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
OR function
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
intersections
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersection
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
and
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
join
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meets
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joined
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joins
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meet
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
assertion
1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
alternation
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
disjunction
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
conjunction
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
either or operation
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
unions
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
conjunctions
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
union
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
false
1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
it needs to be done carefully
باید بدقت کرده شود
temper
درست ساختن درست خمیر کردن
tempers
درست ساختن درست خمیر کردن
tempered
درست ساختن درست خمیر کردن
judiciousness
قضاوت درست تشخیص درست
be the spitting image of someone
<idiom>
درست مثل کسی بودن
[درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
alternatives
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exjunction
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
EXOR
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternative
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exclusive
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
symmetric difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
dispersion
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
NAND function
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
except
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
righting
درست
right
درست
in order
درست
properly
درست
straightforward
درست
straighter
درست
legitimating
درست
in a entireness of state
درست
straightest
درست
whole
درست
smack dab
درست
incorrupt
درست
righted
درست
indefectible
درست
legitimated
درست
legitimate
درست
even
هم درست
exacted
درست
exacts
درست
straight
درست
out and out
درست
right as nails
درست
orthographically
درست
plain dealing
درست
well advised
درست
right as a trivet
تن درست
legitimates
درست
perfect
درست
just
درست
perfecting
درست
Am I not right?dont you agree with me ?
درست می گه یا نه ؟
out-and-out
درست
perfects
درست
valid
درست
perfected
درست
exact
درست
right as a trivet
درست
proper
<adj.>
درست
exact
<adj.>
درست
correct
<adj.>
درست
accurate
[correct]
<adj.>
درست
appropriate
[for an occasion]
<adj.>
درست
convenient
<adj.>
درست
functional
<adj.>
درست
practicable
<adj.>
درست
practical
<adj.>
درست
purpose-built
<adj.>
درست
purposeful
<adj.>
درست
true
درست
real
<adj.>
درست
true
<adj.>
درست
correct
درست
Quite
[so]
!
درست!
veracious
درست
correcting
درست
conscionable
درست
corrects
درست
proper
درست
exactly
درست
clear
درست
clearer
درست
clearest
درست
clears
درست
truer
درست
useful
<adj.>
درست
integral
درست
sock
درست
legitimately
درست
inviolate
درست
orthodox
درست
aright
درست
accurate
درست
incorrect
نا درست
authentic
درست
genuine
درست
suitable
<adj.>
درست
utilitarian
[useful]
<adj.>
درست
by the square
درست
entire
درست
by fits and starts
درست
purposive
<adj.>
درست
truest
درست
trim
درست کردن
right mindedness
درست اندیشی
precedential
سابقه درست کن
redd
درست کردن
point device
بسیار درست
fabricate
درست کردن
framed
درست شده
correct response
پاسخ درست
orthographically
با املای درست
propriety of behaviour
درست رفتاری
pointdovice
بسیار درست
right oh!
درست است
fabricating
درست کردن
fabricates
درست کردن
mistook
درست نفهمیدن
that is right
درست است
misapprehend
درست نفهمیدن
to setting into shape
درست شدن
selfsame
درست همان
behaving
درست رفتارکردن
behaves
درست رفتارکردن
behaved
درست رفتارکردن
an a translation
ترجمه درست
behave
درست رفتارکردن
orthodox
درست ایین
upright
درست درستکار
fettle
درست کردن
right you are
درست است
that is it
درست است
fabricated
درست کردن
rightable
درست شدنی
entire
درست یکپارچه
integer
چیز درست
integers
عدد درست
indite
درست کردن
integral number
عدد درست
integers
چیز درست
divination
حدس درست
fashion
درست کردن
fashioned
درست کردن
integral number
چیز درست
framable
درست کردنی
just in time
درست بموقع
misbehaving
درست رفتارنکردن
in roaring health
تن درست وفربه
integer
عدد درست
builds
درست کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com