English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 156 (2 milliseconds)
English Persian
unlimited liability بدهیهای نامحدود مسئولیت نامحدود
Other Matches
unlimited company شرکت با مسئولیت نامحدود
infinite نامحدود
extralimital نامحدود
unlimited نامحدود
ad infinitum نامحدود
uncomfined نامحدود
ageless نامحدود
infinite series سری نامحدود
without limit بی حد بی اندازه نامحدود
infinite loop حلقه نامحدود
carte blanche اختیار نامحدود
unlimited war جنگ نامحدود
unrestrained ازاد نامحدود
indefinitely بطور نامحدود
infinite population جامعه نامحدود
open end contract قرارداد نامحدود
unlimited liability تعهدات نامحدود
infinity مقدار نامحدود
infinite نامحدود لایتناهی
Omnibenevolence خیرخواهی نامحدود
wider نامحدود وسیع
widest نامحدود وسیع
absolute دایره نامحدود
blank credit اعتبار نامحدود
absolutes دایره نامحدود
cart blanche اختیار نامحدود
infinitely بطور نامحدود
cartle blanche اختیار نامحدود
wide نامحدود وسیع
open credit اعتبار نامحدود
inane چرند فضای نامحدود
unqualified بیحدو حصر نامحدود
illimitable نامحدود محدود نشدنی
indefinitely برای یک مدت نامحدود
infinitely elastic demand curve منحنی تقاضا با کشش نامحدود
homunculus مدل بازگشتی نامحدود مغز
credit for an unlimited period اعتبار برای مدت نامحدود
The courts have unlimited jurisdiction. دادگاهها اخنیارات نامحدود دارند
absolutist کسیکه معتقدبه قوای نامحدود الهی است
This contract is of unlimited duration. طول مدت این قرارداد نامحدود است.
illimitably بطوریکه نتوان محدود کرد بطور نامحدود
vortex sheet لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
nobody can take work [abuse] indefinitely. هیچ کس نمی تواند کار [سو استفاده] را به طور نامحدود تحمل بکند.
restraint of trade قراردادی که ضمن ان تجارت یکی از طرفین قرارداد به طور نامحدود منع شود
go to sleep اصطلاحی برای توقف کامیپوتریا عدم امکان انجام عملی توسط کامپیوتر به دلیل گرفتار شدن در یک حلقه نامحدود
collective guarantee مسئولیت دسته جمعی مسئولیت تضامنی
bank liabilities بدهیهای بانکی
contingent liabilities بدهیهای احتمالی
current liabilites بدهیهای جاری
current liabilities بدهیهای جاری
current liability بدهیهای جاری
arrears بدهیهای عقب افتاده
to go in to liquidation حساب بدهیهای خود راواریختن
go into liquidation حساب بدهیهای خود را واریزکردن
capital liability بدهیهای دراز مدت ارزش خالص
balance of external liabilities and claims مانده مطالبات و بدهیهای خارجی
custody مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
responsibility مسئولیت
responsibilities مسئولیت
onus مسئولیت
liabilities مسئولیت
liability to disease مسئولیت
irresponsible بی مسئولیت
burthen مسئولیت
liability مسئولیت
trust مسئولیت
menage مسئولیت
trusted مسئولیت
trusts مسئولیت
amenableness مسئولیت
responsibly با مسئولیت
unresponsive بی مسئولیت
irresponsibly بدون حس مسئولیت
onmy own responsibility به مسئولیت خودم
law of tort مسئولیت مدنی
on one's shoulders <idiom> مسئولیت شخصی
charge بار مسئولیت
irresponsible عاری از حس مسئولیت
primary interest مسئولیت اصلی
charges بار مسئولیت
posts مقام مسئولیت
posted مقام مسئولیت
post- مقام مسئولیت
in common <idiom> مسئولیت داشتن
product liability مسئولیت محصول
post مقام مسئولیت
office مسئولیت احرازمقام
cark بار مسئولیت
liabilities الزام مسئولیت
offices مسئولیت احرازمقام
loads فشار مسئولیت
load فشار مسئولیت
constructive trust مسئولیت قهری
liability الزام مسئولیت
area of responsibility منطقه مسئولیت
amenability احساس مسئولیت
implied trust مسئولیت فرضی
responsible مسئولیت دار
imputability مسئولیت اخلاقی
sector of responsibility منطقه مسئولیت
sponsor مسئولیت راقبول کردن
sponsoring مسئولیت راقبول کردن
sponsors مسئولیت راقبول کردن
without engagement بدون تقبل مسئولیت
irresponsibly بدون داشتن مسئولیت
To assume responsibility . قبول مسئولیت کردن
peril بیم زیان مسئولیت
privity of contract مسئولیت طرفین قرارداد
limited liability company شرکت با مسئولیت محدود
perils بیم زیان مسئولیت
over worked man مهره شطرنج پر مسئولیت
law of torts قانون مسئولیت مدنی
liability for damages مسئولیت در برابر خسارت
law of tort قانون مسئولیت مدنی
The responsibility lies with you. مسئولیت با شما است.
loosest از قید مسئولیت ازاد ساختن
solidarity بهم پیوستگی مسئولیت مشترک
pass the buck <idiom> مسئولیت خودرا به دیگری دادن
amoral بدون احساس مسئولیت اخلاقی
looser از قید مسئولیت ازاد ساختن
loose از قید مسئولیت ازاد ساختن
What do I care? چطور این مسئولیت من است؟
up to someone to do something <idiom> مسئولیت مراقبت از چیزی را داشتن
tied down <idiom> مسئولیت شغلی یا خانوادگی داشتن
disclaimers رفع کننده ادعا یا مسئولیت
disclaimer رفع کننده ادعا یا مسئولیت
Responsibility weighed him down بار مسئولیت کمرش را خم کرد
caveat subscriptor مسئولیت به عهده عضو میباشد
see to it <idiom> مسئولیت انجام کاری را برعهده گرفتن
to take the fall for somebody مسئولیت خطایی را بجای کسی پذیرفتن
ignorance of law is no excuse جهل به قانون رافع مسئولیت نیست
sinecures هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
sinecure هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
to take the fall [American English] مسئولیت چیزی [کاری یا خطایی] را پذیرفتن
broad shoulders نیروی باربری یا طاقت تحمل مسئولیت
(in) charge of something <idiom> مسئولیت کار یاکسانی را به عهده داشتن
to shift off responsibility مسئولیت را ازخودسلب کردن وبدوش دیگری گذاردن
to pass the buck <idiom> مسئولیت ناخوشایند [تقصیر یا زحمت] را به دیگری دادن
to shuffle off responsibility مسئولیت را ازخودسلب کردن بدوش ودیگری گذاردن
buck passer شخصی که مسئولیت خود را بدیگران محول میکند
to pass the buck to somebody مسئولیت ناخوشایند [تقصیر یا زحمت] را به کسی دادن
I wI'll do it on my own responsibility . به مسئولیت خودم این کاررا خواهم کرد
accountability ذیحسابی مسئولیت نگهداری سوابق پولی و مالی
To wash ones hands of somebody (something). دست از کسی (چیزی )شستن (قطع مسئولیت ورابطه )
frankpledge مسئولیت دسته جمعی افراد مالیات پرداز یک ناحیه
pick up واگذار کردن مسئولیت مهاریک بازیگر ازاد به کسی
One insust not step aside and diclaim responsibility . نبا ید کنا ررفت واز خود سلب مسئولیت کرد
profit centre قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
international loans استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
misrepresentation در CL وقتی قلب واقعیت میتواند در محدوده مسئولیت مدنی موضوع دعوی قرار گیرد که ناشی از عمد وقصد باشد تدلیس
limited company شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
errors and omissions expected باستثنای اشتباهات وچیزهایکه از قلم افتاده این عبارت روی صورت حسابهانوشته میشود و یعنی مسئولیت اشتباهات بعهده شرکت نمیباشد
sectors منطقه عمل منطقه مسئولیت
sector منطقه عمل منطقه مسئولیت
c & f قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com