Dictiornary-Farsi | بدهی جمعی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
collective liability	بدهی جمعی


Other Matches

conversion	استفاده بلاجهت و من غیر حق از مال غیر اختلاس کردن تبدیل یک بدهی به بدهی دیگربا نرخ ارز کمتر
conversions	استفاده بلاجهت و من غیر حق از مال غیر اختلاس کردن تبدیل یک بدهی به بدهی دیگربا نرخ ارز کمتر
coaction	عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
collective bargaining	جمعی
additives	جمعی
plural	جمعی
additive	جمعی
mass	جمعی
masses	جمعی
massing	جمعی
aggregative	جمعی
collective	جمعی
gunner	جمعی توپخانه
collectedness	جمعی حواس
collective agreement	توافق جمعی
communal	دسته جمعی
collective behavior	رفتار جمعی
collective protection	حفافت جمعی
mass contagion	سرایت جمعی
aggregate function	عمل جمعی
en masse	دسته جمعی
mass communication	ارتباط جمعی
aggregate operator	عملگر جمعی
mass hysteria	هیستری جمعی
gunners	جمعی توپخانه
scrutin deliste	رای جمعی
collective bargaining	معامله جمعی
collective	دسته جمعی
sum check	مقابله جمعی
sum term	لفظ جمعی
mass education	اموزش جمعی
all together	دسته جمعی
collective unconscious	ناهشیار جمعی
collective ownership	مالکیت جمعی
processional	سروددسته جمعی
collective responsibility	مسئوولیت جمعی
social	دسته جمعی
ensemble	دسته جمعی
ensembles	دسته جمعی
collective self reliance	خوداتکائی جمعی
collective mind	ذهن جمعی
processional	دسته جمعی
in chorus	دسته جمعی
in company	دسته جمعی
cumulative error	خطای جمعی
collective goods	کالاهای جمعی
debt	بدهی
debit	بدهی
liability	بدهی
debits	بدهی
due	بدهی
liabilities	بدهی
debited	بدهی
debiting	بدهی
indebtedness	بدهی
liability to disease	بدهی
debts	بدهی
teamwork	کار دسته جمعی
power play	حمله دسته جمعی
gang punch	منگنه دسته جمعی
permanent party	جمعی دایمی یکان
nonoperating strength	جمعی غیرفعال در یکان
mass media	وسایل ارتباط جمعی
genocide	کشتار دسته جمعی
ingrow	بطور دسته جمعی
in mass	بطور دسته جمعی
picnicked	گردش دسته جمعی
poll	اخذرای دسته جمعی
polled	اخذرای دسته جمعی
polls	اخذرای دسته جمعی
paratroopers	جمعی یکان چترباز
paratrooper	جمعی یکان چترباز
collective security	تامین دسته جمعی
salvoes	فریاد دسته جمعی
salvo	فریاد دسته جمعی
collective fire	اتش دسته جمعی
certes	خاطر جمعی تحقیق
volley	شلیک بطوردسته جمعی
volleys	شلیک بطوردسته جمعی
volley bombing	شلیک دسته جمعی
infantrymen	جمعی پیاده نظام
infantryman	جمعی پیاده نظام
processions	حرکت دسته جمعی
procession	حرکت دسته جمعی
picnics	دسته جمعی خوردن
picnics	گردش دسته جمعی
picnicked	دسته جمعی خوردن
volleyed	شلیک بطوردسته جمعی
volleying	شلیک بطوردسته جمعی
picnic	دسته جمعی خوردن
picnic	گردش دسته جمعی
credit notes	سند بدهی
current liability	بدهی جاری
contingent liability	بدهی اتفاقی
contingent liability	بدهی احتمالی
debit card	کارت بدهی
acknowledgement of debt	اقرار به بدهی
an active debt	بدهی با ربح
floating debt	بدهی متغیر
absolute liability	بدهی مطلق
due bill	سند بدهی
debt burden	بار بدهی
arrear	بدهی معوق
bank overdraft	بدهی به بانک
book debts	بدهی دفتری
debit note	صورتحساب بدهی
capital liability	بدهی سرمایه
capital liability	بدهی درازمدت
acknowladgement of debt	قبول بدهی
admission of liability	قبول بدهی
promissory note	برگه بدهی
debiting	ستون بدهی
debits	حساب بدهی
debits	ستون بدهی
debt perpetrator	مرتکب بدهی
liquidation	پرداخت بدهی
debt perpetrator	خطاکار در بدهی
to get into debt	بدهی پیداکردن
debiting	حساب بدهی
promissory note	سند بدهی
promissory notes	برگه بدهی
promissory notes	سند بدهی
debit	حساب بدهی
debit	ستون بدهی
debited	حساب بدهی
debited	ستون بدهی
liability insurance	بیمه بدهی
to be in debt	بدهی داشتن
the d. of a debt	پرداخت بدهی
credit note	سند بدهی
net debt	بدهی خالص
national debt	بدهی ملی
debt	بدهی داشتن
debts	بدهی داشتن
arrear	بدهی پس افتاده
liabilities and assets	بدهی و دارایی
legal liability	بدهی قانونی
oxygen debt	بدهی اکسیژن
public debt	بدهی دولت
private debt	بدهی خصوصی
backs	بدهی پس افتاده
back	بدهی پس افتاده
gang days	روزهایی که بمصلامیروندومناجات جمعی میخوانند
social increment	افزایش ناشی از کار جمعی
social decrement	کاهش ناشی از کار جمعی
scot ant lot	جریمه یامالیات دسته جمعی
formicary	زندگی دسته جمعی موریانه
formicarm	زندگی دسته جمعی موریانه
synergism	کار توام ودسته جمعی
fluttered	بال زنی دسته جمعی
flutters	بال زنی دسته جمعی
flutter	بال زنی دسته جمعی
gang	دسته جمعی عمل کردن
callective note	بیانیه یا یادداشت دسته جمعی
parade	تظاهرات عملیات دسته جمعی
paraded	تظاهرات عملیات دسته جمعی
parades	تظاهرات عملیات دسته جمعی
gangs	دسته جمعی عمل کردن
fluttering	بال زنی دسته جمعی
parading	تظاهرات عملیات دسته جمعی
monetization	پرداخت نقدی بدهی
defaults	عدم پرداخت بدهی
defaulting	عدم پرداخت بدهی
defaulted	عدم پرداخت بدهی
default	عدم پرداخت بدهی
To be in debt up to ones ears.	غرق بدهی بودن
rebate	پرداخت قسمتی از بدهی
to pay one's way	بدهی بهم نزدن
debit	در ستون بدهی گذاشتن
debited	در ستون بدهی گذاشتن
realisation [British E] [of something]	پرداخت بدهی [اقتصاد]
realization [American E] [of something]	پرداخت بدهی [اقتصاد]
liquidation [of something]	پرداخت بدهی [اقتصاد]
debiting	در ستون بدهی گذاشتن
debits	در ستون بدهی گذاشتن
rebates	پرداخت قسمتی از بدهی
embarrassed with debts	زیر بار بدهی
consolidated debt	بدهی یک کاسه شده
deep in debt	تا گردن زیر بدهی
charge account	حساب بدهی مشتری
chargeable	قابل بدهی یا پرداخت
i paid the debt plus interest	بدهی را با بهره ان دادم
due	بدهی موعد پرداخت
solvency	توانایی پرداخت بدهی
up to the eyes in debt	تا گردن زیر بدهی
anthems	سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
anthem	سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
collective	جمعی پخش یکجای اخبار هواشناسی
gaffe	اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
part song	آواز دسته جمعی بدون ساز
terpsichore	رب النوع رقص واوازهای دسته جمعی
acapella	اواز دسته جمعی بسبک کلیسایی
collective bargaining	مذاکرات دسته جمعی کارمندان با کارفرما
We are living in the age of mass communication.	ما در دوران ارتباطات جمعی زندگی می کنیم.
embarrassing clanger [British E]	اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
embarrassing blunder	اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
faux pas	اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
convocation	جشن پایان تحصیل جمعی دانشجویان
collectivism	وسایل تولید دسته جمعی ومشترک
gang week	هفتهای سه روزدران بمصلامیروندومناجات جمعی میخوانند