Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
English
Persian
well
بدون اشکال اوه
wells
بدون اشکال اوه
Search result with all words
smooth
صاف کردن بدون اشکال بودن
smoothed
صاف کردن بدون اشکال بودن
smoothest
صاف کردن بدون اشکال بودن
smooths
صاف کردن بدون اشکال بودن
Other Matches
gadroon
اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
without any reservation
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flattest
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
independently
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
Taoism
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
drawbacks
اشکال
traverse
اشکال
drawback
اشکال
traversed
اشکال
traverses
اشکال
nodus
اشکال
traversing
اشکال
worriment
اشکال
dead lock
اشکال
bugs
اشکال
barely
با اشکال
snaggy
پر اشکال
bugging
اشکال
node
اشکال
nodes
اشکال
disadvantages
اشکال
spinosity
اشکال
disadvantage
اشکال
bug
اشکال
parataxis
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unbranched
بدون انشعاب بدون شعبه
offhand
بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed
بدون اضطراب بدون کشش
achylous
بدون کیلوس بدون قیلوس
smooth delivery
تحویل بی اشکال
baboons
اشکال مضحک
baboon
اشکال مضحک
debugs
اشکال زدایی
forms of currency
اشکال پول
burbling
اشکال بی نظمی
burbles
اشکال بی نظمی
debugger
اشکال زدائی
trouble shooting
رفع اشکال
debugger
اشکال یابی
demurrable
اشکال کردنی
hardness
اشکال سفتی
to tide over a difficulty
اشکال را بر طرف
to make difficulties
اشکال تراشیدن
diversely
به اشکال مختلف
burble
اشکال بی نظمی
burbled
اشکال بی نظمی
debugged
اشکال زدایی
error description
توضیح اشکال
difficulties
اشکال زحمت
troubleshooting
اشکال یابی
fault description
توضیح اشکال
debugging
اشکال زدائی
debugging
اشکال زدایی
nuclide
اشکال اتمی
description of error
توضیح اشکال
defect description
توضیح اشکال
difficulty
اشکال زحمت
geometrical figures
اشکال هندسی
i can add rapidly
به اشکال ما افزود
debug
اشکال زدایی
impediment
محظور اشکال
geometric shapes
اشکال هندسی
impediments
محظور اشکال
dysphonia
اشکال در حرف زدن
handicaps
امتیاز دادن اشکال
program debugging
اشکال زدایی برنامه
To get into difficulties.
دچار اشکال شدن
debugger
برنامه اشکال زدایییثلاعللهگل
debug aids
ادوات اشکال زدایی
To raise difficulties . To creat obstacles.
اشکال تراشی کردن
handicap
امتیاز دادن اشکال
debugging a program
اشکال زدایی یک برنامه
debugging aids
ادوات اشکال زدایی
debugging aids
وسائل اشکال زدایی
similar figures
اشکال همانندیا متشابه
dysphagia
اشکال دربلعیدن غذا
to create a difficulty
اشکال پیش اوردن
There is the rub.
اشکال درهمین جااست
it is particularly difficult
یک اشکال بخصوصی دارد
diversiform
دارای اشکال مختلف
bottle neck
مانع اشکال کار
swarm
چندین اشکال برنامه
debug
اشکال زدائی کردن
debugs
اشکال زدایی کردن
swarmed
چندین اشکال برنامه
swarms
چندین اشکال برنامه
kaleidoscopes
لوله اشکال نما
debugged
اشکال زدائی کردن
debug
اشکال زدایی کردن
debugged
اشکال زدایی کردن
debugs
اشکال زدائی کردن
acataposis
اشکال عمل بلع
discomfiting
ایجاد اشکال کردن
discomfit
ایجاد اشکال کردن
discomfits
ایجاد اشکال کردن
discomfited
ایجاد اشکال کردن
kaleidoscope
لوله اشکال نما
add
قرار دادن اشکال کنار هم
filet
توری دارای اشکال مربع
adding
قرار دادن اشکال کنار هم
pressed for time
<idiom>
با اشکال وبه سختی وقت
adds
قرار دادن اشکال کنار هم
To put obstacles in the way.
سنگ انداختن درکاری (اشکال تراشیدن )
proteus
خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
galanty show
نمایش اشکال بوسیله سایه انداختن
pattern
مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
primitive
برای تولید اشکال پیچیده تر در برنامه گرافیکی
bug
بطورپنهانی درمحلی میکروفون نصب کردن اشکال
bugging
بطورپنهانی درمحلی میکروفون نصب کردن اشکال
pleomorphic
چند شکلی دارای اشکال وصور مختلف
patterns
مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
bugs
بطورپنهانی درمحلی میکروفون نصب کردن اشکال
zoomorphism
استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
transversal
اجرای هر جمله از یک برنامه برای اهداف اشکال زدایی
bioastronautics
مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
intarsia
منبت کاری و تزئین گل و بوته و اشکال بر روی چوب
sets
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
tessellate
کاهش شکل پیچیده به مجموعهای از اشکال ساده تر معمولاگ مثلث
setting up
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
annular
وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
planimeter
دستگاهی که مساحت اشکال غیر هندسی رابا ان اندازه می گیرند
error handling
به حداقل رساندن احتمال وقوع خطا روش رفع اشکال
set
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
numerical indicator tube
هر گونه لامپ الکترونی که توانایی نمایش اشکال عددی را دارد
graphs
اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
graph
اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
symbolically
برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد
filling out
[پر کردن زمینه فرش با گل ها و یا اشکال مختلف جهت تزئین بیشتر متن]
symbolic
برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد
surges
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surge
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
godroon
اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
snapshot
چاپ ثباتها و بخش حافظه در یک لحظه مشخص , در هنگام رفع اشکال برنامه
snapshots
چاپ ثباتها و بخش حافظه در یک لحظه مشخص , در هنگام رفع اشکال برنامه
regional breakpoint
نقط ه توقف که در هر جایی از برنامه میتواند قرار بگیرد تا رفع اشکال شود
surged
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
troubleshoot
1-رفع اشکال نرم افزار کامپیوتری .2-محل دادن ترمیم خطاهای سخت افزاری
stepping
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است
step
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است
maintenance
بررسی کننده برنامه که اشکال فرعی یا خطایی که به بخشهای اصلی آسیب نمیزند را صحیح میکند
aerodynamics
شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
hemophilia
بیماری موروثی که دران خون دیر لخته میشودودرنتیجه اشکال در بندامدن خونریزی پدید می اید
click art
صفحهای از اشکال و تصاویرکه اماده بریده شدن هستند تادر اسناد کامپیوتری مورداستفاده قرار گیرند
traces
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد
traced
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد
trace
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد
glitch
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
glitches
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
toolkit
مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند
recoilless
جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
problems
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
problem
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
inoperculate
بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
rosettes
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
rosette
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
Honey comb design
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
medallion
ترنج
[نقش اصلی که در مرکز فرش قرار گرفته و در طرح لچک ترنج به ابعاد و اشکال مختلف مانند الماسی، خورشیدی، شش وجهی، و بیضی بافته می شود.]
Kasim Ushag design
طرح قسیم اوشاق
[عشاق]
[مربوط به فرش های کاراباغ در قرن نوزدهم میلادی می باشد که در آن ترنج بزرگی به شکل لوزی متن را در بر گرفته و اشکال قلاب مانند در جهات مختلف بافته می شوند.]
utility
برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
stereoscope
جهان نما دوربین یا عینک برجسته نما مبحث اشکال برجسته
motif
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
lattice design
طرح شبکه ای
[این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
lappets
[حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
stepped lines
خطوط کنگره ای
[خطوط شکسته]
[در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
doubtlessly
بدون شک
goalless
بدون گل
acheilos
بدون لب
wanting
بدون
acheilous
بدون لب
indubitable
بدون شک
bottomless
بدون ته
not nearctic
بدون
sans
بدون
obtrusively
بدون حق
undoubtedly
بدون شک
ex
بدون
unstressed
بدون مد
ex-
بدون
without
بدون
and no mistake
بدون شک
to a certainty
بدون شک
i'll warrant
بدون شک
undoubted
بدون شک
but
بدون
off hand
بدون آمادگی
unalloyed
بدون الیاژ
unselfish
بدون خودخواهی
cordless
بدون سیم
adrift
بدون هدف
acarpous
بدون میوه
air dry
بدون رطوبت
ametabolous
بدون دگردیسی
anechoic
بدون انعکاس
asymptomatic
بدون علامت
avirulent
بدون شدت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com