English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
alcohol-free <adj.> بدون الکل
Search result with all words
alcohol-free beer آبجوی بدون الکل [غذا و آشپزخانه]
near beer [American] آبجوی بدون الکل [غذا و آشپزخانه]
non-alcoholic beer آبجوی بدون الکل [غذا و آشپزخانه]
Other Matches
without any reservation بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
spirit of wine الکل
alcohol الکل
spirit الکل
water/alcohol الکل
spiriting الکل
spirits of wine الکل
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
polyalcohol پلی الکل
monohydric alcohol مونوهیدریک الکل
methyle alcohol الکل متیلیک
varnishes لاک الکل
wood alcohol الکل چوب
wet one's whistle <idiom> نوشیدن الکل
hit the bottle <idiom> الکل نوشیدن
alcoholmeter الکل سنج
hit the sauce <idiom> الکل نوشیدن
on the wagon <idiom> الکل ننوشیدن
alcoholometer الکل سنج
neutral spirits الکل سفید
absolute alcohol الکل مطلق
wood spirit الکل چوب
alcoholic معتادبنوشیدن الکل
alcoholics دارای الکل
amyl alcohol الکل امیلیک
alcoholic دارای الکل
alcoholics معتادبنوشیدن الکل
acetylenic alcohol الکل استیلنی
acetylene alcohol الکل استیلنی
wood alcohol الکل متانول
anhydrous alcohol الکل مطلق
alcoholysis الکل کافت
primary alcohol الکل 1 درجه
methanol الکل متیلیک
ethyl alcohol الکل معمولی
alcoholimeter الکل سنج
trihydric alcohol الکل چندعاملی
ethyl alcohol الکل اتیلیک
ethanol الکل معمولی
tertiary alcohol الکل 3 درجه
glycol الکل دهنی
shellac solution لاک الکل
spirit varnish لاک الکل
spiritous الکل دار
spirituous دارای الکل
varnish لاک الکل
varnished لاک الکل
secondary alcohol الکل 2 درجه
varnishing لاک الکل
ethanol الکل اتیلیک
proof spirit الکل خالص
methyl alcohol متیل الکل
methyl alcohol الکل متیلیک
lacquers لاک الکل
lacquer لاک الکل
denatured alcohol الکل تقلیبی
dihydric alcohol دی هیدرولیک الکل
laced الکل زده
dihydric alcohol الکل دوعاملی
grain alcohol الکل خالص
rectified spirit الکل دو تقطیری
Taoism روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
ethyl alcohol الکل اتیل دار
lacquers لاک الکل زدن
spirit stain رنگ لاک الکل
vinic مربوط به شراب یا الکل
secondary alcohol الکل نوع دوم
polyvinyl alcohol پلی وینیل الکل
polyhydroxcy alcohol الکل چند عاملی
strong drink مشروب قوی و پر الکل
trihydric alcohol تری هیدریک الکل
lacquer لاک الکل زدن
tertiary alcohol الکل نوع سوم
primary alcohol الکل نوع اول
aquavitae الکل تصفیه نشده
polyhydric alcohol پلی هیدریک الکل
wood alcohol الکل چوب متانول
proof مقیاس خلوص الکل
proofs مقیاس خلوص الکل
p.v.a پلی وینیل الکل
alcoholism اعتیاد به نوشیدن الکل
alcoholism تاثیر الکل در مزاج
hard drink مشروب قوی و پر الکل
alcoholize بصورت الکل دراوردن
kvass ابجو کم الکل روسی
absolute ethyl alcohol اتیل الکل مطلق
mercaptan الکل گوگرد دار
methylate بصورت الکل چوب در اوردن
vinometer الت سنجش الکل شراب
methanol الکل متیلیک بفرمول OH 3CH
small beer ابجو پست وکم الکل
varnished لاک الکل زدن به جلازدن به
varnishes لاک الکل زدن به جلازدن به
varnish لاک الکل زدن به جلازدن به
alcoholize تحت تاثیر الکل دراوردن
varnishing لاک الکل زدن به جلازدن به
The sharp smell of alcohol بوی تند وتیز الکل
parataxis مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unbranched بدون انشعاب بدون شعبه
unstressed بدون اضطراب بدون کشش
offhand بدون مقدمه بدون تهیه
achylous بدون کیلوس بدون قیلوس
geraniol الکل اشباع شده مایع و معطر
off the wagon <idiom> دوباره شروع به خوردن الکل کردن
pyroxilin یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
brut دارای مقدار خیلی کمی الکل
acetum حل مواد معطر درمحلولی مرکب از اسید استیک و الکل و اب
to quit something cold turkey چیزی را یکدفعه ترک کردن [مانند سیگار یا الکل]
chaser آب میوه یا آبجو [ یا نوشیدنی کم الکلی] که پشت مشروب قوی و پر الکل می نوشند
cellulose acetate ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درابریشمهای مصنوعی فیلم لاک الکل و غیره بکار میرود
ether مایع سبکی که ازتقطیر الکل و جوهرگوگردبدست میایدو برای بیهوش کردن اشخاص بکارمی رود
recoilless جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
lager ابجو نارس ابجو کم الکل
lagers ابجو نارس ابجو کم الکل
undoubted بدون شک
i'll warrant بدون شک
bottomless بدون ته
but بدون
without بدون
indubitable بدون شک
to a certainty بدون شک
goalless بدون گل
and no mistake بدون شک
acheilous بدون لب
obtrusively بدون حق
wanting بدون
unstressed بدون مد
not nearctic بدون
undoubtedly بدون شک
doubtlessly بدون شک
ex بدون
sans بدون
acheilos بدون لب
ex- بدون
inapproachable بدون دسترسی
indolently بدون درد
immusical بدون هماهنگی
inelastic بدون کشش
indistinctively بدون فرق
holdless بدون گیره
fruitlessly بدون نتیجه
immethodical بدون اسلوب
hands down بدون احتیاط
glabrous بدون کرک
guilelessly بدون تزویر
incommunicable بدون رابطه
involuntarily بدون اراده
incognizant بدون شناسایی
free trader بدون گمرک
humble بدون ارتفاع
undue بدون مداخله
expired بدون اعتبار
inoffensive بدون زنندگی
blankly بدون مقصودیامعنی
vainly بدون نتیجه
unalloyed بدون الیاژ
adrift بدون هدف
unselfish بدون خودخواهی
acarpous بدون میوه
achlamydeous بدون پوشش
achromatic بدون ترخیم
unfurnished بدون اثاثیه
confidently بدون شبهه
humblest بدون ارتفاع
bachelor بدون عیال
bachelors بدون عیال
inaction بدون فعالیت
indubitable بدون تردید
insecure بدون ایمنی
notwithstanding بدون توجه
bloodless بدون خونریزی
immediately بدون واسطه
toothless بدون دندانه
continuously بدون توقف
unresponsive بدون احتیاط
achromic بدون ترخیم
acid free بدون اسید
acold بدون احساسات
deice بدون یخ کردن
diamensionless بدون اندازه
diamensionless بدون بعد
dimensionless بدون بعد
disconnectedly بدون ارتباط
discontinuously بدون اتصال
exclusive of بدون در نظرگرفتن
failure free بدون خرابی
flavorless بدون مزه
free from backlash بدون لقی
free from slip بدون لغزش
free of tax بدون مالیات
degas بدون گازکردن
dealated بدون بال
acranial بدون کاسهء سر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com