Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
equitable mortgage
بدون انکه موضوع این عمل یاتاسیس صراحتا" یا منجزا"به رهن دلالت داشته باشد
Other Matches
without his knowing it
بدون انکه بداند
forwarding merchant
حق الزحمهای دریافت می دارد بدون انکه دروسیله حمل یا پرداخت کرایه شریک باشد
customs of war
اداب مربوط به جنگ که بدون انکه قدرت قانونی داشته باشد موردقبول دولتهاست
misdirection
در CL منظوراشتباه قاضی است در موردتفهیم نکات قضایی موضوع برای اعضاء هیات منصفه پیش از انکه وارد شور شوندو این میتواند باعث تجدیدمحاکمه شود
latest event time
دیرترین زمانیکه تا ان زمان یک واقعه میتواند اتفاق بیافتد بدون انکه مدت اجرای پروژه طولانی تر گردد
to die a dry death
مردن بدون انکه علت مرگ غرق شدن یاکشته شدن باشد
extrajudicial
بدون ارتباط به موضوع دعوی
academic freedom
آزادی طلاب و محققین در تدریس وتحقیق و نشر افکار خود بدون انکه موسسهای که دراستخدام انند بتواند به انان تعرضی بکند و یا ایشان را درفشار بگذارد
individualism
فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
Without wishing to belittle
[disparage]
[denigrate]
the importance of this issue, I would like to ...
بدون اینکه اهمیت این موضوع را پایین بیاورم من میخواهم ...
expressly
صراحتا"
foundership
موسسی :سمت کسی مه بنگاهی رابرپاکرده یاتاسیس نموده است
implied trust
امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
explicity or implicity
صراحتا" یا ضمنا"
frankly
صراحتا جوانمردانه
duress
در CL نیزمانند حقوق ماهر عمل یاتاسیس حقوقی ناشی از اکراه باطل است
to make express stipulation to .....
صراحتا" چیزی را شرط کردن
queued
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queue
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queues
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access
فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread
این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herrings
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herring
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition
موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
reverse
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
circular
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
or
یا انکه
encke
انکه
that which
انکه
whoever
هر انکه
one who
انکه
he who
انکه
secondly
دوم انکه
imprimis
اول انکه
on one side
<adv.>
یکی انکه
on the one hand
<adv.>
یکی انکه
in the second place
دوم انکه
for one thing
<adv.>
یکی انکه
imprlmis
نخست انکه
provided
مشروط به انکه
provided
بشرط انکه
ninthly
نهم انکه
even if
ولو انکه
before
پیش انکه
while
حال انکه
that
که برای انکه
on the condition that
به شرط انکه
seventhly
هفتم انکه
for one thing
یکی انکه
tenthly
دهم انکه
inoffensively
بی انکه زننده باشد
innocuously
بی انکه گزندی رساند
lastly
اخر از همه انکه
his reputed son died
انکه پس اوبشمارمیرفت مرد
harmlessly
بی انکه اسیبی رساند
his reputed son died
انکه مشهوربودپسراوست مرد
out of sigt out of mind
از دل برود هر انکه از دیده برفت
on cne's own initiative
بی انکه کسی گفته باشد
irrelatively
بی انکه وابستگی داشته باشد
frothily
بی انکه مغزیامعنی داشته باشد
ineffectively
بی انکه اثری داشته باشد
for no p reason
بی انکه دلیل خاصی داشته باشد
affimable
شایسته انکه بطورقطع گفته شود
inartistically
بی انکه نشان هنراز ان نمایان باشد
numbly
بی انکه حس داشته باشد یا تکان خورد
without any reservation
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
affirmance
افهارسخنی بقیدراستی وقطعیت بی انکه سوگندی بخورند
pointlessly
بی انکه معنی ویژه یا لطفی داشته باشد
parathesis
پیوند دو واژه بی انکه تغییری درانهاروی دهد
inefficaciously
ناسودمندانه بی انکه سودیا فایدهای داشته باشد
orthopaedy
معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
unformed
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
permanent set
حالت ثابت فلزپس از انکه کارکرده و فشاردیده است
profound gangrene
یعنی انکه گوشت زیادی را تباه کرده باشد
inexorably
بی انکه نرم شودیا بلابه کسی گوش دهد
flat
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
to spray a tree
داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
tie-ins
فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
tie-in
فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
to drag in a subject
موضوعی رابدون انکه ضرورت داشته باشد بمیان اوردن
tie in
فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
of no interest
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
independently
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
sacked
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sack
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sacks
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
fetch ahead
فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
Taoism
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
offhand
بدون مقدمه بدون تهیه
unbranched
بدون انشعاب بدون شعبه
unstressed
بدون اضطراب بدون کشش
achylous
بدون کیلوس بدون قیلوس
prior possession
تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر انکه خلاف ان ثابت شود
push pop stack
ثباتی که اطلاعات را ازشمارنده برنامه گرفته ومکانهای ادرس دستورالعمل را بر مبنای "انکه اول رفته اخر خارج شود" ذخیره میکند
propositioned
موضوع
mattering
موضوع
question
موضوع
propositions
موضوع
matters
موضوع
propositioning
موضوع
proposition
موضوع
afair
موضوع
themes
موضوع ها
subjects
موضوع ها
questioned
موضوع
issues
موضوع
topic
موضوع
text
موضوع
plotless
بی موضوع
theme
موضوع
questions
موضوع
matter
موضوع
issued
موضوع
topics
موضوع ها
themes
موضوع
subject
[topic]
موضوع
mattered
موضوع
topic
موضوع
objecting
موضوع
objects
موضوع
criteria
موضوع
subject
موضوع
head
موضوع
subjected
موضوع
topics
موضوع
direct objects
موضوع
point
موضوع
indirect objects
موضوع
object
موضوع
objected
موضوع
motifs
موضوع
issue
موضوع
motif
موضوع
texts
موضوع
subjecting
موضوع
subjects
موضوع
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
issued
موضوع دعوی
issued
موضوع شماره
subduce
موضوع کردن
neither here nor there
<idiom>
بیربط به موضوع
universe of discourse
موضوع بحث
issues
موضوع دعوی
subject of debate
موضوع دعوی
issue
موضوع شماره
subject and predicate
موضوع و محمول
subjects
رعایا موضوع
recitations
تعریف موضوع
recitation
تعریف موضوع
subjects
شیی موضوع
subjecting
رعایا موضوع
sign position
موضوع علامت
cases
موضوع حالت
fair game
<idiom>
موضوع تهاجم
subjecting
شیی موضوع
businesses
موضوع تجارت
business
موضوع تجارت
subjected
رعایا موضوع
subject
رعایا موضوع
subjected
شیی موضوع
sides of the question
اطراف موضوع
side show
موضوع فرعی
irrelevant
خارج از موضوع
issues
موضوع شماره
subject matter
مطلب موضوع
side issues
موضوع فرعی
side issue
موضوع فرعی
issue
موضوع دعوی
subject
شیی موضوع
decade
ده موضوع یا رویداد
decades
ده موضوع یا رویداد
case
موضوع حالت
What is it all about ?
موضوع چیست ؟
What's behind all this?
موضوع چه است؟
objects
موضوع منظره
in question
موضوع بحث
What's going on?
موضوع چه است؟
What's cooking?
موضوع چه است؟
What is the matter?
موضوع چه است؟
What's wrong?
موضوع چه است؟
in contestation
موضوع بحث
What's on?
موضوع چه است؟
objecting
موضوع منظره
objected
موضوع منظره
What is happening?
موضوع چه است؟
What's the matter?
موضوع چیه؟
privity
موضوع محرمانه
grievance
موضوع شکایت
lemma
مقدمه موضوع
beside the question
خارج از موضوع
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com